Shopaholicism - چیست؟ چگونه از شر اعتیاد به خرید خلاص شویم و چرا بد است؟
Shopaholicism یک پدیده بسیار رایج است، اما در عین حال یک اعتیاد انفرادی است که رهایی از آن مهم است. در مقاله ما به شما خواهیم گفت که همه اینها از کجا می آید و چگونه با آن کنار بیایید.
Shopoholism یک تمایل غیرقابل کنترل برای خرید بدون نیاز خاص است. این مفهوم نسبتاً اخیراً ظاهر شده است، اما با وجود این، افراد بیشتری وجود دارند که علاقه مند به اعتیاد به خرید هستند. به انحراف خرید، زمانی که خریدهای دیوانه وار انجام می شود، آنیومانیا نیز گفته می شود.
چنین علاقه ای اغلب با اعتیاد به مواد مخدر یا سایر اعتیادها برابری می شود. اگرچه چنین قطاری بر زنان تأثیر بدی می گذارد، اما مردان نیز از چنین حمله ای در امان نخواهند بود. مهمترین نشانه این اعتیاد را می توان عدم نیاز به خرید دانست که تحت تأثیر احساسات و هوس های نامفهوم رخ می دهد.
چرا اعتیاد به خرید یک بیماری است: دلایل
Shopoholism تمایل شدید به خرید چیزی بدون نیاز به این چیزها است. به عبارت دیگر، وقتی سوژه خریدی انجام می دهد، از آن لذت می برد. بله، خرید صرفا برای تفریح و با معنای خاص انجام می شود.
طبق تحقیقات متخصصان، گرایش به خرید در زنان زمانی که توجه کافی ندارند، از درون ویران شده، تنها و خواهان شناسایی هستند، بیشتر دیده می شود. خیلی اوقات، پس از جدایی از یک معشوق، زنان شروع به تجربه افسردگی می کنند که با کمک خرید و فروش آن را برطرف می کنند. به تدریج درد از بین می رود، اما اعتیاد باقی می ماند.
دلایل دیگری نیز وجود دارد که به توسعه اعتیاد به خرید کمک می کند، مانند قدرت اراده ضعیف، احساس قدرت و کنترل، میل به آزادی، آدرنالین، عشق و غیره. حتی آسیب های دوران کودکی می تواند فرد را به گرایش به خرید سوق دهد.
خودتنظیمی ضعیف منجر به کاهش توانایی تعادل بین ویژگی های شخصیتی برای دستیابی به اهداف مورد نظر می شود. و اگر این را با نیاز ذهنی به خرید ترکیب کنید، این عادت بد اغلب ظاهر می شود.
توهم قدرت در نگرش مشاوران و فروشندگان نهفته است. بالاخره همه دوست دارند مودب و چاپلوس باشند. علاوه بر این، برخی از موارد را واقعاً می توان به عنوان برخی از ویژگی های قدرت در نظر گرفت.
خرید به شما این امکان را می دهد که این توهم ایجاد کنید که وجود خود کنترل می شود و شخص آزاد است.از این گذشته، به این ترتیب اضطراب را کاهش می دهد، افسردگی را از بین می برد و همچنین اعتماد به نفس را افزایش می دهد. انسان این فرصت را دارد که آنچه را که می خواهد بخرد، نه تنها آنچه لازم است. احساس آزادی از اینجا نشات می گیرد.
به دلیل عدم محبت، شخص می تواند مبادله شود. غالباً اگر فردی در کودکی مورد محبت قرار نگرفته باشد، توجه کافی نداشته باشد و غیره، آن وقت می تواند یک خریدار شود. یعنی عشق نافرجام به این ترتیب جبران می شود.
اگر فردی مشکلات روانی حلنشده، صدمات و یا برقراری ارتباط با مردم برای او دشوار باشد، مستعد ناامیدی و افسردگی است، خرید چیز جدید را میتوان تلاشی در نظر گرفت. خودش را دلداری دهد
علاوه بر این، shopaholicism یک دایره بسته است. وقتی خرید غیرضروری پیش می آید، انسان از خرج خود پشیمان می شود و در مقابل نزدیکانش شرمنده می شود. البته، خلق و خوی پایین می آید و بی علاقگی به وجود می آید و فقط خریدهای جدید به رهایی از آن کمک می کند.
