اعتیاد به کار چیست و آیا باید با آن مبارزه کنیم؟ چرا نباید معتاد به کار باشید: دلایلدر این مقاله به شما خواهیم گفت که معتاد به کار چه کسانی هستند و چگونه آنها را بشناسید. علاوه بر این، خواهید آموخت که چرا نباید یک معتاد به کار باشید.
مطالب
معتاد به کار فردی است که می تواند شبانه روز کار کند، اما هدف او حتی درآمد نیست، بلکه خود کار است. البته ممکن است برخی از کارفرمایان چنین کارمندانی را پرسنل عالی بدانند، زیرا می توان هر پروژه، حتی فوری ترین پروژه را به آنها سپرد. فقط چنین افرادی نقص دارند. اول از همه، استرس از حجم کاری بسیار زیاد و عدم استراحت خوب ناشی می شود. و این بیماری عصبی و مشکلات قلبی را تهدید می کند. علاوه بر این، آنها زندگی شخصی ندارند.
چرا نباید معتاد کار شوید: دلایل
معتاد به کار فردی است که می تواند شبانه روز کار کند، اما هدف او حتی درآمد نیست، بلکه خود کار است. البته ممکن است برخی از کارفرمایان چنین کارمندانی را پرسنل عالی بدانند، زیرا می توان هر پروژه، حتی فوری ترین پروژه را به آنها سپرد. فقط چنین افرادی نقص دارند. اول از همه، استرس از حجم کاری بسیار زیاد و عدم استراحت خوب ناشی می شود. و این بیماری عصبی و مشکلات قلبی را تهدید می کند. علاوه بر این، آنها زندگی شخصی ندارند.
چرا نباید معتاد کار شوید: دلایل
برخی از مردم فقط وسواس کار دارند و فقط برای کار زندگی می کنند. اما این از یک طرف خوب است. اما فقط در پایان معلوم می شود که همه چیز چندان گلگون نیست. پس چرا یک معتاد به کار نباشیم؟
- زمان استراحت و زندگی شخصی
معتادین به کار از این جهت با افراد دیگر متفاوت هستند. وقت آزاد زیادی ندارم وجود دارد، اما آنها سعی می کنند از هر دقیقه به بهترین نحو ممکن استفاده کنند و دقایق را تلف نکنند. به همین دلیل است که آنها زمانی برای زندگی شخصی و استراحت ندارند، زیرا دائماً به کار فکر می کنند و نمی دانند چگونه حد و مرز ایجاد کنند و حواس خود را پرت کنند.
- بار
بله، بار متوسط حتی مفید است، اما اگر کنترل نشده باشد و ثابت ، پس این نه تنها منجر به مشکلات سلامتی، بلکه در امور مالی نیز می شود. با این حال، ارزش دارد که از زاویه دیگری به وضعیت نگاه کنیم.
وقتی شخصی کاری را که انجام میدهد دوست داشته باشد، میتواند بدون هیچ مشکلی بیشتر از آنچه که قرار است کار کند، اما این به تنهایی او را معتاد به کار نمیکند، خوب، او وسواس دارد که به چه کسی علاقه ندارد. پاتوق کردن از چیزهای خوشایند کمتر خسته می شوید. اما زمانی که کار سنگین باشد و حتی 8 ساعت هم بار باشد، بازنگری ها به طور کلی منجر به فروپاشی عصبی می شود.
در پایان حتی می تواند منجر به مشکلاتی با الکل، سیگار کشیدن و غیره شود. این دقیقاً چیزی است که سلامتی را از بین می برد، نه خود کار.
- بدون توسعه
هر فردی برای گسترش افق های خود به یک سرگرمی و همچنین وقت آزاد نیاز دارد. و زمانی که وجود نداشته باشد، توسعه متوقف می شود. شما فقط می توانید در مورد کار صحبت کنید، و چه کسی اهمیت می دهد؟
- انگیزه برای کاهش نیازهای شما
در واقع، این یک اشتباه است موقعیت بدون شک وقتی درآمد کمی دارید، باید از چیزهای زیادی صرف نظر کنید. اما این، برعکس، باید انگیزه ای برای تلاش برای بیشتر شود. بنابراین، از یک طرف، افراد معتاد به کار خوب عمل می کنند، زیرا آنها برای بیشتر تلاش می کنند. با این حال، لازم نیست استراحت را فراموش کنید. حداقل برای سلامتی
- آرامش و معاشرت با دوستان
اینجا، دوباره، همه چیز درباره عشق است برای کار اگر همکاران شما هم دوستان پاره وقت باشند، به شما انرژی مثبت می دهد. فقط دوستان معمولی و کار قطعا ربطی به هم ندارند. اگرچه، اگر بخواهید، می توانید همه چیز را پیدا کنید.
