چه زمانی نقطه ویرگول در جمله قرار می گیرد؟
در این مبحث به بررسی زمان گذاشتن نقطه ویرگول در جمله خواهیم پرداخت.
علامت نگارشی مانند نقطه ویرگول به ندرت استفاده می شود. در گفتار شفاهی، با مکث طولانی مطابقت دارد، در این مرحله. با وجود این، هنوز هم می توانید این علامت را روی نامه پیدا کنید. بیایید در نظر بگیریم که در چه شرایطی استفاده می شود.
چه زمانی از نقطه ویرگول در جملات استفاده می شود؟
اولین و محبوب ترین مثال استفاده از نقطه ویرگول جداسازی بندهای مستقل است که در یک عبارت پیچیده ترکیب می شوند. در عین حال از هیچ اتحادیه ای استفاده نمی شود. این به ویژه در مورد آن دسته از پیشنهاداتی که کاملاً رایج هستند و در حضور کلمات دیگر متفاوت هستند، صدق می کند.
- شب تاریک اوت بود. او ناراضی بود، زیرا بوی پاییز از قبل شروع شده بود. پوشیده از ابر، ماه را دید و به سختی گذرگاه را روشن کرد. به تدریج مزارع را تاریک کرد که ستارگان اغلب از بالا روی آن می افتادند.
- همه چیز در اطراف در خواب عمیق یخ زد. در میان مه پاییزی او به سختی می توانست تپه های سرد را ببیند. آنها توسط رودخانه ای بریده می شوند، از روی آنها می غلتند و در مه ناپدید می شوند.
- در جاده هر دقیقه که صنوبرها را می دیدیم، به نظر می رسید که درختان دیگر را می پوشانند، گویی آنها را جذب می کنند. رنگ سبز بسیار کمی وجود داشت و سپس کاملاً ناپدید شد.
قانون بعدی استفاده از هنگام تشخیص است جملات مستقل، و همچنین اجزای آنها که در یک جمله پیچیده ترکیب می شوند. و در عین حال، آنها با اتحادیه هایی مانند "هنوز"، "اما"، "هرچند"، "هرچند" با یکدیگر مرتبط هستند.
- او فقط چند رنگ گواش داشت. اما، با وجود این، او شروع به نقاشی یک منظره کرد.
- به نظر می رسید که مطلقاً چیزی وجود ندارد که او نزد او برود و خود او چندان خوشحال نبود. با این حال، او می رفت و روزها و گاهی حتی هفته ها با او می ماند.
- او خوب مطالعه کرد، اگرچه کمی تنبل بود. او هرگز گریه نکرد؛ اما گاهی اوقات لجبازی وحشتناکی به او حمله می کرد.
اما یک نکته کوچک وجود دارد. این علامت نگارشی قبل از اتحاد به عنوان "a" فقط تحت یک شرط استفاده می شود - اگر قسمت های جمله که به آنها متصل است پیچیده و مشترک باشد و دارای علائم نگارشی دیگری باشد (اغلب کاما). داخل.
- سپس به نظرم رسید که او کاملاً از ترس می لرزد و گویی خفه می شود. و در اینجا، شایان ذکر است، او به هیچ وجه نمی ترسید.
- در اطراف شما شادی آفرینان وجود دارند. و یکی دو سال باهاشون زندگی میکنی و کم کم خودت اینطوری میشی.
- او در یک دفترچه یادداشت می کرد، گاهی اوقات حواس خود را پرت می کرد و به صداهای جاده گوش می داد. و در عین حال بی خیال به سوالات برادرش پاسخ می دهد.
- تقریباً هر آخر هفته برای دیدار بستگان خود به روستا می رفتند. و زمان به طرز شگفت انگیزی گذشت، تاثیرات هر بار فراموش نشدنی بود.
- در آسمان و زمین آرام بود، مانند روح انسان در نماز; و فقط گاهی نسیم سردی میوزید، یالهای اسبهای پوشیده از یخبندان را بلند میکرد و برف را در سراسر جاده میبارید.
چنین علامت نگارشی را می توان بین اعضای یکسان جمله، و همچنین در صورت وجود علائم نگارشی مانند کاما در داخل آنها استفاده کرد.
