عشق یا جنون در داستان «دستبند انار»؟ تصاویر شخصیت های اصلی، داستان عشق، احساسات، احساسات توسط A. V. Kuprin

کلاسیک روسی جاودانه است. بیایید داستان "دستبند انار" را با هم تحلیل کنیم

داستان "دستبند انار" توسط A. V. Kuprin در سال 1911 به پایان رسید. نویسنده حدود سه ماه طول کشید تا این داستان را بنویسد. طرح اثر کوپرین را مجذوب خود کرد. بسیار غیرمنتظره برای او کوچکترین داستان تبدیل به رمان شد

عشق یا جنون در داستان "دستبند انار"

موضوع " دستبند انار" برگرفته از زندگی واقعی است. لیوبیموف به کوپرین در مورد تشویق وسواس گونه این مقام رسمی از مادرش گفت. با نامه های مداوم ستایشگر با ملایمت رفتار می شد.

تا اینکه یکی از نامه ها زینتی را در به شکل دستبند گارنت. چنین عملی وقاحت تلقی شد و اکیداً از او خواسته شد که دیگر مزاحم زن نشود و پس از این اتفاق، مرد جوان در مسیر نامعلومی از زندگی آنها ناپدید شد

.)

داستان به کوپرین علاقه مند شد، زیرا تجربیات قلبی موضوع اصلی داستان های او است او شروع به نوشتن این اثر کرد، اساس پای بر وقایع واقعی نویسنده به داستان خود پایانی بدیع‌تر داده است.

دستبند انار
  • وقایع داستان در قرن بیستم در خاک روسیه در نزدیکی ساحل دریا یکی از شخصیت های اصلی پرنسس ورا میکولایونا شینا است که 6 سال است با شاهزاده واسیل شین ازدواج کرده است. مقام بیچاره ژوتکی نقش خواستگار شاهزاده خانم را بازی می کند.
  • در "دستبند انار" نویسنده در مورد عشق پرشور یک مقام کوچک به شاهزاده شینا ورا میکولایونا صحبت می کند. پس از آشنایی بیشتر با طرح داستان، بسیاری از خوانندگان ما این سوال را دارند که این مقام واقعاً چه چیزی را در زندگی خود تجربه کرده است - عشق یا جنون؟

تصویر شاهزاده خانم محبوب ورا شینا

کوپرین ورا نیکولایونا را به عنوان دختری با نوع انگلیسی.

  • او جوان و زیبا بود. او هیکلی باریک بلند و جذابیت اشرافی داشت.
  • آداب او باصفا و نگاهش مغرور و زیبا بود.کوپرین از یک طرف غرور خود را نشان می دهد و از طرف دیگر توانایی او در همدردی و درک را نشان می دهد.
  • ظاهر ویرا میکولایونا مورد تحسین اطرافیانش قرار گرفت. این دختر با شاهزاده شین واسیل لوویچ ازدواج کرده است. با این حال، در این اتحاد، او در درجه اول به عنوان یک دوست و کمک برای شوهرش عمل می کند.
  • ورا میکولایونا کاملاً باهوش بود، بنابراین به شوهرش کمک کرد تا با امور کنار بیاید. شاهزاده خانم مهربانی و سخاوت دارد. او خواسته های خود را به خاطر منافع مشترک قربانی می کند و در نتیجه ضرر مالی را جبران می کند. کوپرین به تصویر زنانه خود روحیه ای قوی و توانایی از خود گذشتگی می بخشد.
ورا شینا

برای دیگران، زوج متاهل این تصور را ایجاد کردند که یک شادکامی تمام عیار هستند. خانواده. با این حال، زندگی برای ورا میکولایونا یکنواخت و خسته کننده بود. نویسنده سادگی و آرامش سلطنتی را در شخصیت شاهزاده خانم برجسته می کند. وضعیت روحی او را می توان با یک گل پژمرده مقایسه کرد.

ورا میکولایونا فاقد احساسات روشن، برداشت های جدید است. روزهای هفته او از یک سناریو پیروی می کنند. نویسنده با توصیف ماهیت پژمرده پاییز - دریای خاموش، محصول خشک شده، سکوت و متروک شدن کلبه های تابستانی متروک - بر حال و هوای شاهزاده خانم تأکید می کند.

