چگونه یاد بگیریم خشم، پرخاشگری خود را مدیریت کنیم و تحریک پذیری را کاهش دهیم: نکات. چگونه بر خشم غلبه کنیم: علل و نتایج را تجزیه و تحلیل می کنیم
در این مقاله به بررسی ماهیت خشم می پردازیم و نحوه کنترل آن را یاد می گیریم.
هر فرد حداقل یک بار حالت خشم را که در لحظه تأثیر عاطفی قوی ایجاد می شود، احساس می کند. این حالت از نظر قدرت، مدت یا در تجلی آن متفاوت است، اما نمی توان آن را با هیچ حالت دیگری اشتباه گرفت. اما هر یک از ما کم و بیش مستعد تحریک پذیری و حملات پرخاشگری هستیم. کنترل خشم ممکن و حتی ضروری است، زیرا مانند هر هیجان منفی، بهترین اثر را بر فرد متجاوز و اطرافیان او نمی گذارد.
ماهیت خشم و نتیجه مخرب آن
کنترل خشم دشوار است و حتی اگر تلاش اراده بتواند آن را پنهان کند. در تظاهرات خارجی، بدن هنوز در این لحظه به تغییرات فیزیولوژیکی شدید واکنش نشان می دهد:
- آدرنالین در خون ترشح می شود
- فشار خون افزایش می یابد
- باریک شدن عروق خونی
- فرکانس نبض و انقباضات قلب افزایش می یابد
- جریانی از تکانه های هیجان در امتداد پشت به سر وجود دارد
- عضلات منقبض می شوند
- تغییر حالت چهره
همه اینها فقط علائم کلی همراه با حالت عاطفی عصبانی هستند. اما ویژگی های عمیقی نیز وجود دارد که می تواند منجر به عوارض جدی شود.
مهم: چنین حالتی ناگزیر است. بر سطح کورتیزول در خون تأثیر می گذارد. و هنگامی که کورتیزول افزایش می یابد، احتباس سدیم در بدن وجود دارد که منجر به افزایش لخته شدن خون می شود. و در نتیجه، این یک راه مستقیم برای حملات قلبی، سکته مغزی و ترومبوز است.
به همین دلیل است که یادگیری مدیریت احساسات بسیار مهم است.و نه در سطح تجلی بیرونی، بلکه در سطح ناخودآگاه، تا به بدن خود بیاموزید که نسبت به تحریک پذیری واکنش نشان ندهد.
برای شروع، بیایید ماهیت این احساسات را در نظر بگیریم و مشخص کنیم که خشم چیست، در چه مواردی رخ می دهد. و همچنین خواهیم فهمید که چرا بدن ما به عوامل خارجی مختلف این گونه واکنش نشان می دهد و نه به شکل دیگری.
ماهیت خشم
عصبانیت حالت عاطفی یک شخص است که علت آن می تواند هر مانع روانی یا جسمی، به طور غیرمنتظره ای در مسیر فرد ظاهر می شود و او را در حالت عاطفه قرار می دهد. همه افراد تا حدی مستعد چنین احساساتی هستند، اما همه آنها به روش های مختلف ظاهر می شوند.
شکل تظاهرات به عوامل زیادی بستگی دارد. اول از همه، و تا حد زیادی، بستگی به مزاج دارد که فرد به کدام یک از چهار نوع احتمالی مربوط می شود:
- وبا - افراد احساساتی هستند، به راحتی تحریک می شوند، با درجه ای از تحریک پذیری افزایش می یابد. چنین افرادی با تغییر خلق و خوی ناگهانی مشخص می شوند. آنها بیشتر مستعد احساسات روشن هستند که در میان آنها خشم از این قاعده مستثنی نیست. آنها بیشتر توسط احساسات هدایت می شوند.
- سانگوئین ها - افراد آرام تر و متعادل تر که می دانند چگونه خود را کنترل کنند، کمتر ممکن است تحریک شوند و احساسات خود را با خشم ابراز کنند. بیشتر با دلیل هدایت می شود.
- بلغمی - افراد متعادل، آرام و بدون تعارض تمایل دارند اعمال خود را با دقت محاسبه و سنجیده کنند، به همین دلیل است که معمولا از موقعیت هایی که می تواند احساسات تند را برانگیزد اجتناب می کنند. تمایل چندانی به نشان دادن خشم ندارد. آنها گاهی اوقات فاقد زمینه عاطفی هستند.
