سلامت کودکان: تشخیص وضعیت روانی کودکان
مرحله روانشناسی تشخیص اختلالات ذهنی کودکان
برای تهیه ابزارهای تشخیصی برای مطالعه وضعیت روانی کودکان مبتلا به آسیب شناسی مغزی- ارگانیک مغزی پری ناتال ، ایجاد سه گروه سنی درانطباق با ویژگی ها و وظایف نزدیکترین رشد و معیارهای روانشناسی سن:
- کودکان 1-2 سال؛
- كودكان 4 تا 4 ساله؛
- و کودکان 5-6 ساله.
این گروه از کودکان در روش مطالعه تفاوت دارند.برای ارزیابی میزان رشد روانی حرکتی در گروه های کودک از روش مشاهده هدفمند کودک و ارتباط آن با والدین استفاده می شود و همچنین از تکنیک های بازی برای مطالعه وضعیت روحی کودک استفاده می شود.
فعالیت بازی کودک ارزیابی می شود ، از جمله هنگام تماشای او در طول بازی.همچنین ارزیابی ماهیت ارتباط و تعامل با متخصصان و والدین در هنگام مشاهده بسیار مهم است.
در این حالت ، از یک سو نقش دارد که کودک به چه میزان در ارتباط برقرار می کند و به طور طبیعی بدون ترس بی رویه رفتار می کند ، به طور فعال تسلط بر فضای دفتر و برقراری ارتباط و از طرف دیگر چگونگی منظم و مناسب بودن زمینه های اجتماعی است.وضعیت
با مشاهده کودک و والدینش در حین بازی ، می توان نتیجه گرفت که درگیری آنها در تماس و عواطفی که با آنها ارتباط برقرار می کنند.
در گروه كودكان 1-2 ساله سطح حسگر ، رشد قبل و كلامی وهمچنین سطح توسعه توابع کنترل و جهت گیری فضایی.
کارهای مشابه مربوط به کودکان 3-4 ساله است.از سطح کنترل خودسرانه بر فعالیت حرکتی و همچنین رفتار - تکرار حرکات و اجرای دستورالعمل ها برای ارزیابی عملکرد کنترل استفاده می شود.در گروه 3-4 ساله ، جهت گیری مکانی در اجرای دستورالعمل ها نیز با تعیین سطح تسلط بر درایوهای ساده و هماهنگی بینایی و حرکتی ارزیابی می شود.
همچنین مطالعه و ارزیابی ماهیت تعامل کودک با والدین ، توانایی والدین در درک خصوصیات وضعیت ذهنی کودک و انگیزه برای رفتار کودک بسیار حائز اهمیت است.والدین باید نسبت به نیازهای عاطفی و تکاملی کودک حساس باشند و رشد روانی اجتماعی اجتماعی خود را ارتقا دهند.
در گروه كودكان 5 تا 6 ساله میزان مطالعه سطح پیشرفت عملکرد كنترل را با مطالعه توجه خودسرانه مطالعه می كنیم (روش KA Martsenkovsky "یافتن و عبور از آن") و حافظه (حفظ 10 كلمه) ، و همچنینادراک مکانی.در این رده سنی ، آنها با تعیین سطح تسلط بر درایوها ، درک درستی از فیگوراتیو جهت گیری مکانی را مطالعه می کنند ، همچنین با تسلط بر یک سطح انتزاعی تر از جهت گیری با ارزیابی سازه های دستوری کودک با پیش نویس و جهت گیری در زمان (تسلط بر مفاهیم که به معنی فواصل زمانی و زمانی هستند) هستند.و همچنین روزهای هفته و ساعت روز).
بنابراین ، الگوریتم شامل ارزیابی غربالگری رشد ذهنی کودک ومطالعه بالینی و پاتوشیولوژیکی ، که شامل مصاحبه های نیمه ساختار یافته با والدین و فرزندان گروه سنی بالاتر در طول بازی است.
