ناپدید شدن لطافت در دنیای مدرن. لطافت لطیف ترین و ترسوترین چهره الهی عشق تافی است: تجلی و تجسم لطافت در آثار. لطافت در نگاه افراد مختلف چیست؟
نویسنده سعی می کند با توصیف موقعیت های زندگی روزمره توجه خواننده را به عدم وجود لطافت در افراد مدرن جلب کند. لمس کردن داستان ها به ما کمک می کند تا اهمیت چیزهای کوچک را در روابطی که کل زندگی ما را تشکیل می دهند، ببینیم.
نویسنده با استعداد روسی تافی N. A. مجموعه ای از داستان ها در مورد هیبت الهام بخش نوشت. احساس لطافت هر موقعیت توصیف شده توسط یک رنگ احساسی پشتیبانی می شود و بر اهمیت آنچه اتفاق می افتد تأکید می کند.
به لطف طنز گاه به گاه و عبارات غنایی در داستان های او، حال و هوا و شخصیت شخصیت ها بسیار دقیق منتقل می شود. نویسنده با استفاده از مثالی از روابط بین یک زن و یک مرد، بین کودکان و بزرگسالان، بین مردم و حیوانات، نشان میدهد که چگونه تنها چند کلمه یا حرکت ملایم میتواند هر یک از ما را کاملاً خوشحال کند. جملات لمسی و احساسی تأثیر قوی می گذارد و باعث می شود در نگرش خود نسبت به دیگران تجدید نظر کنید.
عشق و مهربانی: ناپدید شدن لطافت در دنیای مدرن
در بسیاری از قسمتها، تافی حس واقعیت کودک را با بزرگسالان مقایسه میکند. جهان بزرگسالان غوطه ور در گردابی از مشکلات بی پایان، انسانیت را فراموش می کنند، خشکی و بی رحمی نشان می دهند. در حالی که کودکان دنیای اطراف را از طریق گرمای ذهنی و تجربیات قلبی درک می کنند. حساسیت نسبت به کودک عمدتاً از طریق تماس لمسی آشکار می شود.
برای رشد هماهنگ، هر کودکی نیاز به احساس آغوش والدین دارد. علاوه بر این، تعداد آغوش گرفتن در روز به طرق مختلف روی کودک تأثیر می گذارد، یک بار اصلاً کافی نیست. دانشمندان آزمایش های زیادی انجام داده اند که ثابت می کند در آغوش گرفتن نوزاد بیمار به بهبودی سریعتر او کمک می کند.

- در داستان های "زندگی ما"، "ما عصبانی هستیم"، "کودک عید پاک" نویسنده نشان می دهد که چگونه رویدادهای روزمره انسان را تحت تأثیر قرار می دهد. و تنها غوطه ور شدن در دنیای خیالات، رویاهای گلگون و آرزوهای خارج از محدوده، پر از عشق و لطافت، به ما کمک می کند تا شادتر شویم.
- بیانیه بالدار نویسنده به طور کامل موقعیت زنانه او را منعکس می کند: "لطافت آرام ترین، ترسوترین و الهی ترین چهره عشق است. این احساسی است که از بالا می آید و از معشوق مراقبت می کند، از او محافظت می کند».
- تافی می گوید که این تجربه هیجان انگیز ادامه عشق، جزء مهم آن است. جلوه ای از گرما و لطافت نسبت به شخص دیگری ، میل بی دریغ صادقانه برای کمک به نجات - همه اینها جلوه ای از حساسیت است.
- نویسنده در استدلال خود ترکیب عشق با شور و عشق را با لطافت مقایسه می کند و گزینه دوم را ترجیح می دهد. در مثال داستان های واقعی، تعدادی از مزایای نشان دادن لطافت در مقابل احساسات دیگر را نشان می دهد. عشق همراه با لطافت از خودگذشتگی و رحمت است.

- مردم در هجوم مهربانی به دنبال به گرمی، توجه، مراقبت شما. عشق همراه با اشتیاق بیشتر خودخواهانه است. فرد غرق در اشتیاق، برای رضایت، رضایت و رفاه خود تلاش می کند. اما در عشق واقعی باید خود را به شخص دیگری بسپارید.
لطافت آرامترین، ترسوترین چهره الهی عشق تافی است
در یکی از داستانها، تافی به اشتراک میگذارد. برداشت او از مشاهده یک زوج مسن. زن از شوهر بیمار مراقبت می کند و به هر طریق ممکن سعی می کند وضعیت دشوار او را روشن کند.
- نویسنده با خلق تصویر یک زن، بر "چشم های مضطرب-شاد" او تأکید می کند. خصومت با مرد با ظاهر نامرتب و غمگین او تقویت می شود. زن به جای توجه و مراقبت، به اظهارات بی ادبانه مرد گوش می دهد و رفتار بی ادبانه را تحمل می کند.
- احساس محبت و مهربانی همه جانبه نسبت به شوهرش به او کمک می کند تا در برابر نادانی او مقاومت کند. به جرات می توان گفت که قهرمان قدرت درونی دارد. همه حاضر نیستند قلب و روح خود را به روی شخص دیگری باز کنند.
- تافی ترحم خود را برای قهرمان با مثال پسر کوچکی نشان می دهد که پس از مشاهده رفتار ناعادلانه مرد با یک زن به گریه افتاد. نویسنده با استفاده از مثال این موقعیت، قدرت لطافتی را نشان می دهد که انسان را بالا می برد.