- مالیخولیاها افرادی بلاتکلیف، منفعل و، به عنوان یک قاعده، ناایمن هستند که از موقعیت های درگیری اجتناب می کنند و مستعد احساسات تند نیستند. نشان دادن خشم برای آنها غیرعادی است. گاهی احساسات بر قضاوت عقلانی سایه می افکند.
ما همچنین پیشنهاد می کنیم مشروح ویژگی را در مقاله "4 نوع مزاج" خواندید. البته تمایل به احساسات تند در افراد با خلق و خوی بالا بیشتر خواهد بود. اما این همه ماجرا نیست!
- گاه انسان با وجود قوت مزاج و خلق و خوی طبیعی خود عواطف خود را خفه می کند. و در اینجا چنین تأثیری بر حسب نوع «بشکه پودر» می آید. هر چه شخص منفی‌تر را حفظ کرده، انباشته کرده باشد، آزاد شدن خشم قوی‌تر خواهد بود، که حتی می‌تواند از مرز جنون یا هاری نیز عبور کند.
مهم: به هیچ وجه نباید احساسات خود را مهار کنید! همچنین بر سلامت و وضعیت روحی ما تأثیر می گذارد. از این گذشته، همه احساسات منفی ما را از درون "می خورند". اما باید به آنها راه درستی داده شود و برای این کار باید یاد بگیریم که آنها را کنترل کنیم و نه فقط آنها را مهار کنیم.
- تجلی احساسات قوی نیز تا حد زیادی تحت تأثیر تربیت است. کودکی که در عشق و احترام بزرگ شد. در خانواده ای که هرگز با صدای بلند صحبت نمی کردند. جایی که نظر همه اعضای خانواده بدون در نظر گرفتن سن رعایت می شد. جایی که به آنها آموزش داده شد که خواسته های خود را با سخت کوشی و هدفمندی و نه با اشک و عصبانیت تحقق بخشند - در بزرگسالی، آنها بسیار کمتر در معرض احساسات خشمگین خواهند بود. نسبت به کسی که بدون عشق، ناکام و ناامن بزرگ شد.
- پس از همه، به اندازه کافی عجیب،احساسات خشم نوعی دفاع از خود است که افراد ناهماهنگ به طور خاص به آن نیاز دارند.
بنابراین، ارزش خلاصه کردن را دارد - دلیل عصبانیت شما اغلب مثال پدر و مادرتان است!
- علاوه بر این، خستگی سیستماتیک می‌تواند باعث طغیان خشم، مانند فریاد کمک شود. علاوه بر این، خستگی می تواند نه تنها جسمی، بلکه ماهیتی عاطفی و روانی نیز داشته باشد.
- خشم به طور مستقیم با سیستم عصبی ما مرتبط است و استرس ثابت می تواند ترشح آدرنالین را تحریک کند.
جالب: آمیگدال مسئول ذخیره احساسات ما است که به هیپوتالاموس متصل است و خلق و خوی ما را تعیین می کند. آدرنالین به جای ترس تصویری از خطر ترسیم می کند.
- بنابراین، شایان ذکر است که دلیل مهم دیگری برای عصبانیت - ترس است. ماهیت آن ممکن است متفاوت باشد، اما نتیجه همیشه یکسان است. به هر حال، برای انسان بدوی، ترس همراه با خشم به غلبه بر مشکلات و زنده ماندن کمک کرد. اما زمان تغییر کرده است، بنابراین هیچ ترسی برای زندگی شما وجود ندارد. پس باید خشم خود را کنترل کرد.
- گاهی اوقات پرخاشگری می تواند ناشی از خودخواهی باشد. بله، دقیقاً همین ویژگی است، وقتی انسان عادت به تسلیم شدن ندارد، بلکه فقط می خواهد به هر وسیله ای به آنچه می خواهد برسد. و در لحظاتی که چیزی طبق برنامه پیش نمی رود، حمله پرخاشگرانه رخ می دهد.
انواع خشم یا پویایی آن
- خشم می تواند به عنوان یک ابزار عمل کند. البته برای خودسازی و رسیدن به اهداف. اما دلیل پرخاشگری این است که فرد نمی تواند به گونه ای دیگر توضیح دهد یا اقدام لازم را انجام دهد. این باعث ایجاد شک به خود یا مهارت های ارتباطی ضعیف می شود. علاوه بر این، اغلب نقش عدم تحقق است که اغلب توسط والدین استفاده می شود.
