انواع پرورش فرزند در جامعه.موازی کردن والدین.فرزندآوری
موازی تربیت فرزند
فرزندپروری دشوار است!هر کودکی ، حتی تازه متولد شده ، در حال حاضر یک شخصیت است.با شخصیت ، الزامات ، خواسته ها.با مطالعه و مطالعه کار روانشناسان ، دانشمندان ، سعی می کنیم نتیجه گیری کنیم.اما به سادگی عامل انسانی مورد توجه قرار نمی گیرد.
بیشتر والدین می خواهند فرزندشان بهتر شود ، بایستد ، مورد توجه و حمایت جامعه باشد.اما هیچ کس حتی به آنچه جوانترین فرد می خواست فکر نمی کرد.چرا از یک بچه سه ساله سؤال کنید که او از این زندگی چه چیزی می خواهد (زیرا این نظر اکثریت است) ، او والدینی دارد که چندین دهه قبل از آن برنامه عمل دارند.
یک خانواده مرفه
مادر ، پدر.کودک لباس پوشیده است و آخرین مد را می پوشاند.کودک هر آنچه را که می خواهد دارد.علاوه بر این ، درک والدین ، توجه و عشق آنها.در نتیجه ، او فقط به خود ، نیازهای خود ، مردی بی صدا ، خودخواه ، بی پروا ، شرور و بی رحمانه فکر می کند.این دقیقاً همان چیزی است که این شخص از جامعه دریافت می کند.به طور خاص ، هیچ شخصیتی وجود ندارد.فقط من وجود دارد.
وضعیت مخالف.
یک خانواده مرفه نیست.
چرا در امان نیست؟زیرا بزرگ کردن زن به تنهایی غیر طبیعی است؟چه کسی با این کلمات و تعاریف همراه است؟
بنابراین ، در این خانواده های فقیر ، کودکان اغلب توسط افراد بسیار مهربان و حساس پرورش می یابند.زیرا آنها در عشق و درک زندگی می کردند.به عنوان مثال ، آنها دیدند که این به چه معنی استصادقانه ، مهربانآنها نتوانستند چیز دیگری را بدست آورند ، آنها توضیحات شفاف و واضحی از سوالات خود دریافت کردند.
دیدن و تجربه تجربیات صادقانه مادر در این باره منجر به ایجاد یک رابطه قابل اعتماد می شود.و اعتماد به خانواده اساس آموزش است.اگر اعتماد وجود داشته باشد ، این اطلاعاتی است که از طرف متولد دریافت می شود.
پس فرزندان خود را چگونه پرورش می دهید؟
- با کودک برابر رفتار کنید.این فرصت را به دست می آورد که بدون حل همه سؤالات و مشکلات برای او نتیجه گیری کند.بحث در مورد وضعیت ، (کمی) فشار برای انتخاب مناسب.و به هر آنچه که در جریان است واقعاً علاقه مند شوید.باطل و فریب را احساس می کند ، کودک هرگز آنچه را که در قلبش است ، به اشتراک نمی گذارد.
- کودکان را نمی توان فریب داد.با گفتن حقیقت به کودک ، بگذار ناخوشایند ، او یک انتخاب دارد.چگونه انجام دهیم؟و در اینجا همه چیز به همسایه بستگی دارد.چه کسی می تواند توضیح دهد ، بگوید.به یافتن راهی برای خروج از وضعیت کمک کنید.اما فقط با تلاش برای راه حل کمک کنید.لازم نیست به کودکان آموزش دهیم که همه چیز توسط خانواده های آنها تصمیم گرفته می شود.
- زندگی بی رحمانه است ، و نباید اجازه دهید کودک خشمگین و توهین شود.لازم است که در این نزدیکی باشد ، نه افکار تحمیل ، نه حوصله راهنمایی.متناسب باشیدسعی کنید کودک خود را درک کنید.دوران کودکی خود را به خاطر بسپارید.خود را در جای کودک قرار دهید.با او صحبت کنید ، او را به عنوان یک موجود بزرگ ، کمی بی معنی و درمانده نبینید.
اگر یک زبان مشترک پیدا شود و به روابط اعتماد شود ، هیچ نگرانی برای شما وجود ندارد.جامعه صادق می شود ویک فرد تحصیل کرده که می تواند در هر شرایطی به او اعتماد کند.