شینی ها فرزندی نداشتند. ورا میکولایونا واقعاً می خواست مادر شود ، اما سرنوشت خلاف آن را مقرر کرد. شاهزاده خانم خیلی دلتنگ مادر شدن بود و با لذت با بچه های کوچک بازی می کرد: ".. او مشتاقانه بچه می خواست و حتی به نظرش می رسید که هر چه بیشتر بهتر است، اما به دلایلی آنها به دنیا نیامده بودند. او را، و او با درد و شور و اشتیاق، فرزندان زیبای کم خون خواهر کوچکترش را می پرستید."

  • ورا نیکولاونا توسط افرادی احاطه شده است که در زندگی آنها احساسات قوی واقعی وجود ندارد. همه اطرافیان متقاعد شده اند که عشق یک معجزه نادر است.
  • ​​
  • خواهر پرنسس آنا با مردی ثروتمند با عنوان ازدواج کرده است. خواهر با وجود اینکه شوهرش را دوست ندارد، برای او دو فرزند به دنیا می آورد و به رضایت خودش زندگی می کند. اعمال او شاد و بیهوده است.
  • در گفتگوی یکی از خواهران، شاهزاده خانم در مورد دریا صحبت می کند، گویی در مورد زندگی خود: "وقتی بعد از مدت ها برای اولین بار دریا را می بینم. ، مرا نگران می کند و خوشحالم می کند و تأثیرگذار است. انگار برای اولین بار است که معجزه بزرگ و بزرگی را می بینم. اما بعد، وقتی به آن عادت می کنم، با خلأ صافش شروع به فشار دادن من می کند... دلم برای نگاه کردنش تنگ شده و سعی می کنم نگاه نکنم. حوصله سر بر." ورا میکولایونا احساسات مشابهی را در زندگی خانوادگی خود تجربه می کند.

تنها شخصیتی که به عشق در زندگی هر شخص اهمیت می دهد، ژنرال آنوسوف. او به شاهزاده خانم کمک می کند تا به خواستگاری یک مقام ناشناس متفاوت نگاه کند، برای او معلم معنوی می شود.

آنوسوف

انیسیموف با ندانستن ژلتکوف عجله به انتقاد نمی کند، بلکه برعکس، سعی می کند او را درک کند. باعث می شود فکر کنید و به رویدادها اهمیت دهید. در گفتگو با ورا مایکولایونا، ژنرال به اعماق روح او نفوذ می کند و گرامی ترین آرزوی یک زن را بیان می کند - تجربه این احساس همه جانبه. او در این داستان موضع کوپرین را منعکس می کند. نگرش واقعی نویسنده به عشق را آشکار می کند. آنوسوف است که عشق را با تراژدی زندگی مقایسه می کند.

  • ژوفتکوف احساساتی را تجربه کرد که ورا میکولایونا خیلی دوست داشت تجربه کند. او باور نداشت که چیزی در زندگی سنجیده و یکنواخت او تغییر کند.
  • به گفته نویسنده، شاهزاده خانم از توجه مرد محروم بود. شاید به همین دلیل بود که نمی توانست قدر عشقی را که به او نشان می داد، بداند. شاهزاده خانم به چنین احساساتی بسته بود.
  • زندگی او ایده ها و محدودیت های روشنی داشت. ورا نامه ها را جدی نمی گرفت، بنابراین حتی اجازه نمی داد به حقیقت و صداقت عشق ژلتکوف فکر کند.
  • در طول زندگی این مقام رسمی، شاهزاده خانم هرگز تمایلی به دیدن او نداشت. او با افکاری در مورد سرنوشت این شخص ملاقات نکرد.
  • ژووتکوف به ورا کمک می کند تا با چشمان دیگری به جهان بنگرد. او سرانجام می فهمد که تجربه عشق واقعی چقدر ارزشمند و مهم است. او خیلی دیر متوجه می شود که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. او چیزی را که هنوز به دست نیاورده از دست می دهد.
  • یک احساس مطلوب و مورد انتظار از کنار او می گذرد که می تواند زندگی او را با شادی واقعی پر کند. ژووتکیف با عمل خود ریتم معمول زندگی را می شکند و به نظر می رسد چشمان خود را به واقعیت باز می کند. او به او کمک می کند تا قلب و روح خود را به روی احساسات و تجربیات جدید باز کند.
  • مقام به او ثابت می کند که می توان با عشق نافرجام خالصانه دوست داشت.
ژوتکوف در بینش روانشناسان مختلف

ورا در لحظه فراق از بدن ژلتکوف میکولایونا قهرمان شما را می بیند با بودن در کنار او برای اولین بار متوجه فاجعه وضعیت می شود. چهره آرام مقامات در شاهزاده خانم با رنج افراد بزرگ همراه است. اولین و آخرین ملاقات آنها نقطه عطفی برای وضعیت درونی شاهزاده خانم بود.