- پرخاشگری می تواند یک دفاع باشد. می تواند همان خستگی یا تنش باشد یا شاید محرک آن کمبود عشق و توجه باشد!
- تحریک پذیری اغلب باعث نارضایتی از خود یا دیگران می شود! آنچه را که به دست نیاورده اید، بدانید که چرا راه اشتباه را انتخاب کرده اید، و همچنین متوجه شوید که از چه نتیجه ای می ترسید!
- این ممکن است یک انفجار خشم باشد. ماهیت آن می تواند مهار درونی باشد، که در بالا به آن اشاره کردیم، اما همچنین واکنشی متناظر با متجاوز دیگر.
مهم: اغلب علت عصبانیت غیرقابل کنترل و افزایش تحریک پذیری ترومای دوران کودکی است! همچنین شایان ذکر است که در زنان در دوران PMS، یائسگی، بارداری و شیردهی، تحریک پذیری افزایش می یابد که زمینه هورمونی دارد و ماهیت دوره ای دارد.
در لحظه عصبانیت در بدن چه اتفاقی می افتد؟
- ما خشم را بر اساس معیارهای اخلاقی و اخلاقی و تأثیر آن بر سلامت انسان به احساسات منفی نسبت می دهیم. با این حال، اگر جنبه صرفاً بیولوژیکی این پدیده را در نظر بگیریم، خشم را بیشتر می توان به احساساتی نسبت داد که خصلت تهوعی دارند.
- یعنی در لحظه طغیان خشم، فعالیت فرد به شدت افزایش می یابد، انرژی بسیج می شود، احساس کوتاه مدت اعتماد به نفس، افزایش سرزندگی وجود دارد.. اما همه اینها در اوج احساسات اتفاق می افتد، به دلیل ترشح شدید آدرنالین در خون، که ما آن را حالت عاطفه می نامیم.
- این خطر اصلی خشم است، زیرااحساسات استنیک می تواند شخص را به انجام اعمال نامناسب تحریک کند،که در حالت عادی قادر به انجام آن نیست.
- علاوه بر این، حالت عاطفه اغلب از بین نمی رود، بلکه با حالت ترس، نارضایتی، ناراحتی جایگزین می شود. و این چرخه جدیدی از احساسات منفی را آغاز می کندکه بر سلامت و وضعیت عاطفی فرد تأثیر می گذارد.
- با بازگشت به مسئله تأثیر بر سلامتی، شایان ذکر است که علم مدرن ثابت کرده است که انتشار مکرر آدرنالین در خونمی تواند به DNA آسیب برساند و منجر به توسعه شود. از بسیاری از بیماری های مزمن
مهم: افراد پرخاشگر دارای سیستم ایمنی ضعیف، کلسترول بالا هستند، آنها مستعد مشکلات فشار، بی خوابی و حتی دیابت هستند.
- علاوه بر این، حافظه و تمرکز بدتر می شود. و همه به این دلیل است که تحریک پذیری بار زیادی از انرژی ذهنی را از ما می گیرد.هنگامی که به دلیل پرخاشگری، خواب از بین رفته یا کوتاه مدت است، اغلب می توان تصویری را مشاهده کرد.
- و همه اینها بر سلامت روان ما تأثیر می گذارد!اضطراب مزمن و حتی افسردگی ممکن است ایجاد شود.
مهم: عصبانیت هماهنگی در روابط با افراد اطراف شما را مختل می کند! مهم نیست که چقدر پیش پا افتاده به نظر می رسد، اما در این مورد، کلمات واقعا بیش از هر چاقویی آسیب می رسانند و زخم هایی در روح باقی می گذارند. خشم عزیزان را از شما دور می کند، باعث بی اعتمادی و حتی کمی ترس می شود تا دوباره شما را عصبانی نکند. اما خطرناک ترین چیز این است که شما فرزندان خود را با پرخاشگری نابود می کنید! حتی اگر به عنوان شاهد عمل کنند.
چگونه با عصبانیت مقابله کنیم؟
- تکنیک‌ها، آموزش‌های روان‌شناختی و برنامه‌های پزشکی زیادی در مورد نحوه برخورد با احساسات خشمگین وجود دارد. اغلب، اختلافات چند صفحه ای در شبکه های اجتماعی و انجمن ها به وجود می آید، که در لحظه طغیان خشم صحیح تر است - آزاد گذاشتن احساسات یا سرکوب آنها با تلاش اراده. شاید پاسخ عجیب به نظر برسد، اما - نه این قضاوت صحیح است و نه قضاوت دیگر!
