اسرار استراحت: چگونه در کودکان فریاد نزنید و یک مادر آرام باشیدکتاب جدید "مادر تنبل" - چگونگی حفظ آرامش.این به معنای توانایی در دست گرفتن و سرکوب احساسات قوی نیست.و این در مورد آرامش بخشیدن به بیرون از مواقع طوفان در داخل طوفان نیست.نویسنده با تغییر عادات ، نگرش ها ، نگرش ها و انتظارات واقعاً به شما کمک می کند آرامتر شوید.
اگر صبح برای مادران تعیین نشده باشد ، در کل خانواده اتفاق نیفتاده است.چنین حقیقت سخت زندگی است.از این گذشته ، فقط یک مادر آرام قادر است با یک لبخند ملایم ، مقاومت در برابر اعضای خانواده از کوچک تا بزرگ ، از جمله حیوانات خانگی را تحمل کند.همه هوسها ، ناله ها ، ناله ها ، بدی های عمدی و تصادفی.و همچنین هیستریکهای تهاجمی کسی که نمی خواهد به مهدکودک برود ، یا آویزان بودن متفکرانه خطر دیر رسیدن به مدرسه را دارد.
اگر مادر زنده نماند ، همه می خواهند از خانه فرار کنند ، حتی گربه مادر ، که متقاعد شده بود که وی قطعاً محبوب ترین کودک است.
"من از خودم شوکه شده ام.فکر کردم هرگز فریاد نخورم.من هرگز مثل مادرم نمی شوم.از این گذشته ، من به یاد می آورم که او از جیغ زدن مادر ترسیده بود.اما من دوباره تمرین می کنمافتضاح استدر حال حاضر می توانم ترس را در چشمان فرزندم ببینم ، اما کاری نیست که بتوانم در مورد آن انجام دهم. "
آرامش.فقط صلح ... برای ما ، مادران مهم است که بتوانیم به حالت آرامش برگردیم.فقط از نقطه آرامش ، درگیری های کودکان به اندازه کافی برطرف می شود ، کلماتی برای ترغیب ، آسایش ، تشویق وجود دارد.فقط آرامیک مادر می تواند یک ظرف مناسب و منطقی باشد که در آن یک کودک قابل اعتماد ، سخاوتمندانه تنش عاطفی خود را از بین ببرد.
این در مورد سریال "جوجه تیغی قابل درک است" صادق است.اما آگاهی از این حقیقت به تنهایی موجب آرامش نمی شود.احساس گناه را اضافه می کند ، زیرا "خوب ، او دوباره نتوانسته است عقب بماند ، شکست ، فریاد زد ، لکه دار شد."مادر من همیشه دوست دارد شیرین ، مهربان ، صبور ، دوست داشتنی ، پذیرفته باشد ، اما منابع کافی برای این کار وجود ندارد.نه وقت کافی ، نه نیروی کافی ، نه یاران کافی.
"شرمنده این حرف را بزنم.من کودک خود را بیشتر از همه در دنیا دوست دارم ، اما زمان خشم وجود دارد که نه تنها او را فریاد می زنم بلکه او را نیز می گیرم و می لرزم.من حتی می توانم خنجر بزنم.و بر روی الاغ ، و بر گردن.از خودم می ترسم.می ترسم به کودک آسیب برساند.باید کاری انجام شود. "
چگونه آرام باشیم؟
چگونه می توانید صلح (و بنابراین خانواده خود) را بازیابی کنید؟متأسفانه فقط با ورزش منظم و طولانی.طولی نخواهد کشید.(با این حال ، من می فهمم که صرفاً وقت آزاد وجود ندارد ، اما اصلاً وجود ندارد.) حداکثر پانزده دقیقه در روز.فکر می کنم سه هفته تا پانزده دقیقه در روز قیمت خوبی برای استراحت است.
یک خواندن ساده کتاب بدون انجام تمرینات نتیجه معمول را می دهد: "می دانم ، می فهمم ، اما هیچ چیز تغییر نمی کند."فقط ورزش منظم می تواند منجر به تغییر در رفتار و درک جدید از واقعیت شود.
