آنچه لازم نیست به کودک بگویید.عبارات صحبت نکردن
عبارات عدم صحبت با کودک
بسیاری از والدین ، در تلاش برای محافظت از فرزند خود در برابر منفی از خارج ، به طور غیرمستقیم تبدیل به اسیر عبارات ممنوعه شده در این مقاله می شوند.
بعضی اوقات می خواهیم به خرس نفع ببخشیم ، یا نمی خواهیم او یک پرستار بزرگ شود ، اما ما برعکس آن را انجام می دهیم.چگونه از این امر جلوگیری کنیم؟عبارات زیر را از واژگان خود حذف کنید.
ترسناکترین عبارت برای کودک این است که "من تو را دوست ندارم".او سزاوار عشق والدین نبود.پس چنین چیزهایی را نگویید عزیزم ، حتی اگر آن را در دل خود بگویید!
نوع دیگری از عبارت این است: "من شما را دوست نخواهم داشت مگر اینکه به من گوش دهید /به روش خود من رفتار کنید."کودک شروع به رفتار با عشق والدین به عنوان یک جایزه ، به عنوان پاداش رفتار خوب می کند.
"نه ، ممکن نیست!"حتی سلامت جسمیکودکان باید فعال باشند که این نیاز طبیعی آنهاست و همچنین علاقه عمومی آنها به همه چیز جدید.بنابراین ، اگر والدین به طور جدی کودک را از انجام همه کارها منع کنند ، اولاً ، این فقط به علاقه او دامن زده و ثانیاً ، او هرگز مستقل و خودکفا نخواهد شد.
امروزه والدین بیش از حد نگران امنیت فرزند خود هستندنی برای سقوط نرم "و غیره که در نهایت فقط کودک را آزار می دهد.به عنوان مثال ، اگر یک مادر می خواهد کوچک خود را در نزدیکی خود نگه دارد ، هر جا که ممکن باشد او را اجباری همراهی می کند و سعی می کند همه کارها را برای او انجام دهد یا فکر /ادراک /عمل خود را تحمیل کند ، همه اینها کودک را از ارزش اکتشافات مستقل ، توانایی ریسک کردن و اتکا به او محروم می کند.قدرت آنها
"اندرو پسر خوبی است ، و شما نیستید!"
همه کودکان وقتی با همکلاسی ها یا پسران خود از حیاط مقایسه می شوند ، دردناک رفتار می شوند.در هر سنیچنین مقایسه هایی باعث ایجاد رقابت های ناسالم با سایر پسران و همچنین احساس حسادت و شک در مورد عشق به والدین می شود.
"هیچ چیز برای شما مفید نیست.بگذارید من این کار را خودم و خودم انجام دهم. "
پدر در گفتن این حرف احتمالاً با بهترین انگیزه ها عمل می کند.اما در این روش ، پدر یک مشاجره انجام می دهد و به هیچ وجه به کودک خود کمک نمی کند.این اصل وجود دارد: كودك می تواند به این واقعیت عادت كند كه شما لزوماً سعی در انجام كاری به تنهایی ندارید ، زیرا همیشه یك مادر یا پدر وجود دارد كه قطعاً تمام كارها را برای او انجام می دهد و نیازی به فشار نیست.به علاوه ، پدر با گفتن اینکه کودک هیچ کاری انجام نمی دهد ، کودک را مورد انتقاد قرار می دهد ، زمینه مناسبی را برای پایین آوردن عزت نفس ایجاد می کند و یک بار دیگر کودک شروع به فکر کردن می کند که او یک شکست است و علاوه بر آن بی دست و پا و بی دست و پا ، و اعتقاد به خودش را متوقف می کند.
"به خاطر مزخرفات همیشه از چه چیزی ناراحت می شوی؟"غالباً ، به نظر مادر یا پدر مهم نیست که آنها یک اسباب بازی را از کودک خود بردارند ، لباس شخصی را در مدرسه سرگرم کنند ، کسیشما یک قلعه شنی را در ساحل پایمال می کنید ، فکر خواهید کرد!با این حال ، برای یک پسر یا دختر ، این یک فاجعه واقعی است!والدین فقط به یک ثانیه برای یادآوری خود در این سن نیاز دارند - همه چیز خیلی مهم و جدی به نظر می رسید!و اگر والدین این موضوع را درک نمی کنند ، در یک زمان دیگر نباید چیزی بگویند!
بنابراین ، هنگامی که والدین نسبت به امور و مشکلات کودک بی توجهی و عدم علاقه نشان می دهند ، بزرگسالان خطر از دست دادن اعتماد به نفس را به خطر می اندازند.و از این مسئله تنها این واقعیت را دنبال می کند که با افزایش سن ، کودک تنها گرفتار می شود و دیگر با والدین مشکلات خود را در میان نمی گذارد.
البته همه کودکان با یکدیگر متفاوت هستند ، یک نفر دیگر ، دیگران نسبت به کلمات و اعمال کمتر پذیرای هستند.و ، البته ، والدین خودشان می دانند که چگونه می توانند با فرزندان بهتر رفتار کنند ، چه چیزی می تواند کودک نو پا را توهین کند و چه چیزهایی - فقط هیجان و هیجان را اضافه کنید.به طور خلاصه ، شاید مهمترین چیز در تربیت ، احترام به فرزند شما باشد ، تشخیص اینکه او شخصیتی مستقل است.