تصویر یک مقام عاشق در داستان "دستبند انار"

شخصیت اصلی داستان عشق " دستبند انار» رسمی Zhovtkiv R. P. بود

  • کوپرین ظاهر یک مرد جوان خوش تیپ را برای او انتخاب می کند. هیکل بلند و لاغر و نگاه ملایم او با چشمان آبی تصویر عاشقانه یک مقام رسمی را تکمیل می کند. ژووتکوف به موسیقی علاقه دارد. او را با احساسات عالی زیبا پر می کند.
  • این مقام مدت طولانی است که عاشق شین ورا میکولایونا بوده است.معنای زندگی او این بود که گهگاه او را ببیند. به رفتارهای اشرافی و ظریف او توجه کنید. ژووتکوف به ازدواج ورا اهمیتی نمی دهد. او از تفاوت موقعیت اجتماعی آنها خجالت نمی کشد. عشق او فداکار و بی خود است.
  • او در عوض چیزی نمی خواهد. آماده برای هر گونه فداکاری برای محبوب خود. توانایی لمس اشیاء مربوط به دستان او برای او ارزشمند بود و با هیچ ارزش مادی قابل مقایسه نبود.
  • برای ژلتکوف ، شاهزاده خانم یک زن غیر معمول است. این او بود که به مسئول این فرصت را داد تا احساس روشنی را تجربه کند. ژووتکیف با بال‌های عشق به خود اجازه می‌دهد نامه‌هایی را که حاوی یادداشت‌های ابتذال هستند برای او بفرستد.
  • این مقام به ندرت می نویسد، گویی از مداخله در زندگی شاهزاده خانم و برهم زدن آرامش او عذرخواهی می کند. در آینده، احساسات در نامه ها محدودتر و عاقلانه تر می شود. او در خطاب خود به رفاه ورا میکولایونا علاقه نشان می دهد.
  • ژووتکوف می‌توانست هر لحظه بدون تشریفات وارد زندگی شاهزاده خانم شود، ملاقات آنها را ترتیب دهد و از ارتباط شخصی لذت ببرد. او با داشتن اراده عظیم، این گونه انگیزه ها را مهار می کند. رفتار این مقام، ویژگی های انسانی او را نسبت به دیگر شخصیت ها بزرگ می کند.
  • او خود را شایسته توجه او نمی داند و به خواندن نامه های شاهزاده خانم بسنده می کند. این شادی بی حد و حصر اوست. به این ترتیب به نظر می رسید که روح او را لمس می کند.
تصویر ژلتکووا

لیوبوف ژلتکووا دارای قدرت و ایمان است. برای این همه سال، او تسلیم نشد، اما حتی بیشتر الهام گرفت. عشق او در برابر تهدید دیگران نجیب و استوار است. تلاش برای ارعاب با اطلاع دادن به مقامات باعث خنده ژلتکوف می شود. تنها اوست که می‌داند هیچ مجازاتی در دنیا او را از دوست داشتن و پرستش شاهزاده خانم باز نمی‌دارد.

  • پس از ملاقات برادر و شوهر ورا، مسئول متوجه می شود که نمی تواند از عشق خود دست بکشد و تنها راه پایان دادن به این داستان را در خودکشی می بیند.
  • در لحظه خداحافظی از زندگی، کوچکترین پشیمانی نمی کند و از شاهزاده خانم به خاطر احساساتی که تجربه کرده تشکر می کند. او به منافع خود فکر نمی کند. برای او سعادت زن محبوبش بالاتر از همه است. او جان خود را می گیرد تا آرامش او را به هم نزند. نویسنده این عمل را نه به عنوان مظهر ضعف، بلکه به عنوان برخی از شاهکارها قرار می دهد.
  • ژووتکیف خود را فدا نکرد، اما به نظر او راه خروج از این وضعیت را درست می یابد. کوپرین بین قدرت عشق و قدرت مرگ تشابهی ترسیم می کند.
  • با دستبند گارنت مقام می خواست ارادت خود و آتشی را که دلش را پر کرده بود نشان دهد. او تمام عشق خود را در این هدیه گذاشت. این فرصت دیگری بود برای لمس دستان شاهزاده خانم.
  • دستبند گرانترین چیزی بود که ژوتکیف داشت، اما ارزش مادی برای او جالب نبود. برای کوپرین، چنین جزئیات یک نماد است، او بارها و بارها دستبند گارنت را با مرگ مقایسه می کند.
  • خانواده شین هدیه گرانقیمت را حلال می دانستند. بدوی بودن استدلال آنها به ما اجازه نمی دهد در مورد آنچه که ژلتکوف را وادار به انجام چنین عملی و احساسات واقعی او کرده است فکر کنیم. برای شینی ها فقط شرافت خانوادگی مهم بود.
دستبند گارنت

