صبح فارغ التحصیلی در مهد کودک: سناریوی جشن. کلمات تشکر و تبریک به والدین و مربیان مهدکودک برای فارغ التحصیلی در مهدکودک

این مقاله شامل سناریوی صبح فارغ التحصیلی در مهدکودک، آهنگ ها، رقص ها، شعرها و معماهای دانش آموختگان جوان است.

همه، تیم مهدکودک، و والدین، و خود بچه ها تمام تلاش خود را کردند تا صبح فارغ التحصیلی برگزار شود. شاد، ثروتمند، به طوری که آن را برای سالهای زیادی به یاد می آورد.

سناریوی یک صبح سرگرم کننده فارغ التحصیلی در مهد کودک: "سلام، سیاره کودکان!"

روز فارغ التحصیلی از مهدکودک فرا رسیده است. پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ، برادران و خواهران فارغ التحصیلان، اولین مربیان و پرستارانشان در سالن اجتماعات نشستند.

​​

ویژگی‌ها:

• نمادهای سیاره‌ای: هدبند یا نشان‌ها
• جاسوسی
• گل برای تیم آموزشی
• جدول
• هدیه برای کودکان
• سه پایه
• 6 نشانگر
• 6 دایره ترسیم شده از کاغذ
• موجودی برای بازی "نخود فرنگی ریاضی" (قوانین بازی در پایان مقاله)

نقش ها:

• پیشرو
• ستاره
• زمین
• عطارد
• زهره
• نپتون
• مریخ

تعطیلات شروع می شود! بچه ها - فارغ التحصیلان دو به دو وارد سالن می شوند تا به والس وینی بروند و یک نیم دایره در آن تشکیل دهند. رهبر - مربی:

امروز یک تعطیلات فوق العاده است! ساده نیست، قطعی است! برای همه کسانی که به مدرسه می روند، یک تعطیلات سرگرم کننده آغاز می شود!

1 کودک:

مهدکودک نقل مکان کرد - شما هرگز نمی دانید، راست. مامان بهترین لباس را می‌پوشد. و شلوار اتو شده، دست های تمیز شسته شده، و هیجان - آنها فقط می بینند ما را در کلاس اول!

فرزند دوم:

صادقانه بگویم، چگونه نمی توانیم نگران بودن! چند سال است که اینجا زندگی می کنیم، و بازی کردیم و دوست بودیم!

فرزند سوم:

شام های خوشمزه خوردند، در اتاق خواب خوابیدند در ساعتی خلوت و در زمستان یخبندان ما بیش از یک بار به پرندگان غذا دادیم!

فرزند چهارم:

کلاس های پاسخ داده شده، به افسانه ها در سکوت، آنها سرگرم کننده، خنده دار بودند، بچه های شیطون!

فرزند پنجم:

ما امروز پرواز می کنیم، مانند پرندگان از لانه. حیف از خداحافظی، مهدکودک برای همیشه!

فرزند ششم:

و امروز در روز وداع ما غمگین نخواهیم شد! ما از مهدکودک خود برای مدت طولانی یاد خواهیم کرد ما آن را با سخنان نیکو به یاد خواهیم آورد.

آهنگ I Ponomaryova "کودکستان عزیز ما" در حال پخش است (کلمات زیر). بچه ها آواز می خوانند.

ما امروز در مهد کودک هستیم برای همیشه خداحافظی می کنیم، اکنون داریم برای مطالعه، ما به مدرسه می رویم.

8 کودک:

زیرا خانه ما، مهد کودک بهتر بود هر سال، گفتن "متشکرم!" همه خوشحالند رئیس ما.

نهمین فرزند:

از متدولوژیست برای زحمات او تشکر می کنیم. نام او گالینا کوستیانتینیونا است. او به مربیان ما کمک کرد. همه برای نصیحت نزد او رفتند، و او همه چیز را می دانست.

دهمین فرزند:

با تشکر از همه کسانی که به ما آموزش دادند، چه کسی به ما غذا داد که با ما رفتار کرد، و به کسانی که ما را دوست داشتند، می گوییم:

همه کودکان:

متشکرم!

کودکان دسته گل هایی را که از قبل آماده شده اند می گیرند و به تیم مهدکودک می دهند.

