نحوه تربیت فرزند در خانواده محروم ، جنبه های روانشناختی

خانواده های محروم و قوانین فرزندپروری

هر خانواده دارای وقایع مختلف وقایع است.خانواده های مجرد:

• - مادران مجرد ،
• - والدین مجرد فرزندان خود را پرورش می دهند.

دلایل این امر عبارتند از:

• - بیوه ،
• - طلاق ،
• - تولد فرزند از ازدواج.

ویژگی های روانشناختی خانواده های محروم

در محیط فوری هر شخص ، خانواده های مجرد وجود دارند.بازنشستگی زودرس یک واقعه غم انگیز در زندگی به حساب می آید.فضای فرزندآوری در این حالت نسبت به سایر انواع مطلوب تر به نظر می رسد.در عین حال روابط نزدیک خانوادگی حفظ می شود ، به کمک خویشاوندان و بستگان نیاز است.این تضمین کننده جنبه عاطفی و جایگزین کمبود ارتباط است ، والدین بیوه از حمایت و احترام برخوردار هستند.

دو یا سه فرزند در خانواده باقی مانده اند - همچنین به جبران ضرر کمک می کند.رفتار مناسب بزرگسالان در چنین مواقعی به کودکان بزرگتر کمک می کند تا برای جوان ترها یاری کننده شوند ، میل به معاشرت در محیط را پر می کند.استحکام کودک به احساس نقش مدافع جوان کمک می کند.در خانواده های محروم رقابت بین فرزندان بسیار کمتر است ، برعکس ، احساس محبت به یکدیگر وجود دارد.مادربزرگ ها و مادربزرگ ها در توسعه مناسب یاری می کنند.

مادران مجرد سه بار پیکربندی یادگیری را بیش از حد ارزیابی می کنند.ترس و ترس مکرر بوجود می آید ، مادر حساسیت ، محبت را کاهش می دهد ، احساسات و دانش را تحریک می کند که مردان خشن هستند.رهبریکیفیت مادر و پدر که هر کودک به طور جداگانه درک می کند.

اظهارات والدین به عنوان امتناع از حساسیت از سوی مادر گرفته می شود.کودکان برای احساس عشق و ارزش رقابت می کنند ، مجموعه ای از خواص را به کار می گیرند.هوس و سرسختی برای رسیدن به این هدف استفاده می شود.به دلیل آنچه انسان های شیرخوار و خودخواه رشد می کنند.روابط با جامعه و خانواده سازی با کمک دانش نادرست به کار می رود.

ضدیت آموزش سفت و سخت مادران ، مخالفت با ترحم برای یتیمان است ، کودکان به آنها آزادی عمل و آزادی داده می شود.در آینده کودک رشد خواهد کرد که خودخواه باشد ، از داشتن فرصتی برای احساس اراده محروم می شود ، به دانش لازم درباره نزدیکی در بزرگسال نمی رسد.

الگوی خانوادگی تمام عیار با کودکان مقابله می کند زیرا یک زن و مرد یک سلول زناشویی ایجاد می کنند.فقدان خانواده های مجرد مرزهای روابط بین فردی را بالا می برد.نقش ها در خانواده ی تک والدین توزیع می شوند.روان کودکان رنج می برد ، در پیکربندی محیط جنسی تأثیر دارد.

مشکلات روانشناختی پس از طلاق

یک کار پیچیده روانشناختی با پدر روبرو است که باعث توسعه یک سبک زندگی دیگر ، تطبیق فرم های زندگی خانوادگی می شود.یک والدین مجرد به سرعت در بزرگسالی می گذرد.کودکان باید به سرعت بزرگ شوند.

زندگی پس از طلاق باعث نقض روش و سطح معمول ، تضاد رابطه با پدر و مادر می شود.كودكان پیش دبستانی وضعیت طلاق را عمیق تر می كنند.هنجارهای رفتاری باید شکسته و عادت کنندبرای تغییرکودک اگر عمل به صورت استاندارد انجام نشود درگیر می شود و تا زمان بازگشت به هنجار قبلی آرام نمی شود.

پس از طلاق ، نباید کودک را در دنیای احساسات ، احساسات غمناک و دردهای عاطفی غوطه ور کند.این اضطراب کودک نو پا ، افکار تاریک را به همراه خواهد داشت.یک فرد بالغ که وارد دنیای درونی می شود کودک را ترک می کند ، کودکان شروع به تضعیف سریع بدن و روح می کنند.

والدین وظیفه مراقبت از کودک را بسیار واضح تر از کودکی می پذیرند.به استثنای پاپ نوبت جدی به کودک می خورد.در چنین شرایطی احساس شدید عدم اقتدار والدین بوجود می آید.

ارزش اصلی رابطه والدین پس از طلاق است.یک خانواده اصلاً به نقش مرد دیگری اشاره نمی کند ، گویی قبلاً پدر یا مادر نبوده است.دیگر خاطرات را محو می کند و در کیفیت های منفی توبیخ می کند.در این شرایط ، بزرگسالان خطر ایجاد اعتماد به نفس منفی در کودکان را دارند.مادران یا والدین خردمند با حضور خصوصیات مساعد و منفی ، نیمی از مخالف کودک را نشان می دهند.

ساده است که باور کنید که نیمه دیگر ویژگی های شخصیت منفی را نتیجه می گیرد.خطر در اینجا تشکیل مجتمع ها است ، پیدا کردن یک همسر آینده برای دختران دشوار است.

نکات مفیدی برای والدین مجرد

برای والدین مجرد دشوار است که بر احساسات غلبه کنند و موقعیت مناسب را برای کنار هم قرار دهند.آنچه باید به بزرگسالانی که در خانواده های محروم به کودکان آموزش می دهند توصیه شود:

1. کودک به ارتباط نیاز دارد ، گوش دادن به آن مهم است.کودکان می خواهند هنگام گزارش در مورد وقایع ، روشن بمانندمدرسه یا باغ
2. اغلب ستایش ، مجازات کمتر است.جو پایدار و پرتحرک در خانواده به عدم از بین رفتن اعتماد به نفس دیگران کمک می کند ، باعث تقویت حس عزت می شود.
3. حمایت و درک خاطرات کودک در مورد وقایع قبلی.
4. نقش بزرگسال دیگر نباید به کودک منتقل شود.
5. مهارتهای رفتاری که با تعریف نقش همراه است برای کمک به استاد مهم است.درک مناسب آینده کودک را می سازد.
6. ارتباط ابتکاری ، روابط صالح با عزیزان به ایجاد ارتباط با محیط و پر کردن فقدان معاشرت کمک خواهد کرد.

برای یک فرد بالغ دشوار است که یک شیوه جدید زندگی را سازماندهی مجدد کند ، یک موقعیت را بپذیرد ، یک وضعیت عمل را تحلیل کند.کودکان در خانواده های محروم را نباید با حمایت و عشق و علاقه عزیزان جایگزین کرد.حساسیت و استحکام ترکیب در آموزش به رشد جنبه های آینده ای شاد در فرزندان کمک می کند.