پس از خودکشی مقام رسمی، شاهزاده خانم برای اولین بار تعجب کرد: »چی این بود: عشق یا دیوانگی؟». او علاقه ای مقاومت ناپذیر به زندگی او بیدار می کند. نگرانی به اولین احساس ورا تبدیل شد که توسط ژوتکیف با عمل غم انگیز خود بیدار می شود. افکار ژنرال آنوسوف در سر او ظاهر می شود که شاید عشق قوی واقعی زندگی او را ملاقات کرده است.

  • ژووتکی در نامه خداحافظی خود از عشق خود به عنوان "خوشبختی بزرگ" که از بالا به او داده شده است صحبت می کند. این اولین و آخرین نامه بود که شاهزاده خانم با لطافت و نه با بی تفاوتی سرد معمولی آن را باز کرد.
  • کلمات نوشته شده توسط ژلتکوف مانند دعای خداحافظی در مورد عشق به نظر می رسد. ورا پس از خواندن نامه برای اولین بار متوجه شد که او برای یک غریبه تمام دنیاست.
  • کار بتهوون که در پایان به او داده شد، با هر نت در روح او نفوذ کرد، قلب او را ذوب کرد و برای اولین بار پس از مدت ها طوفانی از احساسات واقعی را برانگیخت.

داستان این عشق خواننده را با دلی سنگین رها نمی کند. سرنوشت ژلتکوف باعث اندوه کمی در مورد رویاهای روشن محقق نشده است. خواننده که هرگز عشق واقعی را در زندگی خود تجربه نکرده است، شخصیت اصلی را با یک بیمار روانی اشتباه می گیرد. اما فقط افرادی که احساس مشابهی را تجربه کرده اند می توانند او را قضاوت کنند. در نمونه این داستان، کوپرین ارزش احساسات صمیمانه خود را در زندگی هر فرد نشان می دهد.

ویدیو: عشق در داستان A. V. Kuprin "دستبند انار" کجاست؟

مقالات محبوب

؎انه و زندگی راه حل های پستان در آپارتمان - چگونه می توانید حشرات را به تنهایی و برای همیشه خلاص کنید ؒیبایی چگونه موهای خود را خود یا سالن رنگ کنید - از ابزار حرفه ای رنگ آمیزی استفاده نمی کنید
؎انه و زندگی فسپاسیم برای سگها: برنامه ؎انه و زندگی فلفل درختچه ای - نحوه کاشت و رشد ، اصلاح ، هرس و آب دادن نکات دیگر چگونه سریع الکل ننوشیم و از انسداد جلوگیری کنیم - داروها و روشهای عامیانه ؂شپزی دستور العمل های ماهی کبابی: اسرار انتخاب و پخت و پز مواد لازم ؓلامتی زگیل روی پا - چگونه می توان در خانه خلاص شد ، درمان با دارو و داروهای مردمی ؓلامتی نحوه درمان اختلالات عملکرد حرکات روده ، انواع بیماری نکات دیگر انتخاب فرهای افرو بر اساس نوع و طول مو: برای موهای بلند، متوسط، کوتاه، صاف سخت، صاف و مطیع صاف، موج دار، موهای نازک و آسیب دیده چرب. چگونه در خانه فرهای آفرو درست کنیم؟ فرهای افرو: اتو فر کننده نکات دیگر تابلوی Ouija برای جلسات: درست یا نادرست؟ چگونه با دستان خود یک تخته Ouija درست کنید یا آن را در AliExpress خریداری کنید؟