- در تاریکی، آن چیزهای مبهم به خوبی دیده نمی شد: یک دیوار تاریک در دوردست دیده می شد، همان نقاط متحرک. اسبی در نزدیکی من که دمش را تکان می دهد. پشتی با لکه قهوه ای که روی آن یک اسلحه در جعبه سیاه دیده می شد. نور سیگار بر ریش و دستی در دستکش سیاه روشن می شود.
- شهرنشینان و مردم روستاهای مجاور بودند که به ظن هوادار، قاتل، کمونیست دستگیر شدند. افرادی که با یک کلمه به دولت توهین کردند. افرادی که نسب خود را پنهان کردند. افرادی که بدون مدرک بازداشت شدند.
- من سعی کردم همه چیز را بررسی کنم، اما هیچ معجزه ای در این مکان پیدا نکردم، هیچ چیز غیرعادی نیست. فقط به نظر می رسید که یک نفر ناشناس وجود دارد، اما، در عین حال، بسیار آشنا و شبیه به یک دوست صمیمی که شما می خواهید با او آشنا شوید.
این نماد بین اجزای تشکیل دهنده SPP استفاده می شود. یعنی عباراتی از دو قسمت مختلف، اگر به یک عبارت اصلی اشاره کنند.
- هر دختر کوچک چه رویایی دارد؟ رویای پرنسس شدن؛ که همیشه گرم و آفتابی خواهد بود. که همه او را تحسین می کنند و به او اسباب بازی می دهند.
- آرزو میکنم تمام زندگیام مثل الان شاد باشد، وقتی باغ سبز را میبینی که هنوز خیس از شبنم است و در آفتاب میدرخشد. وقتی فرزندانت را در حال قدم زدن در نزدیکی خانه ای می بینی که بوی گل می دهد و عشق در هوا جاری است.
مورد دیگر استفاده از چنین جداکننده ای تقسیم جملات مستقل است. و همچنین در صورت جداسازی گروههای جملات وابسته متعلق به بنای اصلی در صورت لزوم مرزها را بین گروههای این گونه جملات جدا کنید.
- توتفرنگیها به تازگی رفتهاند، اما گیلاسها از قبل شکوفا شدهاند، توتها میریزند و زردآلوها در حال زرد شدن هستند. اتفاق میافتد که توت فرنگیها آنقدر میرسند که خانمها از عهده آن بر نمیآیند، سپس بسیج اعلام میشود و متالورژیها از قبل در کنار بچههای باغ بالا میروند.
- پرندگان زیادی در جنگل بودند، لانه هایشان تمام بالای درختان را پوشانده بود، نزدیک آنها حلقه زدند و آواز خواندند. گاهی اوقات، اغلب بعد از شام، آنها در آسمان حلقه می زدند، صدها نفر از آنها، دیگران را صدا می کردند. گاهی اوقات پرنده ای از بالا به بالا پرواز می کند و همه چیز فروکش می کند.
و در نهایت، نقطه ویرگول در پایان استفاده شده است. از روبریک ها هنگام فهرست کردن منظور از سرفصل هایی است که جزء مستقل نیستند و به جمله اصلی متصل می شوند.
- شغل جدید او را ملزم به انجام نگرش های زیر می کرد:
- حدود ساعت هشت صبح از خواب بیدار می شود.
- هر روز پانزده صفحه ادبیات را بخوانید.
- کار را قبل از ساعت شش بعد از ظهر تمام کنید.
- مدارک زیر باید به درخواست پیوست شود:
- گواهی از محل کار.
- زندگینامه;
- گواهی از یک موسسه پزشکی.
- پس از جلسه، او دستورالعمل زیر را دریافت کرد که باید دنبال شود:
- خرید جدید تلفن با شماره جدید ثبت شده؛
- به جلسه روز سه شنبه در پارک قبل از هشت شب بیایید.
- یک گل رز قرمز با خود بیاورید.
نقطه ویرگول نسبتاً به ندرت استفاده می شود، زیرا جملات را سنگین می کند. اما در تاپیک امروز دلایل اصلی استفاده از آن را برای تنظیم صحیح آن در نظر گرفتیم.