حقوق و مسئولیت های یک مرد در یک خانواده مدرن.نگاه های مردمی
نگاه های مردمی به رفتار مردان در خانواده
خواندن مجله های زنانه با راهنمایی و دویدن در انجمن های مختلف جالب است: یک مرد باید باشد ، یک مرد باید باشد ، این یک مرد نیست ،مرد گم شد ، نه رفتار مرد ، مرد واقعی این کار را نخواهد کرد و غیره.
با خلاصه نگاه زن مدرن ، آغشته به روحیه تحریف رهایی در غرب ، این تصور را دارم که امروز یک مرد ، مردی است که دارای حقوق عظیمی است.وظایفو بقیه - در زمان خاموش از چنین وظایفی.و سپس ، این نیز باید با یک کد گفته نشده به نام "تو مرد هستی" توافق شود.
The Honor Code
بنابراین ، اجازه دهید این کد را بررسی کنیم.از کودکی پسران الهام گرفته اند: شما باید به دختران راه دهید ، یک مرد هستید.خوب ، بیایید بگوییم ، در حمل و نقل عمومی یا در یک بازدید ، فانتزی به نظر می رسد ، اما چرا ، به من بگویید ، یک پسر کوچک که تازه در یک نوسان ظاهر شده است ، باید از سرگرمی دیرینه محروم شود ، زیرا فقط در این مرحله ، برخی از دختران نیز می خواستند برای سوار شدن بروند؟من موافقم ، اما این یک چیز کوچک است ، اما این چیز کوچک به دیگری تبدیل می شود.
هیچ کس متوجه نشده بود که در هنگام حمل و نقل عمومی ، زن و شوهر سه سه مرد از شیفت شب در کارخانه برمی گردند ، به سختی پاهای خود را می کشیدند ، به صندلی های خالی افتادند و در آن لحظه دوشیزه های نقاشی شده وارد شدند ، کاملاً در خواب وبا کار سنگین در طول روز ، یا برعکس ، بعد از آن کاملاً بیدارشب مبارک در باشگاه و اینجا آغاز می شود: نگاه های مورب ، زمزمه ها ، برخی بلندتر ، سپس ساکت تر ، آنچه مردان باقی مانده اند ، هیچ کس اعتراف نمی کند.
به من بگویید ، چرا او که تمام شب شخم زده است ، باید اسبهای سالم و پر از قدرت را در پیش روی آنها سوار کند؟در عین حال ، من به شما اطمینان می دهم ، هر مرد عادی ، حتی در چنین شرایطی ، با دیدن یک شخص باردار ، سالخورده یا معلول ، پیش خود می گوید که او بنشیند.
- بنابراین ، فرضیه کد مدرن اولین است: یک مرد در هر حالت همیشه باید متکبر باشد و تنها بر ویژگیهای اصلی جنسی متمرکز باشد.
- بگذارید بیشتر فراتر برویم: از کودکی به پسران آموخته می شود که دختران نمی توانند تسلیم شوند ، آنها باید تحت تأثیر کلمات باشند و تقریباً نمی توان به آنها پاسخ داد.بنابراین ، از پسران از کودکی یاد می گیرند که مرد حق ابراز احساسات و احساسات را ندارد ، باید آنها را در خود سرکوب کند (فرضیه شماره دو).با این کار ، به دلایلی دختران به این دلیل آموخته نمی شوند که خودداری کنند ، تا واکنش های مناسبی را تحریک نکنند.دختران می توانند هر چیزی باشند ، پسران می توانند تحمل کنند ، شما یک مرد هستید.و هنگامی که همسر ساعت ها با صدای هیستریک مغز را حفر می کند ، بشقاب ها و قابلمه ها را پرتاب می کند ، اعتقاد بر این است که حتی یک سایه عواطف نباید درون شوهر بلغزد ، باید سکوت بلند شود و ترک شود و ، متأسفیم ، پس کجا احساسات خود را جیغ می زند؟
برابری
- فرضیه شماره سه است.یک مرد واقعی بدون توجه به قدرت آنها باید خانواده را تأمین کند.به عبارت دیگر ، اگر زن پول کافی را که مرد از آن برخوردار است ، ندارد ، نباید به گونه ای نیازهای او را تنظیم کند و او باید برای دیگری تسویه کندسه شغل ، نه برای دیدن جهان سفید ، بلکه برای دادن هر آنچه که او می خواهد ، باید فوراً این کار را انجام دهد.و هیچ معوقه ای برای یافتن شغل با هزینه بهتر یا کسب شغل درنظر گرفته نمی شود.بله ، زنان نیز کار می کنند ، اما همانطور که خیلی ها دوست دارند بگویند ، زنان برای خودشان کار می کنند و مردان باید تمام نیازهای خانواده را برآورده کنند.و صرف نظر از اشتغال در محل کار ، یک مرد واقعی مدرن تقریباً باید همسر خود را از کار در خانه آزاد کند ، زیرا کلمات "شما همان مرد هستید" از قبل فراموش شده و برابری که در آن هیچ مسئولیت زن و مرد وجود ندارد ، ذکر شده است.
