- به او حق انتخاب بدهید )
نباید به شوهرت فشار بیاوری و بگذار با خودش این کار را بکند. هر یک از شما باید داوطلبانه با حفظ رابطه موافقت کنید یا آن را رد کنید. فقط بعد از آن می توانید در مورد چیزی صحبت کنید.
هر فشاری فایده ای ندارد، پس بهتر است صبر کنید.
اگر همه چیز در رابطه بد است چه باید کرد؟ چگونه احساسات سابق را برگردانیم و آیا باید انجام شود؟ چرا روابط خانوادگی بدتر می شود؟
در خانواده، همه چیز همیشه صاف نیست، و گاهی اوقات اصلا بد نیست. با آن چه کار باید کرد؟ چگونه یک رابطه ایجاد کنیم؟ بیایید دریابیم.
مطالب
روابط یک فرآیند پیچیده است و در دنیای مدرن ما زندگی به تنهایی حتی از دو، و سپس سه یا حتی چهار آسانتر است. چرا این عوارض ضروری است؟ چرا باید ابتدا همه چیز خوب باشد و بعد ناگهان بد شود؟
به بیان ساده، همه انتظار چیزهای خوبی در یک رابطه دارند. این می تواند یک منفعت مالی، معنوی یا حتی جسمی باشد. و با وجود این واقعیت که ممکن است شخصی در این نزدیکی وجود داشته باشد که کل "جهان" باشد - می تواند استرس زا باشد ، منجر به اشتباهات و حتی فروپاشی شود. پس اگر اوضاع ناگهان خیلی بد شد چه باید کرد؟
چرا روابط خانوادگی بدتر شد: دلایل
اینها عبارتند از:
- خودخواهی شریک زندگی. او حاضر نیست چیزی به رابطه بدهد و روی آن سرمایه گذاری کند. او به دریافت
- کمبود فضای شخصی از شرکا عادت دارد. فرد نمی داند چگونه آن را بدهد، یا نمی داند چگونه آن را دریافت کند
- عدم مهارت یا تمایل به توافق با یکدیگر
- تمایل به انجام کارها به گونه ای متفاوت نسبت به والدین یا بالعکس یعنی این رابطه بر اساس برخی از کلیشه های یکی از شرکا ساخته می شود
- باز بودن زوجین، زمانی که هر نفر سوم می تواند در رابطه دخالت کند
- ویژگی های شخصیت. والدین نقش قدرتمندی یا هر آسیب دوران کودکی ایفا می کند. آنها می توانند در ایجاد روابط تداخل داشته باشند
همانطور که می بینید، دلایل زیادی وجود دارد و شما باید روی هر یک کار کنید. به یاد داشته باشید که روابط همیشه شیرین نیستند و بنابراین مهم است که درست رفتار کنید. علاوه بر این، ایجاد روابط زمان زیادی می برد، اما می توانند در یک لحظه فرو بریزند، حتی متوجه نخواهید شد.
چه چیزی منجر به بدتر شدن روابط می شود: چگونه نمی توانید رفتار کنید؟
- رسوایی های مداوم
اگر زن و شوهر دائماً فحش دهند، منجر به که تمام احساسات لطیف و مهربان ناپدید می شوند. شما نباید مدام در مورد خودتان بحث کنید و اصرار کنید. یاد بگیرید که تسلیم یکدیگر شوید، حتی اگر کاملاً حق با شما نیست. اغلب مفید است. شاید شما واقعاً در اشتباه باشید و اگر برعکس باشد، نیمه دیگر به سرعت متوجه اشتباهات خود می شوند.
- تحریک کننده کیست؟
ابتکار همیشه نه تنها شامل رضایت، بلکه سهم مشخصی از مسئولیت است. و اگر همه چیز در رابطه به نصف تقسیم شود بسیار خوب است. اما اغلب فقط یکی به عنوان آغازگر عمل می کند و دومی با او در تضاد نیست. رسیدن به همه چیز به تنهایی سخت است و شخص زود خسته می شود و طرف مقابل اغلب آرزوها و افکار خود را پنهان می کند، زیرا به هر حال به او گوش نمی دهند.
