آنچه دوستی را از بین می برد: مقالات، استدلال ها، نمونه هایی از ادبیات
دلایل از بین بردن دوستی. نمونه هایی از آثار ادبی.
زندگی در جامعه ناگزیر با ارتباط است. در این فرآیند، ما احساسات متفاوتی نسبت به این یا آن شخص احساس می کنیم. برخی ما را جذب می کنند، برخی دیگر باعث طرد یا نگرش خنثی می شوند. ما در مورد اول صحبت می کنیم - دوستان.
جالب اینجاست که در روزهای اول ارتباط، علاقه و جذابیت آنها از بین می رود. اگر دوستی واقعی باشد، برای مدت طولانی، برای یک عمر با مردم باقی می ماند. در غیر این صورت مستعد تخریب است. چه چیزی می تواند باعث چنین وضعیتی شود - بیایید با جزئیات بیشتر صحبت کنیم.
آنچه دوستی را از بین می برد: انشا، استدلال، دلایل
- از خودگذشتگی
- اشتراک دیدگاه ها، علایق در یک نقطه محدود. یا به معنای وسیع
- احترام
- پذیرش شخص دیگری همانطور که هست
- همدردی
- صداقت
- بحث در مورد زندگی خود با غریبه ها، مسخره کردن آنها.
- نادیده گرفتن درخواست کمک یا فقط نیاز به صحبت کردن.
- پول. مثلاً وقتی یکی از دوستان از دیگری پول قرض کرد که مدت زیادی آن را پس نداد.
- افراد دیگری که در زندگی یکی از دوستان ظاهر می شوند. آنها اصرار دارند که دوستی خود را از بین ببرند، آن را مطالبه کنند. به عنوان مثال، یک زن/شوهر می تواند مخرب دوستی شوهرش با شخص دیگری باشد.
- شخصیت ضعیف و ناتوانی در دفاع از منافع خود، دوستی.
- فریب دادن یکی از دوستان به دیگری در امری جدی یا مکرر در امور جزئی، خیانت.
- عدم صداقت، عمق ارتباط.
- وضعیت دشواری که چهره واقعی افراد را نشان می دهد، مانند شکستگی اندام، بیماری شدید، تهدید به دستگیری و غیره. به اعمال و گفتار یکدیگر پاسخ دهید. در عین حال، شما نمی خواهید با او ارتباط برقرار کنید، وضعیت را روشن کنید، به او گوش دهید.
- ارتباط با کیفیت پایین، زمانی که یکی از دوستان به حرف دیگری گوش نمی دهد، علاقه ای به زندگی او ندارد، تجربه می کند.
- فاصله و زمان. به عنوان مثال، دوست شما به یک اقامت دائم در کشور دیگری رفته و به ندرت می آید. با گذشت زمان، دوستی شما قدرت سابق را از دست خواهد داد. علایق و دایره ارتباط شما تغییر خواهد کرد.
- نابرابری طبقاتی. طبیعتاً ثروتمندان با همتایان خود ارتباط برقرار می کنند و دوست می شوند.
- تغییر اساسی در سبک زندگی، علایق یکی از دوستان. مثلاً قبل از اینکه هر دو همه چیزخوار بودند، حالا یکی گیاهخوار شده و در جامعه مذهبی است.
- منفعت، زمانی که کسی کاری را برای دیگری انجام میدهد به امید تشکر یا لطفی در آینده.
- حسادت.
آنچه دوستی را از بین می برد: نمونه هایی از ادبیات
در آثار ادبی نمونه هایی از نابودی دوستی را در اثر عوامل و شرایط مختلف می بینید. به عنوان نمونه به اختصار به چند مورد اشاره می کنیم.
- شعر A. S. پوشکین "یوجین اونگین". اونگین و لنسکی از نظر محتوا افراد بسیار متفاوتی هستند. عشق آشکار و پرشور دوم به اولگا لارینا باعث حسادت اولی شد. این منجر به دوئل و مرگ یکی از دوستان سابق او به نام لنسکی شد. اگرچه اونگین سعی کرد به یکی توضیح دهد که انتخاب او از بانوی قلب اشتباه است. به دلیل تفاوت شخصیت ها، درک واقعیت، لنسکی آن را متفاوت درک کرد. هیچ طرف گناهی در این داستان وجود ندارد، اما همه نقش خود را در از بین بردن دوستی ایفا کردند.
- رمان I. S. Turgenev "والدین و فرزندان". کیرسانف و بازاروف راه خود را از هم جدا کردند. یکی خود را در زندگی زناشویی و اداره خانه یافت، دیگری برعکس از عشق ناامید شد و با تنهایی کنار آمد. از سوی دیگر، بازاروف کاریزماتیک بر کیرسانوف سایه می اندازد که این دومی را افسرده می کند و باعث می شود که او احساس نابجایی کند.
- تراژدی A. S. پوشکین "موتسارت و سالیری". این اثر موقعیتی را ارائه می دهد که حسادت و رقابت بین دوستان بین آنها شکاف ایجاد می کند و احساسات روشن آنها را نسبت به یکدیگر از بین می برد.
مردم می توانند چیزهای شگفت انگیزی خلق کنند و زیباترین دوستی را از بین ببرند. دلایل زیادی برای دومی وجود دارد، اما مواقعی وجود دارد که زندگی تنظیمات خود را انجام می دهد. یک نزاع، یک رسوایی، یک شکست در دوستی همیشه دردناک است. اگر اصلاح وضعیت ممکن نیست، از آن شخص برای دوستی تشکر کنید، درس ها را یاد بگیرید و در آینده با دوستان جدید خود عاقل تر باشید!