عقده قربانی: نمونه هایی از زنان در نقش قربانی - چرا بوجود می آید، چگونه می شود، چگونه از شر آن خلاص شد؟ فداکاری انتخاب انسان است یا نه، چه فایده ای دارد؟

در مقاله دریابید که نقش قربانی چیست، چگونه از این نقش خلاص شوید.

عقده قربانی: نمونه‌ها

در محیط، تقریباً هر فردی یک آشنا دارد و شاید حتی نه کسی که مدام از زندگی، مشکلات و شکست‌ها، از دیگران شکایت می‌کند. به نظر می رسد که زندگی تعداد کمی از افراد را با شانس ثابت، شانس بی پایان و فقدان کامل مشکلات خراب می کند. اما برخی از مردم به این سوال که "حال شما چطور است؟" به "عادی" پاسخ دهید و دیگران داستانی را درباره یک سری شکست آغاز می کنند.

مواقع دیگر به نظر می رسد که بهتر است به این آشنایی دست نزنید، اینقدر از او منفی می گیرید. این پرونده چیزی جز قربانی نیست. زنان و مردان نقش قربانی را بر عهده می گیرند. از این قبیل افراد زیاد هستند.

موقعیت های زندگی بسیاری وجود دارد که در آن شخص قربانی می شود. و همه آنها می توانند بسیار متفاوت باشند. اگر نمونه هایی از موقعیت های دشوار زندگی را با هم مقایسه کنیم، بلافاصله مشخص نیست که چه چیزی می تواند چنین افراد مختلف را متحد کند. و آنها با نقش یک قربانی متحد می شوند.

نمونه هایی از عقده قربانی:

  • اینا توسط شوهر اولش مورد ضرب و شتم قرار گرفت. او را طلاق داد و دوباره ازدواج کرد. اما مرد جدید نیز شروع به بالا بردن دست خود به سوی زن کرد. روز بعد گریه می کند و طلب بخشش می کند و مدتی آرام می گیرد. اما بعد دوباره ضربه می زند.
  • کاترینا از این واقعیت رنج می برد که مجبور است همه چیز را به نفع خانواده خود انجام دهد و آنها برای او ارزشی قائل نیستند. او کار می کند و مهمتر از همه، تمیز می کند و آشپزی می کند، اما هیچ کس قدر او را نمی داند. شوهر و پسرش به درستی از او مراقبت نمی کنند و به خاطر همه کارهای خوبی که هر روز برایشان انجام می دهد از او تشکر نمی کنند.
  • اوکسانا توسط رئیس خود شکنجه شد. مدام انتقاد می کند، تذکر می دهد، توبیخ می کند. هر چه اوکسانا بیشتر از نظرات می ترسد، بیشتر در کار خود اشتباه می کند.
  • شوهر ناتالیا الکلی است. مدام سعی می کند به او کمک کند. چه کرد که او را از پرخوری بیرون آورد. پس از مدتی، او هنوز مشروب می نوشد و او دوباره به او کمک می کند.
  • سوتلانا در محل کار بازداشت می شود. نه برای 15-20 دقیقه، بلکه برای چندین ساعت. در عین حال، آنها می توانند در یک روز مرخصی تماس بگیرند، اگرچه آنها در طول تنظیم وعده چیز کاملاً متفاوتی را دادند.
  • لیودمیلا دائماً بیمار است. قلب، کبد، سرماخوردگی، عمل. او قبلاً آنقدر رنج کشیده بود که این بیماری تبدیل به یک هنجار زندگی او شد. در عین حال همه اقوام در زمان بیماری از او مراقبت می کنند و علاقه نشان می دهند.
  • پسر بالغ اولگا دائماً از او پول می دزدد، نمی خواهد کار کند، فقط با وعده ها به او غذا می دهد. مادر مدام به او پول می دهد و معتقد است همه چیز برای پسرش خوب پیش می رود.
  • نینا مجبور است کار نکند، اگرچه او دوست ندارد خانه دار باشد. او بچه های خردسالی را بزرگ می کند که کسی را نداشتند که بگذارند. او مدام شکایت می کند که از چنین زندگی خسته شده است، اما وضعیت او به سادگی ناامید کننده است.
  • لاریسا دائماً توهین می شود. فروشگاه کالاهای بی کیفیت می فروخت، سپس دوست قول داد و نیامد، سپس زحمات او در محل کار قدردانی نشد و غیره
چگونه برای درک اینکه شما قربانی هستید: نمونه هایی از زندگی