- این احساس باعث می شود که بخواهید مراقبت کنید عزیزان خود را از مشکلات محافظت کنید. افراد ضعیف و بیمار شدیداً به مهربانی نیاز دارند، این به آنها کمک می کند قوی تر شوند و بر بیماری خود غلبه کنند: "اما فقط یک موجود بی دفاع که نیاز به مراقبت دارد می توان محافظت و مراقبت کرد، بنابراین کلمات مهربان کلمات کوچکی هستند که از قوی به ضعیف.»
- مردم با احساس حمایت از بیرون، امید و ایمان به آینده روشن دارند.
- بیانیه Teffi: "خواهر مهربانی ترحم است و آنها همیشه با هم می روند" توسط اسقف اعظم Ioann Shakhovska به اشتراک گذاشته شده است. او در شعر خود می نویسد که لطافت و ترحم از هم جدا نیست، و به یک کل می رسد: «... رقت و لطافت، لطافت و ترحم همیشه با هم می آیند...».
مهم است که هنگام ابراز احساسات خود زیاده روی نکنید. نمایش بیش از حد حساسیت در چشم شریک زندگی بی ارزش می شود. او قدردانی از اقدامات شما را متوقف می کند. مراقبت وسواسی می تواند باعث تحریک شود. یک فرد شروع به اجتناب خواهد کرد. با بیان احساسات خود، باید واکنش جنس مخالف را تجزیه و تحلیل کنید. ما در داستان تافی توجه بیش از حد را مشاهده می کنیم.
زن به جای شکر باعث خشم و عصبانیت مرد شد. یک مثال واضح می تواند کودکان یا حیوانات باشد. هر نوزادی نیاز به حساسیت دارد. اما وقتی دائماً تحت فشار قرار می گیرد، از این روند لذت نمی برد. حیوانات نیز با خوشحالی عشق و نوازش انسان را می پذیرند. اما وقتی دستشان را رها نمی کنند و آزادی عملشان را محدود می کنند باعث ترس در آنها می شود.
تجلی و تجسم لطافت در آثار ادبی
- در رمان L. Tovstoy "جنگ و صلح" شخصیت اصلی، ناتاشا روستوا، تجسم لطافت است. در طول داستان، این دختر غرق در عشق است. این احساس به او کمک می کند تا دیگران را الهام بخشد، میل آنها را برای زندگی احیا کند.
- به نظر می رسد او آفریده شده است تا گرمای خود را به دیگران بدهد. به محض اینکه عزیزان خود را در شرایط سختی قرار می دهند، او بلافاصله خود را در کنار آنها می بیند. او همیشه کلمات حمایتی درستی دارد. به لطف لطف و لطافت او، ناتاشا آرامش و امید را القا می کند.

- نشان دادن مهربانی بهترین دلیل عشق است. مارینا تسوتایوا با اطرافیانش احساس مشابهی دارد. در غزل خود «این لطافت از کجا می آید؟ شاعر آشکارا تجربیات خود را به اشتراک می گذارد. Tsvetaeva با قرار گرفتن در نزدیکی معنوی با یک مرد، پر از موجی از حساسیت است. ماندلشتام شاعر جوان که این شعر به او تقدیم شده است، از چنین مکاشفه ای گیج شده است. از سوی دیگر، زن شاعر آشکارا از احساسات خود صحبت می کند، و از به اشتراک گذاشتن لطافت خود با همه نمی ترسد.

- در اثر A. V. Kuprin "دستبند انار" شخصیت اصلی ژوتکی عاشق یک زن است و آماده انجام هر کاری است. برای سلامتی معشوقش او در ازای آن چیزی را مطالبه نمی کند، برعکس، او آماده است برای خیر و صلاح شخص دیگری کارها و شاهکارها را انجام دهد. مراقبت او جلوه ای از لطافت است که در ادامه عشق تجربه شده پدید آمد. این احساس است که قهرمان را وادار به عمل می کند.
- یکی دیگر از نمونه های بارز مهربانی ایثارگرانه شعر A. S. Pushkin "من تو را دوست داشتم" بود. این اثر در اثر عشق نافرجام شاعر نوشته شده است. کلمات شعر مانند ندامت در برابر یک عزیز است. پوشکین با وجود رد شدن، تمام عشق و لطافت خود را در کار می گذارد. غرور شوکه شده اش او را آزار نمی دهد، برای او آرامش و آسایش یک زن در وهله اول است. هر کلمه ای که خطاب به او می شود با لطافت آغشته است. نحوه ارائه و موضوع این شعر مربوط به این زمان است.