- ایده ها، افکار، اکتشافات
این در مورد سرگرمی ها است. وقتی تغییری در فعالیت ایجاد می شود، پیدا کردن ایده های جدید برای ما آسان تر می شود. وقتی کار خلاقانه باشد، الهه برای معتاد به کار مهم است. و اگر آنجا نباشد، کار کار نخواهد کرد. منحرف شدن از کار یکنواخت بیش از پیش ضروری است، زیرا کسل کننده است. علاوه بر این، شاید وقت آن رسیده است که به همکاران خود توجه کنید؟ با آنها دوست شوید یا حتی چیزی بیشتر.
- معتاد به کار کم می خوابد و برنامه او نامنظم است
در واقع، در اینجا نحوه نگاه کردن آمده است. اگر انسان به درستی وقت خود را اختصاص دهد، همه چیز را خواهد داشت.
- هیچ مشکلی در رابطه جنسی
معتادان به کار، علیرغم مشغله کاری، موفق هستند و افراد با اعتماد به نفس همیشه به آنها توجه می شود، بنابراین هیچ مشکلی ندارند. باز هم، آیا آنها می توانند آن را انجام دهند؟
- استفاده مؤثر از زمان
معتادان به کار همیشه از زمان به طور مؤثر استفاده نمی کنند، زیرا آنها خودشان در زمان محدود نیستند. در عین حال آنها همیشه آماده هستند تا در صورت لزوم اضافه کار کنند. بله، او یک کارگر قابل اعتماد است، اما هنوز هم همیشه از زمان خود به نحو احسن استفاده نمی کند.
چرا یک فرد معتاد به کار می شود: دلایل
بسیاری از مردم فکر می کنند که اعتیاد به کار یک ویژگی مثبت شخصیتی مشابه کار سخت است.اما فقط این دو مفهوم کاملاً متفاوت هستند.
کوشش توانایی انجام کار برای رسیدن به نتیجه معین است. و کار سخت فقط انجام کار بدون هدف است. یعنی خود فرآیند در اینجا مهم است و نه اینکه نتیجه چه خواهد بود.
اعتیاد به کار یک اعتیاد روانی جدی به کار، و حتی ساده تر، یک بیماری در نظر گرفته می شود. و دلیل آن این است که به این ترتیب شخص از واقعیت پنهان می شود. شاید شرایط سختی در زندگی اش داشته یا پیچیده است. این می تواند یک معتاد به کار را تبدیل به یکی کند.
اغلب، زمانی که شخصی در زندگی دچار مشکلاتی می شود، سعی می کند از خود در برابر تجربیات بسیار قوی محافظت کند. و غرق به سر کار می شود این باعث ایجاد معتادان به کار می شود. آنها نمی خواهند به خانه بروند، جایی که از آنها قدردانی نمی شود، همسر دائماً رسوایی می کند و سعی می کند هر قدم را کنترل کند. تنها راه حلی که به ذهنشان می رسد این است که خودشان را با کار مشغول کنند. اما این تاکتیک حتی بدتر است.
بدترین چیز در این شرایط این است که فرد معتاد به کار حتی از بیماری خود آگاه نیست. و به همین دلیل است که حذف این مشکل بسیار دشوار است. این همان اعتیاد به الکل است - الکلی می داند که مشکلی وجود دارد و باید با آن برخورد کرد. علاوه بر این، رفتار او مورد تایید جامعه نیست. اما اعتیاد به کار مورد ستایش قرار می گیرد و بنابراین تمجید فقط وضعیت را بدتر می کند.
معتاد به کار چیست - انواع: انواع
معتادان به کار انواع مختلفی دارند.
مشتاق
این شخص عاشق کار خود است و نمی تواند بدون آن زندگی کند. برای او مهمترین چیز در زندگی است. و تمام توانش را به سوی او می اندازد. در مرحله اولیه، اعتیاد به کار سازنده به نظر می رسد و به شما امکان می دهد به ارتفاعات عالی برسید. و سپس به مرحله دوم و سپس سوم می رود که فرسودگی عاطفی شروع می شود.