در میان چیزهای دیگر، دلایل پیدایش اعتیاد به خرید را می توان به طور متعارف به موارد زیر تقسیم کرد:
- نوازش. اگر نمی دانید کلمه "نه" چیست، به سادگی برای صدای درونی که از شما می خواهد چیزی بخرید، بحثی نخواهید داشت. شاید شما به عنوان تنها فرزند خانواده بزرگ شده اید، یا آنقدر مورد محبت قرار گرفته اید که برای انجام هر هوس آماده اید. بله، شما قبلاً عادت کرده اید که بلافاصله و بدون توجه به عواقب به آنچه می خواهید برسید.
- حسادت. آیا دوست دختر شما آیفون جدید دارد و شما ندارید؟ شما فقط به این فکر می کنید که چگونه چنین بی عدالتی را اصلاح کنید، حتی اگر نمی دانید چرا به این ابزار نیاز دارید؟ شاید قبل از این مجبور بودید برای خواهرانتان لباس تحویل دهید و حالا سعی می کنید نشان دهید که از پس همه چیز برمی آیید؟ یا فقط سعی می کنید به جای یافتن سبک خود، با ستاره های شرکت هماهنگ شوید؟
- بدون سرگرمی. آیا شما هیچ سرگرمی ندارید؟ و به جز تماشای تلویزیون در شب یا ورق زدن فید Vkontakte، آیا کار دیگری وجود دارد؟ بنابراین شما فقط یک زندگی خسته کننده دارید و با قدم زدن در مغازه ها سعی می کنید آن را متنوع کنید. و با وجود این واقعیت که شما چیزهایی را می خرید، نه در مد و نه در وسایل، شما نمی فهمید. سعی کنید روندها را درک کنید و سپس زندگی جدیدی را شروع کنید.
- وابستگی به محیط. هر چه چیزها گرانتر باشند، شما باحال تر هستید و همه به شما توجه می کنند؟ این چیزی است که شما برای آن تلاش می کنید. اما آیا کمکی می کند؟
- عزت نفس پایین. فکر می کنید چیزهای جدید شما را بهتر می کند. اما وقتی تنها هستید، دیگر از خودتان در پشت چیزها پنهان نمی شوید. شما همچنین از ظاهر یا شخصیت خود ناراضی هستید.
- ناتوانی در مقابله با احساسات. اغلب در مجلات توصیه می شود از خرید به عنوان راهی برای مبارزه با خلق و خوی بد استفاده کنید. شما آنها را خواندید و به این نتیجه رسیدید که این درمان بهتر از هر مشکلی است. اما آیا فکر نمی کنید که شبیه یک الکلی هستید که نیاز به بهانه دارد؟
نحوه تشخیص اعتیاد به خرید: علائم
هر کسی که دوست دارد پول خرج کند اهل خرید نیست.
علائم زیادی وجود دارد که به تشخیص اعتیاد به خرید کمک می کند:
-
67) وقتی برای ملاقات با دوست دخترتان، به سینما، پیست اسکیت روی یخ یا پارک می روید، همیشه برای چند دقیقه به مرکز خرید بروید. شما هیچ سرگرمی خاصی ندارید، بنابراین برای ساعت ها آماده هستید که ویترین مغازه را بخرید.
- اگر از شما خواسته شود که بگویید بهترین راه مبارزه با بد خلقی چیست، خواهید گفت که باید هر روز چیزی بخرید. بالاخره شما خودتان از این روش استفاده می کنید.
- به عنوان یک قاعده، شما بسیار بیشتر از آنچه برنامه ریزی می کنید خرج می کنید و بنابراین هزینه واقعی چیزها را از عزیزان پنهان می کنید.