"حتی در آن زمان ، به خودم می گویم كه كاری كاری توسط كودك انجام نشده است ، می توان بی سر و صدا تر واکنش نشان داد ، اما همه چیز قبلاً اتفاق افتاده است.دوباره خودش را مهار نکرد.خیلی شرمنده ام.البته متاسفم که می گویم هستمعاشق دخترم باشم که از رفتارم پشیمان هستم ، که دیگر نمی خواهم.اما این "من دیگر نخواهم بود" حتی خودم را باور نمی کنم.
چرا فکر می کنم تمرینات برای شما مفید باشد؟زیرا اثربخشی آنها آزمایش می شود.توسط مشتری های من که به دنبال مشاوره فردی هستند تست شده است.آزمایش شده توسط شرکت کنندگان بیشمار در آموزش آنلاین من ، Secrets of Peace (چهار سال ، نه گروه ، در مجموع حدود ششصد شرکت کننده قبل از اینکه برای این کتاب بنشینم).
توسط من بررسی شده است.چون من هم یک مادر هستم و هیچ چیز انسانی برایم عجیب نیست.به یک معنا ، من نه تنها عشق و شادی نسبت به فرزندانم احساس می کنم.و تمام آن تمریناتی که به دیگران ارائه می دهم ، خودم را اعمال می کنم.
همانطور که می خوانید ، برای خودتان علامت بزنید: "در اینجا من می دانم و اعمال می کنم" ، "من قبلاً می دانم ، اما کاربردی نمی کنم" ، "و این اطلاعات جدیدی است".چرا چنین نتهایی می زنیم؟برای افزایش انگیزه.اگر به طور ناگهانی بیشتر اطلاعاتی که شما در لیست شخصی خود قرار داده اید "من قبلاً می دانم ، اما کاربردی نخواهم داشت" می تواند یک انگیزه اضافی برای انجام تمرینات باشد ، زیرا "کافی است تا بدانید ، باید تمرین کنید!"
اکنون چه احساسی دارم؟
و تا زمانی که ما به تمرینات نرسیدیم ، فقط از خود بپرسید ، "الان چه حسی دارم؟"
در اینجا احساسات من وجود دارد.در حال حاضر ، فشار ذهنی چیدن کلمات را احساس می کنم.از نشستن طولانی احساس ناراحتی در بدن می کنم ، می خواهم از خواب بلند شوم و حرکت کنم.از اینکه آیا من کاملاً صریح افکارم را بیان می کنم احساس نگرانی می کنم.احساس ناراحتی می کنم که زمان زیادی برای لپ تاپ صرف شده است ، و متن کاملاً اضافه شده است.
من با هومر در آن احساس ناراحتی می کنمدر اتاق بعدی ، زیرا بچه ها شروع به ایجاد سر و صدا می کنند (یکی به دیگری ثابت می کند که سامبو از کاراته تندتر است) ، و سگ همیشه در چنین مواردی هیستریک می شود.چیوهوا من میان بچه ها و درب اتاق من می چرخد و با صدای بلند گریه می کند.به نظرم می رسد اگر او زبان ما را صحبت می کرد ، این بود: "وحشت-وحشت!آنها آنجا را می سازند!برو و نظم بگیر! ".من شک دارم ، سپس مداخله کنم ، سپس نادیده بگیرم ...
در هر لحظه از زمان که احساس می کنیم.شرط اصلی مدیریت احساسات شما توانایی در تماس با آنها ، آگاهی از آنها است.اگر یاد بگیرید که از تحریکات درون خود آگاه شوید ، احتمال دارد پیش از تحریک تحریک ذهنی ، اقدامات لازم را برای ترمیم تعادل روانی خود انجام دهید.
بنابراین ، توصیه می کنم روزانه چندین بار از خود بپرسید ، سؤال: "الان چه احساسی دارم؟"می توانید برچسب های یادآوری رنگی را در مکان هایی که اغلب به چشم شما جلب می کنند بچسبانید.آنها چنین برچسب دیدند ، زندگی خود را برای یک ثانیه در مکث قرار دادند ، از خود پرسیدند: "الان چه حسی دارم؟"آنها حالت آگاهی را روشن کردند و از وضعیت آنها در حال حاضر گفتند.اینگونه است که یک نگرش جدید ، توجه و دلسوز نسبت به احساسات و عواطف فرد شکل می گیرد.