تجلی لطافت در مردان بسیار کمتر از زنان است. مردان برای یک تصویر قوی تلاش می کنند. آنها سعی می کنند از تجربیات اجتناب کنند، آنها را آسیب پذیر کنند. اغلب این رفتار به دلیل تقلید از پدر است. از دوران کودکی، ما تجلی لطافت را در درجه اول از مادر می بینیم و فقط در موارد نادری از پدر می آید.
بسیاری از والدین که می خواهند پسر خود را به عنوان یک مرد واقعی تربیت کنند، نمایش مهربانی را نامناسب می دانند. از این گذشته ، فردی که در کودکی لطافت را تجربه نکرده است ، بعید است که بتواند شخص دیگری را خوشحال کند. هیچ کس این را به او یاد نداد. البته، هر فرد فردی است و چنین تجربه ای را می توان در بزرگسالی شما نیز به دست آورد.
دسته ای از مردان هستند که لطافت را با عاطفه یکی می دانند. ترس از دست دادن آزادی درونی وجود دارد. جنس مذکر به جای لطافت، تماس جنسی را ترجیح می دهد. با این حال، این مفاهیم کاملاً متضاد هستند. تجلی لطافت با هدف مراقبت از شخص دیگری است و در عجله اشتیاق ، مرد در درجه اول به ارضای خواسته های خود اهمیت می دهد.
هر شخصی میخواهد دوست داشته شود، نسبت به خودش نگرش شگفتانگیزی داشته باشد. در عین حال، ما به افرادی نیاز داریم که بتوانیم مراقبت و عنایت خود را به آنها بدهیم. دیدن قدردانی در چشمان شخص، احساس اهمیت خود - همه اینها رضایت خاصی را به همراه دارد.

هر زنی به ابراز عشق خود به خودی و غیرقابل پیش بینی نیاز دارد. دریافت نشانه های توجه، شنیدن کلمات گرم، احساس حمایت برای او مهم است. وقتی با یک زن نه به عنوان یک شریک، دستیار، خانه دار، بلکه به عنوان یک خویشاوند نزدیک رفتار می شود، او شروع به احساس اعتماد به نفس بیشتری می کند. و این اصلاً از حقارت یا عزت نفس پایین زنان سخن نمی گوید: «اما نباید فکر کرد که احساس لطافت انسان را تحقیر می کند. برعکس. لطافت از بالا می آید، از معشوق مراقبت می کند، نگهبانی می دهد، از او محافظت می کند.
شما می توانید لطافت خود را به روش های مختلف نشان دهید. کلمات ملایم، لمس های ملایم، نگاه و لبخند مهربان، تماس با بدن - همه اینها نوعی بیان احساسات شماست. چنین لطافتی مظهر قلب است و نه نیازهای فیزیولوژیکی.با کمک چنین تظاهراتی، اتحاد شرکا در سطح انرژی ثابت می شود.
ما به طور فزاینده ای با بی تفاوتی، نگاه های سرد و اظهارات بی عاطفه مواجه هستیم. مردم از خود و رویدادهای اطراف ناراضی هستند، در مشکلات خود غوطه ور هستند و متوجه از بین رفتن لطافت در دنیای مدرن نمی شوند. جایی برای او باقی نمانده است. بسیاری حتی از این احساس متنفرند، زیرا از باز کردن روح خود خجالت می کشند یا به سادگی نمی دانند چگونه احساسات خود را نشان دهند. به سختی می توان گفت که به طور کلی چه چیزی آنها را شاد می کند.
لطافت فقط از افراد قوی می آید که می ترسیدند روح و قلب خود را آشکار نکنند. این احساس می تواند فرد را تغییر دهد و طعم جدیدی از زندگی به او بدهد. با به اشتراک گذاشتن تجربیات درونی خود با عزیزان، آنها را شادتر می کنیم.
لطافت در نظر افراد مختلف چیست؟
- لطافت در هنگام ملاقات با یک عزیز خود را به صورت هیجان و خجالت نشان می دهد.
- وقتی به عکس یکی از عزیزان نگاه می کنید، قلب شما از هجوم لطافت یخ می زند.
- لطافت لبخندی گیج بر چهره شماست که از نور روح شما پر شده است.

-
<> عشق و لطافت لمس های لرزان، بوسه های ملایم، نوازش هر خال و چین و چروک بدن است.
- لطافت زمانی است که از صدای یک عزیز سیر نمی شوی، وقتی عشق را با چشمان خود زمزمه می کنی.
- لطافت نوازش مو، استشمام عطر بدن، ضربان قلب یک عزیز است.
- لطافت خاطره لمس یک عزیز بر لب ها، چشم ها، دستان شماست.
- لطافت در احتیاط، اعتماد، درایت، مراقبت ظاهر می شود. شور وحشی اینجا نامناسب است.
- لطافت حالتی از باز، صمیمانه، روشن، پر از مراقبت و پری درونی انسان است.