تولد فرزند دوم: روابط بین یک کودک بزرگتر و کوچکتر

حسادت کودک بزرگتر به یک نوزاد متولد شده

بسیاری از زوج های متاهل جرات به دنیا آمدن نوزاد دوم دارند.فرزند اول با کنجکاوی با بزرگ شدن شکم مادر تماشا می کند و والدین از هر طریق او را برای ظهور خواهر و برادر آماده می کنند.او با خوشحالی مادر خود را به مادرش می برد و منتظر است تا کودک خردسال را بشناسد.و در اینجا روزی که مدتها انتظار می رود ، می آید که مادر با یک عضو خانواده جدید وارد می شود.همه در حال دویدن هستند و او را تحسین می کنند.و بعد ، کودک بزرگتر همانطور که هرگز انجام نمی داد ، شروع به رفتار می کند.دلیل این رفتار حسادت است.

قبل از تولد فرزند دوم ، فرزند اول برای این واقعه آماده می شود: آنها توضیح می دهند که کودک در شکم خود یک مادر دارد و به او اجازه می دهد که احساس کند که حرکت کودک را احساس می کند.آنها می گویند که چگونه با هم بازی می کنند و برای پیاده روی به قلم می روند.چه خوب است که یک برادر یا خواهر بزرگتر باشید و همه چیز را به کودک خود یاد دهید.به طور کلی ، آنها هر کاری را انجام می دهند که کودک نسبت به ظهور یک عضو جدید خانواده ، نگرش مثبتی داشته باشد.

یک روز طولانی در انتظار است که تمام خانواده در حال اسکورت مادر هستند و به بیمارستان زایمان می روند ، فرزند بزرگتر خبرهای خوب و شاد را می آموزد که کودک قبلاً متولد شده است و منتظر است زودتر کودک را بشناسد.و اینجا مادر است که فرزند خردسالش به خانه می آید ، همه برای او خوشحال هستند ، آنها به دور او می دوند و همه می خواهند او را نگه دارند.و سپس تصویر شروع می شود: "نگاه کن ، کودک را لمس نکن و بعد از آن می توان درد کرد" ، "فریاد نزن ، کودک می خوابد" ، "لکنت نکش.لگد زدن ، و بعد او می ترسد. "

در اینجا والدین نیز از خود می پرسند: "آیا کودک خودخواه ما اینقدر زیاد است؟" ، "آیا او نمی بیند که کودک هنوز بسیار خردسال است ، آیا او نیاز به مراقبت مداوم دارد؟"او در آرامش و آرام بود.پس چرا باید کودک دوم از این فریادها ، لگد زدن و صداهای دیگر بترسد؟و فرزند بزرگتر شروع به رفتاری کرد که گویی هرگز رانندگی نکرده است.پیش از این ، فقط می توانستید با او صحبت کنید ، توضیح دهید و راهی برای خروج از این شرایط پیدا کنید ، این همه کجاست؟

و اکنون روش اصلی مقابله با فرزند بزرگتر فریاد است ، اما کمکی نمی کند.و یک چیز معلوم می شود: متولد اول گریه می کند ، جوان تر فریاد می زند ، مادر دائماً روی اعصاب خود ، خسته و تحریک شده است.پدر از محل کار به خانه می آید و می خواهد کمی استراحت کند و استراحت کند اما در عوض مجبور است همه این سردرگمی ها را بشنود.

و در اینجا لازم است تا روابط با فرزند بزرگتر را درک کنیم.زیرا دلایل چنین رفتاری ، نگرش نسبت به اولاد است.

به طور طبیعی ، همه می دانند ، اما نمی خواهند درک کنند که علت چنین رفتارهای غیرعادی در کودک حسادت است.و تقریباً هیچ کس نمی خواهد بطور خاص درک کند که کودک بزرگتر با ظاهر یک برادر یا خواهر کوچک چه احساسی دارد.قبل از تولد فرزند دومش ، فرزند اول تنها هدف توجه والدین و سایر اقوام بود.و اکنون او نیاز دارد که آن را با یک عضو خانواده جدید به اشتراک بگذارد.

پیش از این ، والدین تمام وقت آزاد خود را صرف اختصاص دادن فرزند اول ، خواندن کتاب با او ، خرید هرچه از او خواسته شده بود ، قدم زدن ، راه رفتن و غیره.الفبعد از ظاهر شدن کودک ، همه از بین می رود.از آنجا که مادرم همیشه خسته است ، مدام مشغول کودک است و کودک در تمام مدت خواب است ، می خورد و فریاد می زند.قدم زدن تنها جایی است که سکوت در آن است.شما می توانید به همان اندازه که کودک می خواهید بازی کنید و فرقی نمی کند که نوزاد اول فقط با پسران بازی کند.و آیا کسی است که اکنون علاقه مند باشد؟و بی پایان است.و در اینجا ارزش این را دارد که فکر کنیم چه کاری باید انجام دهد تا کودک بزرگتر عاشق برادر یا خواهرش شود.

