چگونگی غلبه بر بحران روابط خانوادگی

بحران در روابط خانوادگی چیست و چگونه می توان آن را برای نجات ازدواج نجات داد

بیشتر زوج ها دیر یا زود مجبورند با بحران در روابط خانوادگی مقابله کنند.این اتفاق می افتد زمانی که زن و شوهر شروع به بدفهمی در مورد یکدیگر و نزاع های مکرر می کنند.به هر دلیلی اختلافات ایجاد می شود: مو روی شانه ، خمیر دندان باز ، هر چیز کوچکی که فقط راضی باشد ، در یک دقیقه می تواند تحریک کننده باشد.روانشناسان معتقدند که این بحران در مواقع خاصی رخ می دهد.

دوره های عمده بحران ها

بحران در سال اول ازدواج.

بعد از روز عروسی ، عاشقان تعهداتی دارند ، اما برای آنها تجربه خاصی است.و اغلب افراد تازه متولد شده برای این امر آماده نیستند.بسیاری از همسران ، که قادر به تأمین درآمد نیستند ، طلاق می گیرند.

این بحران را به لطف تجربه والدینشان می توان از طریق زوج برطرف کرد.لازم به یادآوری است که چگونه آنها در شرایط دشوار رفتار کردند ، صحت عملکرد آنها را ارزیابی کردند و اشتباهات را تکرار نکردند.شما فقط نیاز دارید که با هم صحبت کنید ، نه اینکه نظر خود را تحمیل کنید.

بحران تولد نوزاد.

علیرغم خوشحالی که یک کودک نوپا مدتها در خانواده ظاهر شده است ، اغلب یک نزاع است.از آنجایی که یک زن تمام عشق و مراقبت خود را به یک نوزاد تازه متولد می کند ، مردی که در وهله اول عادت به بودن دارد ، حسادت را نشان می دهد ، رسوایی ها و اتهامات شروع می شود ، احساس غیر ضروری می کند ، اغلب معشوقه ای دارد و می تواند خانواده را ترک کند.

برای زنده ماندن از این بحران ، باید تلاش کرد که هرچه بیشتر زمان ممکن را با کودک بگذراند.راه رفتن ، بازی ، حمام کردن.و مادر نباید از ترس اینکه پدر را با کودک تنها بگذارید ، هرچند که سریع نیست ، اما او همه چیز را یاد می گیرد.شوهر باید بفهمد که همسرش مثل همیشه او را دوست دارد ، زیرا یک فرزند ادامه ماست.

بحران در سال پنجم ازدواج.

یکی از دشوارترین زمانها پس از بزرگ شدن کودک نوپا به عنوان مادر شروع می شود که وقت آن است که به سر کار بروید.مرد به این واقعیت عادت کرده است که زن در حکم و کاملاً مقابله ، نمی خواهد درک کند که او مانند گذشته هرگز به انجام کمک های خود در انجام مسئولیت های خانواده احتیاج دارد.به همین دلیل ، زن عصبی و تحریک پذیر می شود که علت اصلی رسوایی ها است.

برای زنده ماندن از این بحران ، بهتر است مسئولیت های همسر را قبل از عزیمت به محل کار در میان بگذارید: چه کسی کودک را به مهد کودک می برد ، ظرف ها را شست و یا زباله ها را بیرون می آورد.و البته ، نباید حمایت های متقابل را فراموش کرد.

بحران در هفتمین سال ازدواج.

این زوج با گذشت سالهای زیادی در کنار هم ، شروع به از دست دادن علاقه در کنار هم می کنند و همه سعی می کنند به نوعی زندگی خود را تغییر دهند.آنها منافع جدیدی دارند و حتی ممکن است قوی ترین خانواده ها از بین بروند.

برای غلبه بر بحران ، لازم است مسائل را بی سر و صدا در میان بگذاریم.سعی کنید علایق و سرگرمی های جدید را با هم پیدا کنید.تغییر اوضاع آسان خواهد بود ، به عنوان مثال ، رفتن به تعطیلات برای دو نفر ، به بازگرداندن عشق سابق کمک خواهد کرد.

بحران 14 سال ازدواج.

بنابراین ، هر انسانی با تجزیه و تحلیل زندگی خود به زندگی نگاه می کند.آنها اشتباهات را به خاطر می آورند و سعی می کنند تصور کنند که اگر آنها به گونه دیگری عمل می کردند چه اتفاقی می افتاد.روابط زناشویی شروع به خسته شدن می کند و بسیاری به دنبال پیوند هستندطرف و می تواند خانواده را ترک کند.

برای زنده ماندن از این بحران ، باید صبر کرد که از یکدیگر حمایت کنند و در هیچ صورت برطرف نشود.

بحران 25 سال ازدواج.

کودکان وقتی بزرگ می شوند ، خانه والدین خود را ترک می کنند.فکر کردن برای اینکه زندگی به پایان رسیده برای آنها بسیار دشوار است.مخصوصاً برای زوج هایی که فقط به خاطر فرزندان در کنار هم بوده اند دشوار است.با فهمیدن آنها چیزی غیر از پیوند نیستند ، آنها می توانند طلاق بگیرند.

برای غلبه بر بحران نهایی ، باید عاشق یکدیگر شویم و درک کنیم که کودک تمام این مدت خانواده را در کنار هم قرار نداده است ، بلکه احساساتی است که به غلبه بر بسیاری از مشکلات کمک کرده است.

چگونگی صحیح غلبه بر بحران

صرف نظر از شرایط و دلایلی که منجر به بحران شده است ، نکته مهم این است که به دنبال سازش و تلاش برای حفظ امنیت خانواده و تلاش برای پیروی از برخی قوانین باشید.

  1. همیشه لازم است علل درگیری را درک کنید و در هیچ حالتی ساکت نباشید.
  2. توهین به یکدیگر یا مقایسه با هر کسی در جنجال ها امکان پذیر نیست.
  3. اگر چیزی نادرست باشد ، باید بتواند اشتباهات را بپذیرد.
  4. لازم است یاد بگیرید که یکدیگر را ببخشید ، اما اگر در لحظه ممکن نتوانید این کار را انجام دهید ، فقط باید درخواست کنید که بعداً به این سوال برگردید.
  5. اگر درک علل رسوایی دشوار است ، باید با یک روانشناس مشورت کنید.

لازم نیست از بحران هراس داشته باشید ، که با هم بتوانید بر همه چیز غلبه کنید!