- در چنین شرایطی، ارزش آن را دارد که حوزه های نفوذ را از هم جدا کنید و اجازه دهید طرف مقابل با آنچه برای شما معمول است بازی کند
- فهرستی که در آن به شما بگویید چه کسی و کجا می خواهید بروید زمان برای فرسودگی دارند
- هر زوجی منابع، قدرت و ارتباطات خاصی دارد. در نتیجه، برخی افراد به حقوق کمتری نیاز دارند و برخی دیگر بیشتر. او می‌خواهد پول را مدیریت کند، برنامه‌ریزی کند و همه چیز را آنطور که می‌خواهد بسازد
برای مثال، مردی پیشنهاد می‌کند برای آخر هفته به پدر و مادرش برود. و در اینجا زن متوجه می شود که باید برای همه بچه ها وسایل جمع کند، آشپزی کند، تمیز کند و در باغ کار کند، در حالی که شوهر با دوستانش به ماهیگیری می رود. موافقم، بلافاصله تمام خواسته ها ناپدید می شوند.
هیچ راه حل جهانی برای چنین مشکلاتی وجود ندارد. در این مورد، کار طولانی مدت با یک روانشناس مورد نیاز است که به ساخت فضای شخصی کمک می کند. هر کس باید قلمرو خود را داشته باشد» و برای هر آرزویی باید فرصتی برای اطمینان از شرایط دوجانبه سودمند وجود داشته باشد.
- ترکیب خانواده تغییر کرده است
مشکلات اغلب زمانی به وجود می آیند که ترکیب خانواده تغییر می کند. این می تواند تولد یک کودک، حرکت یکی از اعضا یا مرگ باشد. با این حال، در این مورد، یک تغییر کیفی انتظار می رود. مثلاً مادر دیگر نمی تواند با نوه هایش بنشیند. شوهر مریض شد و دیگر در خانه کمک نکرد. خانواده سعی در هضم این تغییرات دارند. یک نفر باید مسئولیت هایی را بپذیرد که شخص دیگری اکنون نمی تواند انجام دهد.
شما باید با سیستم جدید سازگار شوید و در این بین مشکلاتی خواهید داشت. در این مورد، فقط باید کمی صبور باشید.هر کاری که ممکن است انجام دهید تا رابطه خود را بهبود بخشید و به مسیر خود بازگردید.
- اعتماد از دست رفته
اعتماد در خانواده می تواند به دلایل مختلف شکسته شود. این می تواند خیانت، خیانت و همچنین عوامل دیگر باشد. آنها دلیل خوبی برای شکستن اعتماد در یک زوج هستند. به یاد داشته باشید که اعتماد را می توان با گذشت زمان دوباره به دست آورد. هر دوی آنها فقط باید روی آن کار کنند. یکی باید دوباره اعتماد کردن را یاد بگیرد و دیگری باید در این امر به او کمک کند.
اعتماد فوراً احیا نمی شود. در ابتدا سعی کنید به چیزی کوچک اعتماد کنید و سپس می توانید کارهای بیشتری انجام دهید. در همان ابتدای یک رابطه، ما همیشه می خواهیم به یک فرد کاملاً اعتماد کنیم، اما اگر نیمه دیگر رابطه را توجیه نمی کند، ممکن است بیش از حد صبر کرده باشید. بیش از آنچه که یک فرد می تواند بخواهد نخواهید و همه ما انسان هستیم و مستعد اشتباه هستیم.
- امیدهای از بین رفته
برنامه های مشترک، رویاها، عینک های رز رنگ - این چیزی است که مردم را کنار هم نگه می دارد. صحبت های خرید آپارتمان جدید، اسباب کشی، خانواده شاد بسیار زیبا به نظر می رسد. و چه بد است وقتی همه امیدها توجیه نمی شوند. این معمولاً به دلیل عوامل متعددی است:
- شما فکر می کنید که در یک رابطه در قبال یکدیگر مسئول هستید، اما در واقع همه در قبال خودشان مسئول هستند
- ما برای همیشه با هم هستیم، یا شاید این رابطه خودش را تمام کرده است
- ما ارزش های یکسانی داریم، اما در واقع هرکس اولویت های خود را دارد
- همه چیز کار خواهد کرد برای ما، اما منبع چنین اطمینانی چیست؟ فقط از عشق بزرگ؟
به عبارت دیگر، روابط هرگز نمی توانند کامل باشند و همه چیز آنطور که باید اتفاق نمی افتد. این یک آزمون مادام العمر است. اگر واقعاً احساس بدی دارید، اگر همه چیز در حال فروپاشی است، پس از رفتن به درمان نترسید. بهتر است همه چیز را رها کنید و به بدی ها فکر نکنید.