برای دیگران
به طور غیر ارادی
لازم نیست که چنین اهل کار عاشق کار خود باشد. آگاهانه باز هم نمی خواهد دوباره کار کند و معطل بماند، اما اینطوری پذیرفته شده است. همه تأخیر دارند، او هم.
یعنی به نظر او اهل کار نیست. همه چیز تقصیر مافوق یا شرایط است، اما نه او. چنین افرادی موقعیت قربانی را می گیرند و بنابراین به سرعت می سوزند.
آنها تنبل هستند زیرا می ترسند شغل خود را از دست بدهند. اما اینجا شکست است. حتی تغییر شغل هم جواب نمی دهد زیرا باید دوباره دیر بیایید. در چنین شرایطی باید فکر کرد که علل اعتیاد به کار از کجا می آید؟
شغلی
در پشت غیرت فعال او برای کار، هدف از ایجاد حرفه و دستیابی به قدرت پنهان است.به این ترتیب، فرد سعی می کند مافوق خود را خشنود کند تا در نهایت مورد توجه قرار گیرد. او پر از جاه طلبی است و راه خود را طی می کند.
او تقریباً در محل کار زندگی می کند. فقط این او را تهدید می کند که خانواده اش را از دست می دهد یا آن را ندارد، زیرا اصلاً وقت وجود ندارد.
بازنده
پنهان
چنین افرادی نمی توانند زندگی بدون کار را تصور کنند، اما فعالانه سعی می کنند آن را پنهان کنند، زیرا می دانند که این یک اعتیاد است. آنها می توانند به طور خاص شکایت کنند که کار زیادی دارند، خسته هستند و در نهایت می خواهند استراحت کنند.
ویرانگر
ویرانگر معتاد به کار همیشه برای خود یک ویرانگر ایجاد می کند. این به این دلیل است که او به سادگی نمی داند چگونه زمان و مسئولیت ها را در تیم اختصاص دهد. مردم بیشتر وقت خود را در گفتگوهای بیهوده، تماس ها و سایر کارهای کوچکی که می توان بعدا انجام داد، سپری می کنند.
در نهایت شخص خود را به گوشه ای می راند. اما دقیقاً این حالت است که او را راضی می کند و بنابراین او آن را عمدا ایجاد نمی کند، بلکه آن را ایجاد می کند.
به هر حال، این افراد هستند که همیشه ضرب الاجل پروژه را مختل می کنند یا آنها را ضعیف انجام می دهند.
نحوه تشخیص یک معتاد به کار: علائم
همانطور که قبلاً گفتیم، یک معتاد هرگز متوجه نمی شود که او معتاد به کار است. این امر تشخیص مشکل را دشوارتر می کند. اما هنوز هم علائمی وجود دارد که می توانید آنها را در خودتان یادداشت کنید.
شما شروع به صرف زمان زیادی در محل کار کردید
آیا متوجه شدید که زمان زیادی را در محل کار می گذرانید؟ این یکی از نشانه های بارز اعتیاد به کار است. بله، طبیعی است که برای تکمیل یک پروژه فوری چند بار معطل بمانید، اما وقتی تبدیل به عادت شد، ارزش فکر کردن را دارد. علاوه بر این، اضافه کاری همیشه پرداخت نمی شود. بنابراین، اگر تعادل زمان شما به سمت کار تغییر کند و برای خودتان وقت نداشته باشید، به یک معتاد به کار تبدیل شده اید.
دلتنگ کار می شوید
وقتی در خانه می نشینید، مدام به کار فکر می کنید! اگر چنین است، شما در مشکل هستید. البته دوست داشتن شغلت عالیه ولی همیشه بهش فکر نکنی! این نشانه دیگری از اعتیاد به کار است - ناتوانی در تغییر. شما دائماً فکر می کنید که بالاخره چه زمانی سر کار می روید و وظایف خود را انجام می دهید،
هرگز از پروژه ها دست نمی کشید
معتادان به کار هرگز از پروژه ها دست نمی کشند. آنها صرف نظر از مسئولیت اصلی، فقط خوشحال هستند که مسئولیت اضافی را بر عهده می گیرند. همه از قابلیت اطمینان چنین افرادی می دانند و قطعا حداقل یک بار از آن استفاده خواهند کرد.اگر این برای شما آشنا به نظر می رسد، پس قطعاً یک معتاد به کار هستید.
کار از همه مهمتر است
شغل برای یک فرد بسیار مهم است، اما شما نباید زندگی خارج از کار را فراموش کنید. اگر به خواسته های شخصی علاقه ای ندارید، کار و زندگی مدت هاست که برای شما هماهنگ نیست.