همچنین پیشنهاد می شود از روش نظارت هدفمند بر کودک و تکنیک های روان سنجی و پروژکتور روانشناختی استفاده شود.تشخیص جامع اختلالات روانی باید با مشارکت فعال والدین انجام شود تا ویژگی های تأثیر محیط خرد اجتماعی را درک کنیم.
به والدین یک پرسشنامه انعکاس پذیری و یک پرسشنامه با هدف بررسی سبک والدین ارائه می شود.با استفاده از این رویکرد ، می توانید سطح رشد روحی و اجتماعی کودک ، عوامل خطر برای رشد روانپزشکی همراه (اختلالات عاطفی و رفتاری) را بطور جامع ارزیابی کنید ، همچنین توصیه هایی را برای اصلاح روانشناختی اختلالات رشد ذهنی و توانبخشی روانی اجتماعی ارائه دهید.
بنابراین ، الگوریتم پیشنهادی از طرف جامعه حرفه ای معیارهای توسعه نظارتی به سمت شناخت است.الگوریتم تشخیصی با در نظر گرفتن وظایف خاص رشد ذهنی و سازگاری اجتماعی کودک در سن خاص ، ابزاری مناسب برای تدوین یک تشخیص کامل است.این الگوریتم بر اساس طبقه بندی فعلی اختلالات روانی با هدف توسعه روشهای درمانی مناسب و توان بخشی است.
برای کودکان پیش دبستانی (0 تا 5 سال) ، این به ویژه طبقه بندی بیماری است که به طور خاص برای خردسالان طراحی شده است.خاصداده های مصاحبه بالینی و نتایج عملکرد کودک از وظایف آزمون در مقیاس اول (اختلالات روانی موجود) برآورد می شود.
بر اساس آزمایشات برای والدین و نظارت بر تعامل آنها با کودک ، می توان مقیاس دوم به نام "طبقه بندی رابطه" اضافه کرد.ترکیب اطلاعات در مورد وضعیت ارزیابی کودک با دو مقیاس اول ، تاریخ و سایر متخصصان پزشکی ، امکان ارزیابی وضعیت کودک را در مقیاس سوم - وجود اختلالات پزشکی یا اختلالات رشدی فراهم می کند.
ارزیابی در چنین دو مقیاس (مقیاس چهار - عوامل استرس زا روانی ، مقیاس پنج - سطح عملکردی رشد عاطفی) - وضعیت روحی و جسمی کودک را در بستر تعامل خود با دیگران قرار دهید و از این رو تشخیص را کاربردی کنید.یعنی نه تنها نشان دهنده وجود اختلال است ، بلکه نشان می دهد که چگونه آنها بر سازگاری کودک در محیط خود تأثیر می گذارند ، که اطلاعات بسیار ارزشمندی برای تهیه برنامه ای برای مراقبت های پزشکی و روانشناختی کودک و خانواده است.
روش تشخیص ، مبتنی بر یک رویکرد جامع ، به ویژه برای کودکانی که دارای آسیب شناسی مغزی- ارگانیک پری ناتال هستند ، لازم است که در آنها شناسایی تظاهرات و دلایل احتمالی dysontogenesis روانشناختی و همچنین ارزیابی پیشاپیش میزان سازگاری برای اجرای روشهای درمانی به موقع و مؤثر.
بنابراین ، توجه ویژه به اهمیت تشخیص زودهنگام و اصلاح تنوع جلوه های روانشناختی.دیسنتوژنز ، توصیه می شود از الگوریتم مبتنی بر اصول روش شناختی روانپزشکی برای رده های سنی مختلف استفاده کنید ، زیرا همه آنها به ترکیبی از فرآیندهای نزدیک به هم تنیده دیسنتوژنز سیستم عصبی و دیسنتوژنز ذهنی می پردازند که تأثیر منفی بر توانایی رشد عادی دارند.