- طغیان عواطف و همچنین سرکوب آنها برای روان و سلامت ما مضر است و با مشکلات بزرگی در جامعه همراه است. با آزاد گذاشتن احساسات، رفتار ضداجتماعی از خود نشان می‌دهیم، رفاه خانواده، شغل و روابط خود با افراد اطراف را به خطر می‌اندازیم. با کنترل احساسات خود، منفی را در خود انباشته می کنیم، بنابراین در معرض خطر "کسب" سکته مغزی یا حمله قلبی قرار می گیریم.
- تنها راه برون رفت درست در این وضعیت تغییر نگرش ما به زندگی، به دنیای اطراف، به مشکلات مختلفی است که می تواند احساسات منفی ما را تحریک کند.
- بله، برای این کار، لازم است موضوع را عمیق تر بررسی کنیم، تا روابط علت و معلولی تجلی احساسات خود را ردیابی کنیم. ارزیابی مجدد وضعیت از طریق آموزش سیستماتیک ضروری است. و نکته اصلی این است که باور داشته باشید که ایمن تر و موثرتر از هر روش دیگری کار می کند!
- خشم یک فرآیند کنترل نشده نیست، بلکه واکنش ذهن شما به آنچه اتفاق می افتد است. این تفکر منطقی و استدلال مثبت است که باید بر احساسات غالب شود.
- مهم است که خشم را سرکوب نکنید، بلکه آن را در جهت درست هدایت کنید. لازم است با توجه به نوع محرک به صورت خشم - انفجار واکنش، مثلاً نوشتن گزارش پیش از موعد، عمل کرد. به ما قاطعیت و سرعت تصمیم گیری می دهد. باید این وضوح و وضوح را در نظر گرفت، لحنی مقتدرانه در صدا، در یک حالت یکنواخت و در نگاه ایجاد کرد.و تجاوزات خود را متوجه مسئولین کنید! این باید کنترل بر موقعیت یا عمل، رفتار شما باشد.
- اما همچنین مهم است که به مغز خود بیاموزید که به "موج" مناسب تغییر وضعیت دهد. لازم نیست در ذهن خود بچرخانید که آنها چیز اشتباهی گفته اند یا کار اشتباهی انجام داده اند. و افکار خود را قبل از هر چیز به سبب غضب خود هدایت کن!
دلیل را پیدا کنید - تکنیکی برای مبارزه با خشم پیدا خواهید کرد!
- همچنین، بسیار مهم است که به نتیجه خشم خود نگاه کنید. نه، اینها مشکلات سلامتی نیستند. و اگر خشم خود را آزادانه تخلیه کنید به چه چیزی دست خواهید یافت. حتی اگر فرد/کودکی را مجبور به انجام هر کاری که می خواهید بکنید، این سوال را از خود بپرسید: "و اطرافیان من را چگونه در نقاب خشم درک می کنند"؟
- به طور کلی، افکار خود را به جنبه مثبت تغییر دهید. چشم اندازهای حتی اسفناک ترین موقعیت ها را در ذهن خود مرور کنید.
پیشنهاد می کنیم مقاله ما را با موضوع "چگونه یاد بگیریم از زندگی لذت ببریم؟" را مطالعه کنید.
تغییر نگرش خود نسبت به موقعیت یا نحوه تجزیه و تحلیل خشم به چه معناست؟
سعی کنید موقعیت خاصی را در مثالی شبیه سازی کنید و در نظر بگیرید که می تواند منبع خشم شما باشد تا بفهمید چگونه کار می کند.
- وضعیت شماره 1: رئیس شما با شما تماس می گیرد و یک "توزیع" در مورد گزارشی که چندین شب متوالی کار کرده اید و در نهایت در روز تحویل داده اید ترتیب می دهد. قبل از.
شما توهین شده اید، به نظر شما ناعادلانه است، احساس می کنید که چگونه خشم شما را پر می کند، آماده هستید که به شکل خشم و اتهامات متقابل از لبه خارج شوید. شما فقط دو راه می بینید: آزاد گذاشتن به کلمات و احساسات خود، گفتن هر چیزی که فکر می کنید، یا عقب نگه دارید، تحمل کنید، احساسات را به درون خود هدایت کنید. و سپس برای مدت طولانی رنج بردن از این بی عدالتی بر شما ریخته شد.