بعد، بچه ها روی صندلی می نشینند. کف به سرپرست مهدکودک داده می شود.

جشن ادامه دارد، یازدهمین فرزند ظاهر می شود - Zvizdar.

ستاره:

یک سیاره شگفت انگیز وجود دارد. در اینجا برای همه پاسخ های شما. کودکان دوستانه در اینجا زندگی می کنند! نام آن سیاره چیست؟

دوازدهمین فرزند:

آن سیاره روی نقشه نیست و در فضاهای فضایی، اما اگر مستقیم بروید، به آن سیاره خواهید رسید. همه خوشحال هستند که از یاد نگرفتن در سیاره "کودکستان"!

ستاره:

جاسوسی را بشویید کوک می کنم و می گویم ، چه نوع بچه هایی اینجا بازی می کنند، مامان ها و باباها سرگرم می شوند، اینجا را ببینید! ​​ اوضاع آنجا اینگونه است!

کودک به کودکان اشاره می کند، هشت نفر از آنها به او نزدیک می شوند، این سیارات هستند. هر کدام از آنها یک جاسوس برمی دارد و به آن نگاه می کند. فرزند سیزدهم:

ولادا زیر میز خزید.

چهاردهمین فرزند:

کریل یک میخ در دیوار پیدا کرد.

پانزدهمین فرزند:

میشا یک حلقه کلید به باغ آورد.

16 کودک:

فیلیپ به سقف نگاه می کند.

هفدهمین فرزند:

کاتیا روی گوش هایش می ایستد.

18 کودک:

مادربزرگ طبق معمول غر می‌زند.

نوزدهمین فرزند:

ویکا دست خود را بالا می برد.

بیستمین فرزند:

لیوشا از همانجا پاسخ می دهد.

پنج بچه در صندلی های خود می نشینند، سه نفر می مانند.

فرزند سیزدهم:

مهد کودک فقط یک کلاس است! ما بیش از یک بار شگفت زده شدیم. معلمان عزیز اصلاً سختگیر نبودند. خوب، گاهی اوقات آنها دعوا می کردند... اما این هم مشکلی نیست.

چهاردهمین فرزند:

در اینجا با لبخند استقبال شدیم، توضیحات جالب، نقاشی شده، قلع و قمع شده. مجسمه سازی و شمارش را به ما آموختند. خوب، گاهی اوقات سرزنش می کردند... فقط این مشکلی نیست.

پانزدهمین فرزند:

همه ما در تعطیلات سرگرم شدیم، سرگرم شدیم و شوخی کردیم چای شیرین سرو شد. افراد باهوش کتاب می خوانند. اگرچه گاهی اوقات سرزنش می شود، این اصلاً مشکلی نیست.

میزبان:

امروز تعطیلات در این سیاره است - ما به بچه های مدرسه بروید و به احترام کودکان، برای تمام جهان ما رژه سیارات را ترتیب خواهیم داد.

فرزندان - افلاک - بیرون می آیند. آنها با "آواز ستاره ها" می رقصند. پس از نشستن آنها فقط زمین باقی می ماند.

زمین (فرزند شانزدهم):

من سیاره زمین هستم، و با من از صبح برادرانم، خواهر، به تعطیلات شما آمده اند . و برای تو از مدار فرود آمدیم. از راه برگشتیم، برای آشنایی با سیاره «کودکستان»

هفدهمین فرزند:

ما همه چیز را به ترتیب خواهیم گفت. ما در صبح شارژ داریم. خوشحالم که برای ورزش بیرون می رویم کل مهد کودک ما در صبح!

کودکان رقص "شارژ" را می رقصند.

عطارد بالا می رود.

عطارد (فرزند هجدهم):

من کوچکترین سیارات هستم. نور از خورشید به من نزدیکتر است. تیر - این همان چیزی است که مرا در فضا می خوانند، و من آن را بدیهی نمی گیرم، مرا باور کن. دوستان، من اصلاً نمی توانم درک کنم معنی کلمه "تمرین". کمک کنید، توضیح دهید، در صورت امکان، نشان دهید.