شما همیشه کار می کنید. شما اشتیاق همکاران برای استراحت و رفتن به تعطیلات را درک نمی کنید. شما حتی زمانی که مریض هستید کار می کنید. خانواده قبلاً فراموش کرده اند که شما چه شکلی هستید. شما حتی آخرین باری که دوستان خود را دیدید را به یاد نمی آورید. اینها مظاهر اعتیاد به کار است.
شما حتی در تعطیلات هم کار را ترک نمی کنید
بله، بله، درست است. حتی در تعطیلات، شما با لپ تاپ خود کار می کنید. بله، می توانید بگویید که در ساحل می بینید و از یک کوکتل لذت می برید، اما فقط با یک لپ تاپ باز سر کار هستید، فقط یک مکان دیگر.
شما احساس اعتیاد به کار ندارید
مانند هر اعتیاد دیگری، شناخت آن ریشه مشکل است. اگر فکر می کنید همه چیز خوب است، پس به این فکر کنید که آیا سالگرد، تولد یا عروسی خود را به دلیل کار لغو می کنید؟ اگر چنین است، پس قطعاً یک معتاد به کار هستید.
شما احساس خوبی ندارید
یکی از نشانه های اعتیاد به کار، رفاه بی اهمیت است. این به این دلیل است که شما دائماً کار می کنید و استراحت نمی کنید. حتی تغذیه مناسب و تربیت بدنی در جایگاه آخر باقی مانده است. اگر شما یک معتاد به کار هستید، خطر خستگی کامل، چه اخلاقی و چه فیزیکی، بسیار زیاد است. این می تواند باعث بیماری جدی شود.
عواقب اعتیاد به کار چیست؟
این شبیه به اعتیاد به الکل یا مواد مخدر است، زمانی که فرد به سادگی نمی تواند بدون آن زندگی کند. همانطور که قبلاً گفتیم، دلیل دیگر می تواند تجربیات ذهنی باشد. در سخت ترین موارد، حتی افکار خودکشی ظاهر می شود یا تلاش می شود. آنها اغلب موفق هستند.
همچنین برای خود معتاد به کار اعتراف به بیمار بودنش واقع بینانه است. اما زمان می برد. شاید او قبلاً فهمیده باشد که رنج می کشد، اما نمی تواند دلیل آن را بفهمد. در این زمان است که دلایل اصلی درک می شود. به عنوان یک قاعده، به این وضعیت، بحران میانسالی نیز گفته می شود.
چگونه با اعتیاد به کار مقابله کنیم؟
از آنجایی که اعتیاد به کار یک بیماری روانی است، نباید فکر کنید که مشکل به خودی خود حل می شود. معتادان به کار اغلب به کمک روان درمانگری نیاز دارند که درمان را تجویز می کند. علاوه بر این، انجام ورزش مهم است.
نکته اصلی این است که خود معتاد به کار از مشکل خود آگاه باشد، در غیر این صورت هیچ درمانی معنا نخواهد داشت، زیرا با پیشنهاد خود او به خودش ثابت می کند که اعتیاد به کار خوب است.
بله، اگر ناگهان متوجه شدید که کار را خیلی دوست دارید، سعی کنید کمی حجم آن را کاهش دهید. متأسفانه، این همیشه امکان پذیر نیست. به عنوان مثال، یک کارآفرین نمی تواند مسئولیت خود را کاهش دهد یا برخی وظایف را حذف کند، زیرا در این صورت دچار سوختگی می شود. این یک چیز است. اما وقتی شما سعی می کنید کار خود و دیگران را انجام دهید، در هر صورت نمی توانید آن را انجام دهید. همچنین دوست دارید کارهای زیادی انجام دهید تا بعداً کمتر شود.
بدون شک وقتی بخشی از کار را رها کنید، وقت آزاد خواهید داشت. آن را با یک فعالیت دلپذیر جایگزین کنید. یک سرگرمی جدید پیدا کنید، از طبیعت دیدن کنید، به تناسب اندام و غیره بروید. و آنچه مهم است رفتن به تعطیلات است.
به یاد داشته باشید که دوست داشتن کار خوب است، اما همیشه باید مرزی بین سخت کوشی و اعتیاد به کار وجود داشته باشد. بنابراین اگر علاقه خود را به زندگی از دست دادید و شروع به فدا کردن همه چیز به خاطر کار کردید ، به این فکر کنید که آیا این نتیجه یک بیماری نیست که باید با آن مبارزه کرد؟