چه باید کرد؟
فقط در این لحظه رئیس خود را در شرایط دشوار زندگی تصور کنید. به هر حال، احتمالاً علاوه بر گزارش، آنچه او را نگران یا نگران می کند، بر روحیه او تأثیر می گذارد و عامل احساسات خشمگین او می شود. یا شاید امروز جلوی مافوقش از شما دفاع کرده و حالا احساسات منفی خود را به سمت شما هدایت کرده است؟ یا روز بدی داشت؟ آیا یکی از نزدیکان شما مریض شده است؟ اما دلایل کمی برای رفتار او وجود دارد.
اصلی‌ترین چیزی که باید بیاموزید این است که به جای پاسخ دادن به خشم یا تمرکز بر خودداری، از موارد منفی انتزاع می‌کنید. و هنگامی که شروع به فکر کردن در مورد این موضوع در ذهن خود می کنید، احساسات خشمگین شما بلافاصله به شفقت و درک تبدیل می شود و شما قبلاً نگرش متفاوتی نسبت به این موقعیت خواهید داشت.
مهم: توجه کنید - وضعیت تغییر نکرده است، نگرش شما نسبت به آن تغییر کرده است!
- وضعیت شماره 2: یک داستان معمولی در حمل و نقل شهری، در فروشگاه، در بازار، زمانی که شما را به ناحق خشن کردند.
و البته اولین واکنش، پاسخ دادن با همان پرخاشگری و فریاد است. و بدتر از آن این است که کلمه به کلمه این درگیری در مقابل بیگانگان و شاید حتی کودکان به رسوایی تبدیل می شود.
چه باید کرد؟
اما در عوض، تخیل خود را روشن کنید و تصور کنید که چگونه این فروشنده خسته، رهبر ارکستر یا صندوقدار مجبور است در طول روز از کنار جریانی از افراد بسیار متفاوت، با حالات مختلف، متفاوت عبور کند. تربیت، احساسات مختلف و در خانه، شاید، والدین پیر یا فرزندان کوچکی که نیاز به مراقبت ویژه دارند، منتظر او باشند.
همه ما در زندگی با موقعیت‌های خاصی روبرو می‌شویم که با تجلی احساسات به آنها واکنش نشان می‌دهیم، همه ما سعی می‌کنیم آنها را به روش‌های مختلف کنترل کنیم یا کنترل نکنیم. اما ما همیشه نمی‌فهمیم که دنیای اطراف نسبت به ما نه خصمانه است و نه خیرخواه - همانطور که خودمان آن را در تخیل خود ایجاد می‌کنیم. سعی کنید جهان را با تغییر نگرش خود نسبت به آن تغییر دهید.
- وضعیت شماره 3: شوهرتان به شما کمک نمی کند و حتی شما را به خاطر بی احتیاطی در انجام وظایف خانه اش سرزنش می کند. وقتی در حکم هستی
البته، یک همسر خسته هنگامی که از او می پرسند چرا اینقدر کثیف است یا وقت شستن ظروف / آماده کردن شام را ندارد بلافاصله با پرخاشگری واکنش نشان می دهد.. اما نکته اصلی این است که یک مرد نافهم کل لیست امور او را نمی شنود!
چه باید کرد؟
مهم است که بدانید چرا تحت تأثیر این سرزنش قرار گرفته اید. اما باید صادقانه دلیل اختلال را نیز بیان کرد - در اکثر زنان غم و اندوه است! حکم تعطیلات بدون ابر نبود و خود همسر از این روال خسته شد. علاوه بر این، اگر یک زن مراقب خود نباشد، اعتماد به نفس خود را از دست می دهد.
اما اگر عمیق تر شوید، ترس می تواند پشت این نقاب پنهان شود . زن وابسته مالی با یک فرزند یا چند فرزند به معنای واقعی کلمه به شوهرش وابسته است. و نارضایتی او به این ایده می انجامد که مرد دیگر دوست ندارد. بنابراین، او می تواند به سراغ زن دیگری برود.و اینجاست که مهم است که احساسات خود را با اشاره به احساسات عشق متقابل به رسمیت بشناسید.
مهم: گاهی اوقات در لحظات خشم فقط نیاز داریم که تنها باشیم تا موقعیت را تجزیه و تحلیل کنیم. از گفتن این موضوع به عزیزانتان نترسید. باز هم علت را پیدا کنید، نتیجه پرخاشگری را مرور کنید و به هیچ وجه خشم را روی شخصیت های ثانویه «پراکنده» نکنید.