همه این زنان قربانی هستند. به دلیل افراد و موقعیت های خاص، آنها رنج زیادی می برند. مشکلاتی که از آن رنج می برند در صورت تمایل قابل حل هستند. اما قربانیان به دنبال حل مشکلات خود نیستند، آنها کاملاً در برابر موقعیت خم می شوند، به دیگران این حق را می دهند که زندگی خود را مدیریت کنند و برای آنها تصمیم بگیرند. چرا این اتفاق می افتد؟

ویدئو: عقده قربانی چیست؟

روانشناسی عقده قربانی

چنین افرادی هستند که با رفتار و نگرش خود رفتار بد را تحریک می کنند. توزیع نقش ها در جامعه بر اساس قوانین خاصی صورت می گیرد. هنگامی که یک نفر شروع به نشان دادن خود به عنوان یک قربانی می کند، دیگری نقش شرور را بر عهده می گیرد. در عین حال، "شرور" ممکن است در واقع چنین نباشد. اغلب خود قربانیان زندگی عزیزان و اطرافیان خود را مسموم می کنند. اما آنها فقط آن را درک نمی کنند.

مهم: قربانی موقعیت زندگی است، رفتار شخص در زندگی. قربانی با ویژگی های زیر مشخص می شود: درماندگی، ناتوانی، پشیمانی، اندوه، عدم ابتکار عمل، ترس از شکست.

افرادی که نقش قربانی را بر عهده گرفته اند اغلب در موقعیت های ناخوشایندی قرار می گیرند، اما آنها این رویدادها را با ویژگی های شخصیت خود مرتبط نمی دانند. به اعتقاد عمیق آنها، خود جهان وقایع را به گونه ای به ارمغان می آورد که این افراد همیشه دچار مشکل می شوند، هرگز موفق نمی شوند.

عقده قربانی اغلب در دوران کودکی شروع به رشد می کند. یک عبارت معمولی که توسط والدین پرتاب می شود، ارعاب بی گناه، باج گیری و دستکاری می تواند یک شوخی شیطانی با یک فرد در بزرگسالی بازی کند.

به عنوان مثال:

  • مادر دائماً به کودک می گوید که اگر فرنی اش را تمام نکند دوست نخواهد داشت. کودک چاره ای ندارد، او به سادگی موظف است این فرنی را تمام کند، زیرا از دست دادن عشق مادری بدترین چیز برای کودک است. اما بعداً ، در بزرگسالی ، شخص این ترس را احساس می کند که دوستش نداشته باشد. برای این او سعی خواهد کرد همه را راضی کند. زیرا اگر آنها را راضی نکنید، آنها شما را دوست نخواهند داشت.
  • بسیاری از کودکان سعی می کنند خوب درس بخوانند، نظم را رعایت کنند، رفتار خوبی داشته باشند فقط برای اینکه دوست داشته شوند. بعضی ها نمی فهمند که شما می توانید نه برای چیزی، بلکه فقط برای آن دوست داشته باشید. در زندگی بزرگسالی هم همینطور است. درک حاد کودک از موقعیت با او در بزرگسالی همراه است.
  • اگر کودک هرگز در مدرسه مورد توجه قرار نگرفت، به علاوه والدین او را به خاطر موفقیت ها و دستاوردهایش تحسین نکردند، ممکن است کودک تصمیم بگیرد که او بی ارزش است. در زندگی بزرگسالی، فرد با این واقعیت کنار می آید که خاص نیست، لیاقت زندگی بهتر، شغل بهتر، حقوق بالاتر را ندارد. چنین فردی همیشه با اندک راضی خواهد بود، اگرچه در اعماق وجود او بیشتر دوست دارد. اما ترس از شکست به او اجازه نمی دهد خواسته های خود را اعلام کند. بنابراین او مجبور به زندگی و رنج می شود.
  • ترس ها و عقده های کودکان به موقعیت های زندگی بزرگسالی دامن می زند. به عنوان مثال، همیشه به دختر می گفتند که با شاهزاده سوار بر اسب سفید ملاقات خواهد کرد. در نتیجه دختر منتظر می ماند و منتظر شاهزاده می ماند اما او هنوز آنجا نیست. او نه با یک شاهزاده، بلکه با یک فرد معمولی وارد رابطه می شود. اما او می تواند او را با نگرش کامل، رفتار ناقص خود ناامید کند. بسیاری از مردم می دانند که روابط باید ایجاد شود و این طبیعی است که افراد دچار سوء تفاهم شوند. اما به جای کشف و کار روی رابطه، یک دختر یا زن می تواند نقش یک قربانی غیرقابل درک و قدردانی را ایفا کند.
چرا یک شخص قربانی می شود؟