نوزدهمین فرزند:

برای کلاس ریاضی ما به خرده نان بیایید همه چیز را در یک دایره بشماریم. و تعداد لازم را خواهیم یافت.

کودکان بازی "نخودفرنگی ریاضی" را انجام می دهند.

بیستمین فرزند:

حروف را می بینم - یک بار و دو بار، هجاها متولد می شوند. اینجا. هجای اول و هجای دوم - کلمه بیرون می آید!

کودکان بازی "الفبا" را انجام می دهند. ("دایره جادویی").

میزبان:

دایره های جادویی داریم که روی کاغذ کشیده شده اند. آنها را می توان به حروف تبدیل کرد. چه کسی تلاش خواهد کرد؟

نپتون طلوع می کند.

نپتون (21 فرزند):

بچه ها من سیاره نپتون هستم. سرمای کیهانی مرا در آغوش گرفته است. مرا به عنوان دوست بگیرید، بدون دوستی نمی توانید زندگی کنید! و برای شناخت بیشتر یکدیگر، آواز خواندن و رقصیدن را به من بیاموز!

موسیقی "Pisenka یک شگفتی است" در حال پخش است (کلمات زیر). بچه ها در حال رقصیدن هستند.

مریخ طلوع می کند.

مریخ (22 فرزند):

من سیاره مهیب مریخ هستم. من اینجا در مورد شما کنجکاو هستم. نامی برای من گذاشتند به افتخار خدای جنگ، در مورد چگونگی جنگیدن چیزی نگفتند. آیا می توان از فرزندان خود یاد گرفت؟

فرزند بیست و سوم:

اما دعوا نکنید، بلکه مطالعه کنید! در سیاره ما، همه در هماهنگی زندگی می کنند. ما را به دلیلی سیاره صلح آمیز می نامند! همه پسرها چشمانی درخشان دارند، همه از تفریح ​​خوشحال هستند. و رقصهای ما می گویند که دوستی مانعی ندارد.

کودکان رقص "دوستان وجود دارند" را می رقصند.

زهره طلوع می کند.

زهره (فرزند بیست و چهارم):

من زیباترین سیارات ما هستم. دنیای عجیب و غریب زیبا در آسمان زهره! هرچه باشد به افتخار الهه زیبایی نامم را دوستان. از شما بچه ها می خواهم یک رقص به من نشان دهید! من زیبایی را در همه چیز دوست دارم، رویای من را به حقیقت تبدیل کن!

بیست و پنجمین فرزند:

لحظه خداحافظی در راه است، لطفا: نه ما را فراموش کن با ما، والس غمگین است، گویی، آخرین ما، والس خداحافظی ما!

کودکان می ایستند، جفت تشکیل می دهند. والس "قدم اول کودکی" را می نوازد. بچه ها در حال رقصیدن هستند. بعد از رقص، بچه ها به صورت نیم دایره صف می کشند.

میزبان:

کودکان با سیاره سرگرم کننده خداحافظی می کنند. آنها کاملاً نامحسوس بزرگ شدند! ما پسرها را رها کردیم، بیا، معجزه یک واحد است، به آینده نگاه کن، از بچه ها بگو!

بچه ها دوباره به شیشه جاسوسی نگاه می کنند.

سیزدهمین فرزند:

ساشا به مؤسسه می رود.

فرزند چهاردهم:

آندری نیز بسیار باحال است.

پانزدهمین فرزند:

آن که یک حلقه کلید به باغ آورد، بسیار می داند. در مورد خودروهای خارجی

شانزدهمین فرزند:

کسی که فقط به سقف نگاه کرد به فضا به سمت ستاره ها پرواز کرد!

هفدهمین فرزند:

کاتیا روی گوش هایش ایستاد، او یوگی معروف شد.

هجدهمین فرزند:

پدربزرگ که همیشه غر می زد، معاون مهم شد.

بیست و ششمین فرزند:

مهد کودک ما محبوب است، سیاره مبارک، خانه مشترک ما شد، آنجا که نور زیاد بود!

بیست و هفتمین فرزند:

لبخندهای خوب کجاست، صبح به ما سلام کردند، ] آن جا که غم را نمی شناختیم، نه ملال، نه غم!