چگونه خشم خود را کنترل کنید: نکات
- مهمترین قانون خواب است. استراحت کامل نیاز بدن است
- هر روز در هوای تازه پیاده روی کنید، حداقل 30 دقیقه - 1 ساعت
- توجه به رشد معنوی خود را فراموش نکنید. و برای این کار باید حداقل یک بار در هفته زمان را صرف یک سرگرمی کنید
- مراقب رژیم غذایی خود باشید. واقعیت این است که غذای چرب و مضر می تواند باعث خستگی عمومی بدن شود
- ورزش کنید. به هر حال، تمرینات بدنی خلق و خوی خوب ما را تنظیم می کند. این یک واقعیت غیرقابل انکار است، زیرا اندورفین در طول تمرین تولید می شود
- زمان بیشتری را صرف تنهایی با طبیعت کنید . به خوبی آرام می شود و به یافتن راهی برای خروج از موقعیت کمک می کند
- تمرینات تنفسی منظم را انجام دهید (به هر حال، در هنگام حمله عصبانیت نیز انجام نمی شود. تمرین آن درد دارد:
- یک وضعیت راحت بگیرید، یا حتی بهتر از آن - در وضعیت نیلوفر آبی بنشینید
- کف دست خود را به سمت بالا بچرخانید تا انرژی خود را آشکار کنید
- دم از طریق بینی
- حبس نفس برای 2-3 ثانیه
- بازدم از طریق دهان
- 10 بار تکرار کنید!
ما همچنین 5 مرحله برای آرام کردن در طول خشم در حال بلوغ:
- اگر احساس می کنید در شرف انفجار هستید، کمی استراحت کنید. مثلاً فلان مرد شما را آزار می دهد. پیاده روی کنید و یک لیوان آب بنوشید. علاوه بر این، آب واقعا آرام بخش است!
- فقط به عقب نروید. زیرا پس از بازگشت، حل تعارض بر اساس یادداشت های قدیمی از سر گرفته می شود. توضیح دهید که باید افکار خود را جمع آوری کنید یا در مورد این تصمیم فکر کنید.
- بتوانید عبارات را نادیده بگیرید. و برای این، فکر خود را تغییر می دهیم و فیلمی را با پایان خوشی در ذهنمان روشن می کنیم. این اتفاق می افتد که به نظر می رسد یک نفر شما را عمدا از خود بیرون می آورد.آزادی را در مشت خود می گیریم، هوای تازه نفس می کشیم و با لبخند بر لب برمی گردیم.
مهم: خندیدن و لبخند زدن نه تنها شما را شاد می کند، بلکه به شما در جلوگیری از عصبانیت کمک می کند. خنده دشمن ترس است و این ترس است که بیشتر اوقات خشم ایجاد می کند!
- مکان را تغییر دهید. اگر شخصی شما را نیش زده یا سرزنش کرده است، بررسی کنید که چرا چنین کرده است. قبلاً نوشتیم که اغلب ترحم یا درک ساده موقعیت، پرخاشگری را خفه می کند.
- بر تکنیک "تنفس آگاهانه" مسلط شوید. برای این کار باید دست راست را روی شکم و دست چپ را روی سینه قرار دهید. و باید آنقدر عمیق نفس بکشید که فقط دست راست شما بالا بیاید.
- در همان زمان، تجسم همراه با تنفس کار می کند . شما به سادگی می توانید در حالی که آرام و آرام هستید به چیزی خوشایند فکر کنید. و حتی می توانید بهترین راه را برای خروج از موقعیتی که در ذهن خود دارید مرور کنید. اما فراموش نکنید - گاهی اوقات مغز باید حداقل 10-15 ثانیه از افکار استراحت کند و در نتیجه هجوم خشم را آرام کند.
و به هر حال، دانشمندان ثابت کرده اند که افرادی که تکنیک ارزیابی مجدد موقعیت را دارند، نه تنها نگرش های روانی خود را تغییر می دهند، بلکه تغییرات قابل توجهی در بدن انسان نیز رخ می دهد.. با تغییر ایده‌هایمان در مورد محرک، دستورات خاصی را به مغزمان می‌فرستیم که در سطح نورون‌ها به موقعیت واکنش نشان می‌دهد. و به سادگی از هدر دادن انرژی عاطفی جلوگیری می کند، در نتیجه از سلامت ما در برابر استرس های غیر ضروری محافظت می کند.