عقده قربانی: دلایل رفتار قربانی

دلایل زیادی وجود دارد که چرا فرد دچار عقده قربانی می شود. می توان موارد اصلی را مشخص کرد:

  1. عزت نفس پایین. افراد با عزت نفس پایین توسط همه کسانی که تنبل نیستند - رئیس، همکاران، دوستان، همسر، مادرشوهر، فرزندان، دستکاری می شوند. چنین افرادی همیشه بیش از آنچه که قرار است انجام دهند، در هر مشکلی که مقصر هستند، برای منافع خود کار می کنند، افراد با عزت نفس پایین به خاطر خانواده فداکاری می کنند. برای آنها راحت تر است که همیشه قربانی آزرده خاطر باشند و تقصیر را به گردن دیگران بیندازند تا اینکه مسئولیت زندگی خود را بپذیرند و شروع به زندگی در جهت منافع خود کنند.
  2. ترس از برجسته شدن در برابر پس زمینه دیگران. اغلب افراد نمی توانند از تصمیم خود صرف نظر کنند، فقط به این دلیل که نمی خواهند با دیگران متفاوت باشند.همه دویدند - و من هم دویدم. همه چیز خریداری شد - و من آن را خریدم. این اغلب توسط کلاهبرداران استفاده می شود که هدف آنها فروش کالاهای خود و برداشت پول شما است. به عنوان مثال، مردم در ارائه یک محصول جمع شده بودند. در پایان دو یا سه نفر می خواهند این محصول را خریداری کنند. شما نمی خواستید آن را بخرید، اما آن را خریدید تا با فردیت خود متمایز نشوید، بنابراین مانند دیگران به نظر نرسیدید.
  3. وابستگی به نظر دیگران. در ذهن بسیاری از مردم، مفهومی مانند "آنها در مورد من چه فکری خواهند کرد؟" استوار است. بیشتر اوقات، یک فرد منافع خود را قربانی می کند زیرا می ترسد که به او احترام نگذارند، به او بخندند، او را محکوم کنند، در مورد او بد فکر کنند و غیره. فرد به دلیل اضطراب و وابستگی به نظر دیگران، تصمیمات اشتباهی می گیرد و سپس دیگران را مقصر می داند. یک شخص می تواند دیگران را سرزنش کند و توهین را نه با صدای بلند، بلکه در اعماق روح خود تحمل کند.
  4. خواسته های مبالغه آمیز از خود. شکست‌ها می‌توانند افرادی را که بیش از حد از خودشان می‌خواهند آزار دهند. این اتفاق برای کسانی می افتد که در کودکی به آنها تلقین شده است که همیشه باید بهترین باشند، فقط برای A درس بخوانند، یک بار برای همیشه فقط با فرد ایده آل ازدواج کنند، یک خانه روستایی بسازند و تا 30 سالگی موقعیت عالی کسب کنند. وقتی فرد می بیند که به اهداف الهام شده دست نمی یابد، درگیری درونی با خود، ناامیدی، رنجش شروع می شود.
  5. ترس از شکست. یک مرد آماده است تا همه چیز را تحمل کند، فقط اگر قدمی برندارد تا مسئولیتی بر عهده نگیرد. او برای یک پنی حقوق کار می کند، در خانه می نشیند و اصلاً درآمدی ندارد، تا اینکه چیزی را تغییر دهد. او دردهایی را برای خود اختراع می کند تا مراقبت از عزیزان را از دست ندهد. زن با شوهر ظالم زندگی خواهد کرد، زیرا از شروع زندگی مستقل می ترسد. انسان از شکست می ترسد، از اشتباه کردن می ترسد، تحمل و شکایت از سرنوشت سخت برای او آسان تر است.
قربانیان چگونه رفتار می کنند؟

عقده قربانی چگونه آشکار می شود؟

عقده قربانی می تواند خود را به روش های کاملاً متفاوت نشان دهد.