- شما به تنهایی و به تنهایی به خرید می روید تا کسی نبیند شما هر چیزی را که می بینید با برچسب قیمت تخفیف خریداری می کنید.
- شما چندین تی شرت یکسان، سه کفش کتانی از یک مدل و کیف های دستی مشابه دارید. اما شما نمی توانید توضیح دهید که چرا شما چیزهای مشابهی دارید.
- نمیتوانید برای تلفن جدید یا سفری که مدتها آرزویش را داشتید پسانداز کنید. به هر حال، تمام پول ذخیره شده مستلزم خرج کردن آن است.
- شما از هر کسی که می توانید قرض می گیرید و هر بار دلایل خارق العاده ای ارائه می کنید. و کل کارت اعتباری را خالی کرده اید و مدام معوقه دارید.
- هنگامی که از یک فروشگاه بازدید می کنید، نوعی شکست دارید. شما حتی متوجه نمی شوید که یکدفعه این همه پول را کجا خرج کرده اید.
- خرید برای شما شادی میآورد، اما در خانه همه چیز میگذرد و بلافاصله فکر میکنید که همه چیز را به چه کسی بدهید.
- در کمد، اغلب می توانید چیزهایی پیدا کنید که از نظر سبک و استایل مناسب شما نیستند.
- فکر نمی کنید مشکلی دارید. تو فقط یک دختر هستی و این گویای همه چیز است.
اگر حداقل دو مورد از موارد بالا مشخصه شما باشد، پس شما تا حدودی یک خریدار هستید. مدام میل به خرید چیزی شما را آزار می دهد و حتی قیمت ها هم مهم نیست، نیاز هست و عواقبی در پی خواهد داشت. این اعتیاد با قمار، اعتیاد به الکل، بی اشتهایی و غیره قابل مقایسه است. واضح است که انتظار نداشتید اینقدر جدی باشد.
چگونه می توان از شر اعتیاد به خرید خلاص شد: راه ها
البته، اگر میخواهید ولخرجی کنید، میتوانید به یک رواندرمانگر مراجعه کنید که به شما در رهایی از اعتیاد به مبلغ مناسبی کمک میکند. اما، اگر گرایش به خرید شما خیلی قوی نیست و به مالی شما آسیب نمی رساند، می توانید خودتان با آن مقابله کنید. فقط باید برخی نگرش ها را تغییر دهید.
- نگرش به خود
در مورد آنچه واقعاً می خواهید در هنگام رفتن به دست آورید فکر کنید وارد مغازه احترام به خود، زیبایی، شادی یا چیز دیگری؟ تا زمانی که مشکل وجود داشته باشد، باعث می شود پول خرج کنید. و اگر فقط تحقیقات را از بین ببرید، اما دلایل را درک نکنید، اعتیاد دیگری خواهید داشت. به عنوان مثال، پرخوری عصبی که با مصرف بی رویه غذا ظاهر می شود.
سپس، در نظر بگیرید که چگونه می توانید عزت نفس، خلق و خوی خوب و رضایت از خود را بیشتر افزایش دهید. شاید خودتان بدانید که چگونه لباس های زیبا بسازید؟ آیا آرزوی داشتن سگی را دارید که با آن احساس نیاز کنید؟ شاید باید مسیر کسب و کار خود را تغییر دهید و پول دیگر یک نیاز مهم نباشد؟
حتماً مشکلات خود را با عزیزان در میان بگذارید. آنها ممکن است مشکل شما را درک نکنند، اما تا زمانی که تلاش نکنید متوجه نخواهید شد. به طور واضح و مختصر بگویید که فروشگاه ها با شما چه می کنند و همچنین در مورد اقداماتی که از عزیزان انتظار دارید صحبت کنید. مثلاً همه کارت ها را بردارید، اگر با هم هستید مرکز خرید را دور بزنید و غیره.