لحظه ای نکشید.با منع کردن فرزند بزرگتر به همان روشی که معمولاً برای او رفتار می کرد ، می تواند عواقب تحریک آمیز ایجاد کند ، او شر را شروع می کند که از آن اطاعت نکند ، یا اصلاً به سمت کودک کوچک تهاجمی رفتار کند (سعی خواهد کرد کودک را خراب کند ، دستگیره یا پاها را بکشد)دیگر)و در نتیجه ، کودک سالخورده به طور مداوم مجازات می شود و یا مجبور می شود که مرتباً رشوه داده شود: "اگر ساکت باشید ، پس ما شما را می خریم ...".از این گذشته ، کودکان با نیاز به پرش ، دویدن و سر و صدایی به دنیا می آیند.از این گذشته ، کودکان متولد دوم ، سوم و غیره ، دوران کودکی با این واقعیت مشخص می شود که دستیابی به آرامش و آرامش کامل برای آنها غیرممکن است.
به کودک بزرگتر اجازه دهید تا با کودک خردسال ارتباط برقرار کند.اگر کودک بزرگتر می خواهد کودک را سکته کند ، آن را نگه دارید ، پس نباید ممنوع باشد.به سادگی ، وقتی کودک بزرگتر سعی کند کودک را در آغوش خود بگیرد ، تماس سریعتر خواهد شد.اما شما همچنین نیازی به اصرار ندارید.
مراقبت مشترک از کودک.اگر کودک بزرگتر می خواهد به مراقبت از کودک کمک کند ، نباید ممنوع شود.پس از همه ، این داوطلبانه او استرضایتاو علاقه مند خواهد بود که کمی بزرگسال باشد و در نهایت احساس برادر یا خواهر بزرگتری کند.کودکان را به مدت طولانی تنها نگذارید ، زیرا ممکن است کودک بزرگتر ناخواسته کاری را برای کودک انجام دهد و در این صورت فرزند اول احساس گناه می کند.
سازش.در حالی که در یک زمین بازی پر سر و صدا هستید ، نباید سریع از آنجا بروید ، زیرا سر و صدا می تواند در کودک شما اختلال ایجاد کند.از این گذشته ، کودک بزرگتر می خواهد در شرکت پر سروصدا کودکان اداره شود.باید به این فکر کنید که کودک بزرگتر با سایر کودکان در زمین بازی بازی می کند و کودک نیز خوب است.به عنوان مثال ، در حالی که یک کودک مسن در حال بازی در یک زمین بازی پر سر و صدا است ، می توانید یک کالسکه را در اطراف زمین بازی سوار کنید تا کودک کوچک برای مدتی بخوابد ، یا یک کودک را به بازی با الغاثه ها بکشید.سپس کودک بزرگتر احساس خواهد کرد که افکار و آرزوهایش مورد توجه قرار می گیرد.و کودک به تدریج عادت می کند که او در خانواده تنها نیست.
ترفندهای مامان.والدین فرزندان ، به ویژه خود مادران ، باید باهوش باشند.برای تشویق کودک خود به توجه به برخی از کارهای خوب یک خواهر و برادر بزرگتر و انجام همان کارها.به عنوان مثال: "Polinochka ، نگاه کنید که چگونه Sofia یک گل زیبا را نقاشی کرده است!" ، "Polinochka ، وقتی بزرگ می شوید ، به مادر خود نیز کمک خواهید کرد ، کوفته ها را مانند صوفیا بپزید!".و چنین شرایطی روزانه اتفاق می افتد.کودک بزرگتر متوجه خواهد شد که فرزند بودن چندان خوب نیست.و سپس روزهای هفته صلح آمیز خواهد بود.همچنین ، وقتی کودک بزرگتر در خواب است و جوانتر در این زمان شروع به جیغ زدن می کند ، وی نیز نیاز به مشاهدات دارد ، مانند: "Polinochka ، شما نیازی به فریاد زدن ندارید ، زیرا خواهر بزرگتر شما خواب است و شما با گریه او دخالت می کنید!آیا ممکن است؟همه چیز ، اتاق را ترک کرد. "

نکته مهمی که همیشه باید به خاطر بسپاریم این است که فرزند بزرگتر مهم است زیرا با ظهور کودک در خانواده ، او هنوز هم یک شخص مهم برای والدینش است.برای اینکه او را بفهمد که همه ما را دوست دارد.کودک مطمئن خواهد شد که مورد توجه قرار می گیرد ، با او بازی می کند ، خواسته ها و افکارش را نقض نمی کند.بله ، در ابتدا مقابله با یک کودک خردسال و یک کودک بزرگتر ، اما با ترفندها و ترفندهای کوچک ، آرامش در خانواده تضمین شده است.