چگونه ایجاد روابط را شروع کنیم؟
- منتظر چی هستی عاشقانه یا چیز جدی تر؟ اگر دومی، باید بر برخی از اقدامات مشترک توافق شود. شما بالغ هستید و می توانید صحبت کنید و مدت زیادی است که با هم هستید، پس کاری انجام دهید.
- اگر در خانه خیلی خوب هستید، به تدریج آن یک رستگاری عمومی و حلال همه مشکلات خواهد شد. مطمئن شوید که همیشه در خانه خوب است. هر روز کمی
- آیا برای دادن و گرفتن آماده هستید؟ اگر چیزی بیشتر می خواهید، خوب نیست و در آینده منجر به مشکلات بزرگی می شود.
صرف نظر از شرایط، هر رابطه ای را می توان بازسازی کرد، اما فقط قیمت متفاوت خواهد بود.
به عنوان مثال، یک شوهر الکلی خوب نمی شود و همسرش برای حفظ رابطه، برای دو نفر کار می کند، سعی می کند همه چیز را انجام دهد تا به او وابسته نباشد و همچنین فراهم کند. برای مؤمنان، و همچنین خود را قربانی می کند. برای بیرون کشیدن یک عزیز از موقعیت های مختلف.
در پایان، او خواهد فهمید که فداکاری ها بسیار زیاد است و ارزش آن را ندارد. علاوه بر این، مرد متوجه همه اینها نمی شود و او را به هیچ وجه به عنوان یک شخص نمی پذیرد.
اینجاست که همه مشکلات بوجود می آید، زیرا رابطه می میرد و تبدیل به چیزی شبیه یک قوطی حلبی می شود. در این صورت بهتر است به ضررهای خود اعتراف کنید و سعی کنید ترک کنید تا بیشتر ضرر نکنید. اگر همه چیز خیلی بد نیست، می توانید سعی کنید رابطه را نجات دهید، اما به یاد داشته باشید که این کار باید توسط هر دو انجام شود، نه توسط یک نفر.
اگر همه چیز بد است چگونه روابط را در خانواده اصلاح کنیم؟
زمانی که در یک رابطه بحرانی وجود دارد و هنگامی که بر آن غلبه کردید طبیعی است که یکدیگر را بیشتر دوست خواهید داشت. یا به طور کامل دور شوید. همه اش به تو بستگی دارد.
به گفته روانشناسان، بحران ها باید با آرامش بیشتری درمان شوند. این به شما امکان می دهد رابطه را تقویت کنید و مطمئن شوید که انتخاب درست انجام شده است. هر یک از شما، وقتی چیز جدیدی می خواهید، باید بفهمید که چه چیزی را از دست خواهید داد.
برای بازگرداندن رابطه با یک عزیز در طول یک بحران، از قوانین ساده استفاده کنید.
- برای خود زندگی کنید
سعی نکنید تمام وجود خود را وقف یک مرد کنید. در این زمان. به خودت توجه کن به آنچه از زندگی می خواهید فکر کنید، شغلی را شروع کنید و به خوشبختی خود فکر کنید.
بنابراین می توانید از بیرون به رابطه خود نگاه کنید. و بلافاصله مشخص می شود که دقیقاً چه چیزی می خواهید از آنها بگیرید و چه چیزی باید اصلاح شود. به یاد داشته باشید، بحران بهترین زمان برای فکر کردن به خودتان است.
- رابطه را پیدا نکنید
در هنگام بحران، بهتر است از روابط مطلع نشوید. البته همه چیز شما را آزار می دهد و آزارتان می دهد، اما او هم همینطور. اگر تسلیم تحریکات شوید، از ناکجاآباد دعوا به وجود می آید که هیچ چیز خوبی برای رابطه به همراه نخواهد داشت.
اگر می‌خواهید درباره چیزهایی که در مورد یکدیگر نمی‌پسندید بحث کنید، به هر طریقی این کار را انجام دهید، اما فقط بدون احساسات زیاد. فراموش نکنید که او نیز علیه شما ادعاهایی انباشته شده است.
- به یاد داشته باشید که شما متفاوت هستید
هر کس موقعیت های استرس زا را متفاوت درک می کند. مردان اغلب در خود بسته هستند و زنان برعکس.در مواقع بد بهتر است با یک دوست یا مادر صحبت کنید و بهتر است به او زمان بدهید تا همه چیز را هضم کند. بهتر است در چنین دوره ای از یکدیگر فاصله بگیرید و مثلاً به تعطیلات بروید.
موافق باشید که همه چیز را خواهید فهمید، اما زمانی که برای آن آماده باشید.