آنها را در نظر بگیرید:

  • یک زن می تواند کاملاً وقف کند. زندگی او برای فرزندان، شوهر. اغلب می توانید جمله زیر را از او بشنوید: "من به چیزی نیاز ندارم"، "اگر فقط تو خوب بودی." و همه چیز اینگونه است. چنین زنی به نفع همه عزیزانش زندگی می کند، اما نه منافع خودش.
  • قربانیان درمانده هستند، آنها فکر می کنند که نمی توانند از عهده موقعیت خاصی برآیند. با این وجود، آنها می توانند "کسی را روی گردن خود بگذارند". با مراقبت و کمک آنها سعی می کنند مورد نیاز باشند، احترام و محبت را به دست آورند.
  • قربانی سعی می کند همه چیز را در خانه، ظاهر، رابطه با شوهر و فرزندان کامل کند.به حرف خودش گوش نمی دهد، خسته می شود، اما به آن توجه نمی کند.
  • قربانی همه چیز را از خود انکار می کند، سعی می کند برای خود ترحم کند.
  • قربانی دائماً از چیزی ناراضی است، او راهی برای خروج از موقعیت نمی بیند.
  • قربانی کسی را برای سرزنش دارد، اما او را ندارد. این فرد همیشه مصیبت های دیگران را مقصر می داند و اشتباهات خود را نمی پذیرد.
  • قربانی نمی داند در صورت لزوم چگونه از موقعیت خود دفاع کند. انسان هر موقعیتی را با تواضع به عنوان امری طبیعی می پذیرد.
  • یک شرور، یک ظالم، یک شکنجه گر همیشه در کنار قربانی است. مدام از او شکایت می کند، اما رها نمی کند و سعی نمی کند جلوی عذاب را بگیرد.
  • قربانی نمی داند چگونه از زندگی لذت ببرد، احساس خوشبختی کند. چنین افرادی از تفریح ​​لذت نمی برند، کار خود را دوست ندارند. قربانی خود را لایق خوشبختی، عشق، ثروت و سلامتی نمی داند.
  • فردی با عقده قربانی بی چون و چرا تسلیم شخصیت های قوی می شود. او ناخودآگاه دیگران را تحریک می کند که با او به عنوان یک قربانی رفتار کنند.
نحوه تشخیص قربانی: نمونه هایی از رفتار

) عباراتی که اغلب می توان از زبان فردی با عقده قربانی شنید:

  1. "این شخصیت من است".
  2. «لَمَا أَمیدُ عَلَیْهِ»;
  3. «از تو جز این انتظار ندارم»;
  4. "من همیشه بدشانس هستم";
  5. «تو همیشه مرا مسخره می کنی»;
  6. "هیچ چیز به من بستگی ندارد";
  7. "من نمی توانم آن را انجام دهم";
  8. "کسی به من کمک نمی کند، چرا به من کمک نمی کنید؟"
  9. "من به انجام آن عادت دارم";
  10. "هیچ چیز تغییر نخواهد کرد، من خیلی به آن عادت کرده ام"

اغلب قربانیان دوستان خود را از دست می دهند، نمی خواهند آنها را به ملاقات دعوت کنند. ، نمی خواهید از طریق تلفن با آنها ارتباط برقرار کنید. جامعه آنها غیرقابل تحمل می شود، زیرا آنها دائما ناله می کنند، از زندگی و افراد دیگر شکایت می کنند، به دنبال دلایل شکست خود می گردند.

تمایل قربانی به رضایت دیگران در همه چیز باعث واکنش بیگانگی می شود. این واکنش طبیعی است. در پاسخ، قربانی انتظار مراقبت، حمایت و ترحم را دارد، اما واکنش اشتباهی دریافت می کند. در نتیجه، قربانی شروع به سرزنش شخص می کند، اگرچه در واقع او مقصر نیست، او به سادگی حذف می شود، او حق انتخاب خود را دارد.

ویدئو: سندرم قربانی

عقده قربانی - انتخاب آگاهانه یا ناخودآگاه؟

بسیاری از مردم نمی‌دانند که چرا قربانیان در صورتی که زندگی خود را دوست ندارند، اینگونه زندگی می‌کنند. به نظر می رسد که آن را دوست ندارید - چیزی را تغییر دهید. اما برای فردی که عقده قربانی دارد، چنین زندگی و چنین رفتاری عادی است.

مهم: عقده قربانی یک رفتار طبیعی است، فرد عمداً این شکل از رابطه را انتخاب نمی کند. در اعماق وجود، او می خواهد توجه، مراقبت، عشق را به خود جلب کند. اما او نمی تواند خواسته های خود را به شکل دیگری بیان کند.

قربانی می داند که می تواند متفاوت باشد، که بسیاری از مردم اینگونه زندگی نمی کنند، اما به او مربوط نمی شود. فردی با عقده قربانی مطمئن است که در سناریوی او زندگی غیر از این نمی تواند باشد. قربانی تمام زندگی خود را از دوران کودکی بر اساس این سناریو زندگی می کند، بنابراین گزینه تغییر رفتار برای او فقط یک انتزاع است.