- و این چیزی نیست جز فرضیه شماره چهار: یک مرد حق خستگی ندارد و یک شیفت 12 ساعته کار کرده است ، خانه یک شپشک ، یک سطل و وظیفه شستن کف به جای یک شام گرم دریافت می کند.
- فرضیه پنجم: اگرچه مرد حق ابراز عواطف را ندارد ، اما او موظف است ، فارغ از شرایط خود ، همیشه روحیه زن را منعکس کند و احساسات مثبت نسبت به او نشان دهد: صحبت کردن با تعارف ، دادنگل ، مراقبت کنید.
- در این حالت فرضیه شماره 6 است: یک مرد باید از خود مراقبت کند ، یک زن فقط باید از خود و فرزندان خود مراقبت کند.
- سرانجام ، فرضیه شماره هفت است: مسئولیت های مردان هرگز کاهش نمی یابد ، آنها فقط افزایش می یابد.به عنوان مثال ، شوهر در طلاق ، اگر فرزندان در ازدواج اول وجود داشته باشد ، به یکباره به دو زن متعهد می شود: همسر سابق و فعلی که هیچ یک از آنها نمی تواند از آن عبور کند ، هر دو باید در سوت اول آورده باشند.به همان اندازه که آنها به پول نیاز دارند و از همه مهمتر ، دائماً تعادل بین دو اردوگاه جنگجو است ، زیرا او یک مرد است.
چه کسی حق است؟
دقیقاً ، دختران عزیز ، تصویر جمعی از یک مرد مدرن واقعی را با چشمان شما می بینم.چنین کارگری که پس از جابجایی 12 ساعته در کارخانه ، به خانه شتاب می زند ، جای خود را به همه افراد اطراف خود می دهد و به مادربزرگ های همراه کمک می کند تا کیف هایی را به خانه بیاورند ، در راه یک کلاه درست می کند که بلافاصله شما را روی گل می اندازد ، وارد فروشگاه می شود و کوچه ها را خریداری می کند ، متوسل می شود.او این گلها را به شما می دهد و در حالی که می بینید که او دیر شده است ، او این لبخندها را با لبخند شیرین می خرد ، اما در حالی که بچه ها را سرگرم می کند ، جاروبرقی را جمع می کند زیرا می فهمد که شما برای روز خسته شده اید و حق استراحت دارید ، و بعد تا دیرشب از شما می پرسد که چگونه روز گذشته است ، فراموش نکنیددر حالی که از شما تعریف می کند
با این وجود ، یک شوهر فرهیخته و دوست داشتنی بدون داشتن هرگونه "اراده" مجبور است مکانی را در حمل و نقل تسویه کند ، شرایط حاد را هموار کند ، هر کاری را که خانواده اش به آن احتیاج نداشته باشد انجام دهد ، برای کمک به همسرش در اوقات فراغت در خانه و انجام او.دلپذیر است ، اگر این خواسته را منعکس نکند ، به جایگاه او در خانواده اشاره کند و اقدامات خود را با قدردانی ، با قدردانی ، و با قدردانی بپذیرد.
یک مرد ، اول از همه ، یک مرد ، او عواطفی دارد که در آن حد وجود دارد ، می تواند بیمار شود ، خسته شود ، مقابله نکند ، و شما "باید" او را به چنین چارچوبی سوق دهید و به یک بدهکار ابدی تبدیل شوید.این مربوط به ساکنان و مبل های مبل نیست ، بلکه مردانی هستند که در حال حاضر سعی در زندگی کردن دارندخانواده
به عبارت دیگر ، دختران عزیز: اگر چنین مردی را در كنار خود مشاهده كنید ، زن باشید ، نه یك دامن دامن ، و فوره در دامن خود قرار دهید ، تا شوهرتان آرزو داشته باشد كه آنچه را مدیون اوست را بفهمد.و باور کنید ، شما از دست نخواهید داد.