یک برنامه روزانه برای خود تنظیم کنید. سعی کنید تا حد امکان وقت خود را به خود اختصاص دهید تا نیازی به شیرین کردن روحیه خود با خرید نباشد. سعی کنید وبلاگ خود را ایجاد کنید، حراجی از چیزها را سازماندهی کنید، یک استایلیست شوید و غیره. شاید به شما این امکان را بدهد که خود و طرفداران خود را پیدا کنید.
- نگرش نسبت به چیزها
به عنوان مثال، شلوار جین را در مرکز قرار دهید، و همه چیزهای ممکن را که می توان با آنها در اطراف پوشید. شاید حتی بتوانید موقعیت هایی را که ممکن است به آنها نیاز باشد را توصیف کنید. علاوه بر این، لیستی از 20 تا 25 چیز که در این فصل برای شما ضروری است تهیه کنید و از این تعداد دور نشوید.
- نگرش نسبت به خرید
شما 5 کیسه شیر نمیخرید، شما؟ در اینجا چند جفت کفش ورزشی وجود دارد که هیچ فایده ای برای شما ندارند، به خصوص که حتی آنها را نمی پوشید. برای اینکه جفت اضافی دیگری نداشته باشید، از قبل فهرستی از آنچه نیاز دارید تهیه کنید و به آن پایبند باشید. به خریدهایی که واقعاً نیاز دارید فکر کنید. از این گذشته ، برخی از آنها باید برای مدت بسیار طولانی جمع آوری شوند.
شاپهولیک ها ضعف زیادی در فروش دارند.در اینجا فقط یک راه حل وجود دارد - مهم است که با هوشیاری ارزیابی کنید که آیا به چیزهای ارائه شده نیاز دارید یا خیر. همون رژ لب ها اگر هنوز 7 قطعه در خانه دارید، چرا به یک قطعه جدید نیاز دارید؟ شما نباید انبار کنید، زیرا ما پایان دنیا را در پیش نداریم.
ارزش دنبال کردن محصولات جدید را ندارد. چیزی که الان مد است تا چند ماه دیگر مطرح نخواهد شد. بنابراین، اگر می خواهید یک دوربین بسیار گران قیمت بخرید که به تازگی ظاهر شده است، منطقی است که چند ماه صبر کنید تا قیمت پایین تر شود. علاوه بر این، وقتی به سمت خرید کشیده می شوید، چیزها را برای چند ساعت در صندوق پول کنار بگذارید. شاید شما خودتان نظرتان را تغییر دهید و اگر نه، پس با کسی تماس بگیرید که با هوشیاری وضعیت را ارزیابی کند و شما را از خرید منصرف کند. بنابراین می توانید از پول پس انداز شده خوشحال باشید.
یاد بگیرید که چگونه از فروشگاههای دستفروشی، بازارهای کوچک و بازارهای کوچک خرید کنید. بنابراین با پول کمی می توانید یک کمد لباس فوق العاده بچینید.
- نگرش به پول
شاید به نظر شما این باشد که والدین به راحتی پول می گیرند و همیشه مقدار زیادی از آن وجود دارد. اما سعی کنید با درخواست یک روز از آنها به کار آنها نگاه کنید. یا خودتان شروع به کار کنید، به خصوص اگر 18 ساله شده اید. به این ترتیب به سرعت یاد می گیرید که برای پول ارزش قائل شوید و شاید پس انداز کنید.
سعی کنید چک ها را جمع آوری کنید و در پایان ماه جمع بندی کنید. نه تنها هزینه ها را در نظر داشته باشید، بلکه اگر والدین به شما کمک می کنند نیز توجه داشته باشید. بنابراین شما می توانید درک کنید که شروع به خرج کردن بسیار بیشتر از درآمد خود کرده اید و از قبل سعی خواهید کرد خود را مهار کنید.
اگر فقط دوست دارید پول خرج کنید، بهتر است آن را به خیریه بدهید. به جای خرید چیزهای غیر ضروری، بهتر است اسباب بازی هایی را برای پرورشگاه بخرید یا به صندوق حمایت از کودکان بفرستید. و همیشه به یاد داشته باشید که رویکرد به پول باید معقول باشد.