قربانی در ابتدا نمی خواهد به اهداف تعیین شده توسط رفتار خود دست یابد، اما از رفتار خود منفعت ثانویه دریافت می کند.

مزایای ثانویه از عقده قربانی:

  1. رنج این فرصت را به فرد می دهد تا احساس کند که زنده است. انسان آنقدر به رنج عادت می کند که نمی تواند بدون این احساس زندگی کند. اگر انسان را از این رنج محروم کنید، احساس مهجوریت می کند.
  2. هنگامی که قربانی بیمار می شود، به او فرصتی می دهد تا احساس مهم بودن کند. بستگان بیشتر در اطراف هستند، مراقبت، توجه، نگرانی، پشیمانی را نشان می دهند. این دقیقا همان چیزی است که قربانی همیشه به آن نیاز دارد.
  3. تصاویر قربانی بر روی افراد دیگر باعث می شود احساس بهتری نسبت به شخص دیگری داشته باشید. اینجا او خیلی بد است و من خیلی زیبا هستم.
  4. رد نقش قربانی مستلزم بر عهده گرفتن مسئولیت زندگی است. و این همان چیزی است که بسیاری از آن می ترسند. بسیاری از آنها آماده تصمیم گیری مستقل نیستند، آمادگی قطع روابط دردناک، تامین نیازهای خود و غیره را ندارند. مسئولیت زندگی خود به معنای انتقال از رنج به تجارت است. اما فقط رنج کشیدن آسانتر از برداشتن هر قدم مشخصی است.
مزایای قربانی بودن

چگونه از شر عقده قربانی خلاص شویم؟

بسیاری به این سؤال علاقه مند هستند که آیا می توان از شر عقده قربانی خلاص شد؟ تو می توانی. اما برای این کار باید سخت، طولانی و به طور منظم روی خودتان کار کنید.

افراد مبتلا به عقده قربانی فقط به کمک روانشناس نشان داده نمی شوند، بلکه به آن نیاز دارند. مردی که از یک روانشناس کمک گرفت، در حال حاضر اولین قدم را در راه متوقف کردن قربانی شدن برمی دارد.

بیهوده است که روی خود کار کنید، عقده قربانی را در خود از بین ببرید، تا زمانی که شخص به عقده خود اعتراف کند. بسیاری این واقعیت را انکار می کنند که آنها نقش یک قربانی را بر عهده می گیرند.

مهم: مهم ترین قانونی که به شما کمک می کند از شر عقده قربانی خلاص شوید این است که دیگر برای خود متاسف نباشید. سپس باید دو چیز را درک کنید - به اهمیت خود ایمان داشته باشید و از آن دفاع کنید.

تانقش قربانی را ترک کنید روزانه اعمال زیر را تمرین کنید:

  1. ) با اذن دیگران از زندگی دست بردار. اگر می‌خواهید کالایی را به فروشگاه برگردانید، بگویید: «می‌خواهم کالا را برگردانم». به جای اینکه بپرسید آیا می توانید این لباس را پس دهید. با لحن گناهکار اجازه ملاقات با دوستان را نخواهید. هدف خود را مستقیماً، بدون سؤال یا بهانه در میان بگذارید. البته این توصیه به معنای تهاجم به مرزهای دیگران، آسیب رساندن به دیگران نیست. یک رفتار معمولی قربانی این است که برای آنچه می تواند بپردازد اجازه می گیرد.
  2. اگر نمی خواهید کمک کنید، آن را انجام ندهید. شما نباید از روی ادب پول قرض کنید، کنار بچه های دوستتان بنشینید تا او زندگی شخصی اش را تنظیم کند، همیشه نباید جلیقه نجات برای راحتی باشید. اگر نمی خواهید، مستقیماً بگویید. اما خودت را مجبور نکن
  3. هنگام صحبت کردن مطمئن باشید. از نه گفتن نترسید، اگر سوال ناراحت کننده است نگاه نکنید، خم نشوید، از شر حرکات عصبی خلاص شوید. در طول مکالمه، صاف بایستید، واضح صحبت کنید، قیافه نکنید. این اعتماد به نفس شما را نشان خواهد داد.
  4. از گفتن زیاد نترسید. بسیاری از قربانیان بسیار می ترسند که هر کلمه ای که می گویند علیه آنها استفاده شود. از این ترس خلاص شوید. خود را با ترس از اینکه طرف مقابل در مورد شما اشتباه فکر کند عذاب ندهید. در عین حال افراط نکنید. تعادل را در ارتباطات حفظ کنید، هنگام برقراری ارتباط آشکار می شود، اما از مرز عبور نکنید.
  5. از استیفای حقوق خود نترسید. اگر محصول موجود در فروشگاه را دوست نداشتید یا یک غذای بی کیفیت را به رستوران آورده اید، از رد چنین محصولی نترسید. شما حق دارید این کار را انجام دهید. دعوا و بی ادبی لازم نیست، بلکه باید مستقیم و واضح گفت. متأسفانه، تحمل خدمات ضعیف، پرداخت هزینه برای خدمات بد، شانه خالی کردن بی‌صدا وقتی فریب خورده‌اید، سرنوشت قربانی است.
  6. قانون. در حالی که قربانی منتظر تغییرات و بهبود زندگی است، ارباب زندگی او عمل می کند. انتظار نداشته باشید که زندگی شما به طور معجزه آسایی تغییر کند، هر روز قدم های مشخصی بردارید تا به هدف خود نزدیک شوید.
  7. به یاد داشته باشید، اشتباهات اجتناب ناپذیر هستند. اجازه ندهید تجربه منفی گذشته ترس از شکست را در شما ایجاد کند. اگر یک رابطه عاشقانه با ناامیدی به پایان رسید، به این معنی نیست که همه مردان بد هستند. اگر در یک شغل از شما قدردانی نمی شود، می توانید در شغل دیگری به یک کارمند ضروری تبدیل شوید.
چگونه از شر سندرم قربانی خلاص شویم: نکات

لحظه ای که شروع به بیرون رفتن می کنید در مورد نقش قربانی، بسیاری از مردم خواهند گفت که شما خیلی تغییر کرده اید و بدتر شده اید.این را به عنوان نشانه ای تلقی نکنید که هیچ چیز درست نمی شود و دوباره شکست خورده اید. در واقع، شما دیگر برای این افراد راحت نیستید، همین. برای خودت سود زیادی می بری، بالاخره احساس می کنی که آدم آزاد بودن، عاری از احساس بی پایان تعهد برای اثبات چیزی به کسی، چگونه است.

عقده قربانی نه تنها منجر به ناراحتی روانی، بلکه اغلب به بیماری های جسمی نیز می شود. او ممکن است شروع به بد خوردن کند، بی خوابی را تجربه کند، میل جنسی نداشته باشد و مراقب ظاهر خود نباشد. بنابراین باید از شر عقده قربانی خلاص شد. اگر متوجه شده اید که نقش یک قربانی را بر عهده گرفته اید، در حال حاضر در راه پیروزی هستید. این عقده فقط منفی می آورد، در عقده قربانی سودی ندارد. ما آرزو می کنیم که شما استاد زندگی خود شوید.

ویدئو: چگونه از شر عقده قربانی خلاص شویم؟

مقالات محبوب

ؒیبایی 4 کرم سلولیت مؤثر - بررسی بهترین روشهای درمانی ؒیبایی نحوه حذف چربی سینه در مردان در خانه و بدنسازی - ورزش ها و رژیم های غذایی مؤثر
؂شپزی Kulebjak - طرز تهیه یک وعده غذایی در خانه با گوشت ، گوشت چرخ کرده ، مرغ یا ماهی ؒیبایی هویج کاهش وزن - فواید رژیم غذایی بدن با بررسی ها و نتایج ، دستور العمل های ظروف ؂شپزی دستور العمل های ترشی گوشت خوک برای پخت در فر: اسرار پخت و پز ؓلامتی علائم آنفولانزا - اولیه و عمده ، دوره جوجه کشی ، دوره بیماری و عوارض احتمالی ؂شپزی کیک کیک در چند متغیره - دستور العمل های ساده برای پخت و پز با عکس نکات دیگر علائم در مورد غذا: خوردن با چاقو، در تاریکی، در خیابان، در حال حرکت، عبور از آستانه، در مورد گوشت، نان، پنکیک، نمک، فرنی، شیر نکات دیگر داروی Rynza: دستورالعمل استفاده، ترکیب، فرم انتشار، نحوه مصرف قرص برای بزرگسالان و کودکان، موارد منع مصرف، بررسی، ویدئو نکات دیگر چگونه یک مرد مدرن با زنی که درآمد بیشتری دارد رفتار می کند: مشکلات احتمالی در خانواده، راهی برای خروج از وضعیت