تفاوت بین هدف واقعی و نادرست چیست؟
هدف درست و غلط: چیست، چگونه تشخیص دهیم، نمونه هایی از ادبیات.
تعیین هدف در زندگی کار آسانی نیست. امروز ما تجزیه و تحلیل خواهیم کرد که تفاوت بین حقیقت و هدف نادرست چیست، برای یافتن یک هدف نادرست و ترک مسیر ویرانگر به موقع چه باید کرد.
هدف درست و نادرست چیست؟
بنابراین، هدف واقعی از روح، از اعماق قلب می آید و همیشه آفرینش را حمل می کند. چنین اهدافی می توانند در طول زندگی تغییر کنند، اما یک جهت را حمل می کنند و به فرد احساس خوشبختی می دهند. چنین هدفی می تواند رقابت سالمی داشته باشد اما هرگز نیروی مخربی برای جامعه و فرد به طور خاص ندارد.
یک هدف کاذب هدفی است که برای یک شخص پیدا می شود، به عنوان مثال، پدر و مادر به پسرش می گویند، تو فوتبال بازی خواهی کرد، زیرا این کار یک مرد است و هرگز به آشپزی نگاه نکن. سرنوشت زنان پسر با وجود اینکه واقعاً به آن علاقه دارد، نمی خواهد فعالیت «دخترانه» انجام دهد و از قضاوت والدین و جامعه می ترسد و شاید در نهایت رستورانی باز کند و ستاره میشلن بگیرد.
اما نه، او کاری را انجام می دهد که به آن علاقه ای ندارد، به محض اینکه بزرگ شد فوتبال را کنار می گذارد. اما از آنجایی که در کودکی به او حق انتخاب داده نشد و اولین درس خود را نیاموخت، به احتمال زیاد این تخصص توسط والدینش انتخاب خواهد شد و تا سن 25 سالگی مرد جوانی خسته و عصبانی را خواهید دید که می رود. به دنیای بازی ها یا با اعتیاد به الکل.
استانداردهای رایج همچنین می توانند به هدف اشتباه منجر شوند. مفاهیم زندگی، کار پایدار و خانواده از دوران دختری تحمیل شده است. در اعماق وجود، یک نوجوان میل به سفر دارد، خلق می کند، ایده ها در حال جوشیدن هستند و حتی برنامه هایی برای اجرای آنها وجود دارد. اما همه اینها به نیاز به گذراندن 5 سال در یک موسسه آموزشی، یافتن شغل و وام مسکن برای یک آپارتمان، یک زن و چند فرزند تا 30 سالگی خلاصه می شود. چه چیزی از این نتیجه می شود؟ نارضایتی انباشته، نزاع، سرنوشت شکسته. وقتی انسان متوجه می شود که هدفش اشتباه بوده است، دیگر برای تغییر چیزی دیر شده است و هرگز از زیر بار تعهدات فرار نمی کند.
برای درک هدف واقعی خود، لازم است در یک محیط آرام به آن فکر کنید و اگر احساس ناراحتی و افکاری وجود ندارد که می تواند به کسی آسیب برساند (نه احساس ناامیدی والدین، یعنی آسیب به زندگی یا رفاه) حداقل 21 روز با او "زندگی کنید". پس از آن دوباره به مسائل آسایش درونی برگردیم و بفهمیم که شیوه جدید زندگی باعث آسیب شده است. و اگر همه چیز خوب شد - جسورانه به هدف واقعی خود بروید، بدون توجه به مشکلات موقت یا قضاوت های غیر منطقی.
تفاوت بین هدف واقعی و نادرست چیست؟
در آثار ادبی اغلب این سؤال مطرح می شود که تفاوت بین هدف واقعی و نادرست چیست، در مورد اینکه قهرمانان رمان چگونه برای حقوق خود مبارزه می کنند یا برعکس. اشتباهات جبران ناپذیر زندگی که بعد از آن اصلاح نمی شوند.
در رمان "بر باد رفته" اثر مارگارت میچل قهرمان اسکارلت به وضوح می داند که هدفش چیست و با وجود تمام مشکلاتی که در مسیر زندگی در انتظار او است. ، او به اهداف واقعی خود می رود لطفا توجه داشته باشید که هدف واقعی او ایجاد در جامعه، ازدواج با مرد محبوب خود و ایجاد یک خانواده شاد است.
لحظهای که متوجه شد مرد محبوبش میخواهد او را ترک کند تا او را ناراضی نکند، با وجود اینکه باردار بود، او را رها کرد. توجه کنید، او به عنوان یک قهرمان توانا، هر روز صبح پر انرژی از خواب بیدار می شود، زیرا هدف واقعی موجی از انرژی و شادی می دهد. او متوجه می شود که برای دنیا بدبختی نمی آورد و این به او اعتماد به نفس و احساس خوشبختی می دهد.
و اکنون هدف کاذبی را که روزکولنیکف دنبال می کند در نظر خواهیم گرفت. در رمان جنایت و مکافات. فئودور داستایوفسکی. او برای مدت طولانی از هدفی دروغین به هدف دیگر سرگردان شد که او را به افسردگی و فقر عمیق کشاند و پس از آن نگاهش به پیرزنی معطوف شد که تمام مشکلات و بدبختی های او را به تصویر می کشید. او در چشمان او تصویری جمعی از انواع مشکلات، گناهان و کاستی ها شد و در آن لحظه ذهن ملتهب او تصمیمی جدید و اشتباه گرفت - هدف او کشتن پیرزن بود و بدین وسیله همه مشکلات و گرفتاری ها را از این دنیا دور کرد. و همچنین بهبود وضعیت مالی او.
این هدف در تناسب خشم و احساسات منفی اتخاذ شد، نه یک نیروی خلاق، بلکه یک نیروی مخرب و منجر به عواقب جبران ناپذیری شد. پس از قتل، راسکولنیکف متوجه شد که هدف او چیزی جز ویرانی و درد به همراه نداشته است، عمیقا پشیمان شد، اما عواقب این هدف دروغین برای او ویرانگر شد.
اما این دو نمونه فقط سیاه و سفید هستند و همانطور که می دانیم، زندگی ما سایه های زیادی دارد و همیشه هدف واقعی توسط جامعه محکوم نمی شود. میل به ثروتمند شدن با استفاده از زبردستی، حیله گری و زیرکی حتی امروز نیز محکوم است و در قرون گذشته برای یک فرد محترم امری غیرقابل قبول تلقی می شد. در همان زمان، چیچیکوف از رمان «ارواح مرده» نیکلای گوگول ابتدا به این نتیجه رسید که هدف واقعی او ثروت است و مسیر زندگی او باید به گونه ای طراحی شود که بتواند ثروتمند شود.
و اگرچه در پایان سفر به نظر می رسید که او از هدف خود کوتاهی می کند ، زیرا لیست ها معتبر شناخته نمی شدند ، او شهرت ، احترام و یک جعبه سکه به دست آورد. تصویر چیچیکوف فاش کننده است، زیرا او حتی بدون دستیابی به هدف واقعی، در راه رسیدن به این هدف خوشحال شد، حتی بدون رسیدن به هدف، برای کسی آسیب و اندوه ایجاد نکرد.
خلاصه:
- اهداف درست و نادرست دست به دست میشوند در دست است و فقط یک شخص می تواند انتخاب نهایی را انجام دهد. «یاران خوب» و مشاوران والدین برای تشخیص هدف واقعی، بیشتر از فایده آسیب میرسانند. بنابراین، اگر می خواهید به یک عزیز کمک کنید تا یک هدف واقعی پیدا کند - ایجاد یک حالت آرامش و آسایش در اطراف او، یک سری تعهدات و کلیشه ها را وارد نکنید.
- یک هدف واقعی همیشه آفرینش را به ارمغان می آورد، و یافتن هدف واقعی مانند یافتن بال است، زیرا احساس خوشبختی می کند و می تواند ایده های خود را در زندگی تحقق بخشد.
- یک هدف نادرست همیشه شر و نابودی جامعه را به همراه ندارد، بلکه همیشه زندگی شخصی را که آن را انتخاب کرده است نابود می کند. انسان با یک هدف کاذب زندگی می کند، احساس می کند چیزی را از دست می دهد، زندگی شخص دیگری را می گذراند بدون اینکه خود واقعی خود را در آن پیدا کند.