بیست و هشتمین فرزند:

اگر چه حیف است که جدا شوم، وقت خداحافظی است. برای تو. به کودکان پیش دبستانی سلام کنید!

همه کودکان:

خداحافظ مهدکودک محبوب!

آهنگ هنر. Synenko "خداحافظ، مهد کودک" (کلمات زیر)، کودکان آواز می خوانند.

میزبان:

برای شما فرزندان عزیز آرزو می کنیم یاد بگیرید، رشد کنید، ملاقات کنید دوستان جدید ما همیشه به تو افتخار خواهیم کرد، جسورتر برو روی نردبان زندگی! بچه ها به مدرسه می روند عزیزم، اما بخشی از ما در آنها می ماند! از مهد کودک تا آستانه مدرسه ما آنها را می فرستیم: به موقع!

کلمه به پدر و مادر داده شده است. به کودکان هدایایی داده می شود.

ویدئو:فارغ التحصیلی در مهد کودک "Stylyagi"

آهنگ برای صبح فارغ التحصیلی در مهد کودک

آهنگ هایی که بچه ها در صبح فارغ التحصیلی در مهدکودک می خوانند نوعی گزارش از کارهایی است که در کلاس های موسیقی طی سال های پیش دبستانی انجام داده اند. بچه ها شنیدن موسیقی و یکدیگر را یاد گرفته اند، آنها قبلاً می توانند اشعار طولانی و نسبتاً پیچیده را به خاطر بسپارند، در نت ها وارد شوند و هنر خود را نشان دهند. آهنگ های اجرا شده توسط فارغ التحصیلان جوان قلب والدین و کادر آموزشی را متاثر می کند، زیرا این کودکان برای آخرین بار در سالن موسیقی مهدکودک می خوانند.

در صبح "سلام، سیاره کودکان!" آهنگ های زیر پخش می شود: ایرینا پونوماریووا - "مهد کودک عزیز ما"

آهنگ یک شگفتی است

ولدیمیر سیننکو - "خداحافظ، مهدکودک!" ("آنچه امروز عروسک ها را بیکار نمی کند")

زرشک - "دوستان" ("Druzhba")

هنر. بوریسف، موسیقی A. Yermolov - "مهد کودک"

مهم: امروزه، آهنگ های به اصطلاح بازسازی شده اغلب در صبح های فارغ التحصیلی در مهدکودک ها پخش می شود. مدیر موسیقی چند آهنگ محبوب و شناخته شده را برای بچه ها می برد. او متن اصلی را در آن با متن خود جایگزین می کند که با مفهوم صبح مطابقت دارد.

بازسازی روی موضوع آهنگ "Nedouchka Sorcerer" (K. Pytyrimova)

والدین همچنین می توانند یک سورپرایز برای بچه ها تهیه کنند و یک آهنگ ساده اما عمیقاً تأثیرگذار بخوانند ) اقتباسی از آهنگ "کشور کوچک" (L Kovenko).

بازسازی بر اساس موضوع آهنگ "اسفنج با کمان".

ویدئو: والس "اولین قدم کودکی"

اشعار برای صبح فارغ التحصیلی در مهد کودک

احتمالاً تا صبح فارغ التحصیلی معلمان و دایه ها مادر و مادربزرگ دوم شده اند که برای بسیاری از فرزندان خویشاوند هستند.

و اکنون فارغ التحصیلان جوان این فرصت را دارند که در قالبی شاعرانه از مهدکودک خداحافظی کنند و از همه این افراد خوب تشکر کنند.

وداع با کودکستان

به کارگران مهدکودک

به مربیان

پرستاران کودک

سر

به کارمند موسیقی

به آشپزها

ویدئو:شعرهای خداحافظی برای مهدکودک هنگام فارغ التحصیلی

مسابقات برای صبح فارغ التحصیلی در مهد کودک

فارغ التحصیلی در مهدکودک، اول از همه، برای خود بچه ها تعطیل است. آنها مدت هاست که برای صبح آماده می شوند و می خواهند جلوی مهمانان عملکرد خوبی داشته باشند. برای اینکه بچه ها کمی تکان بخورند، سرگرمی زیادی به آنها بدهند، در اطراف حرکت کنند، فیلمنامه شامل مسابقات است.

بازی "پرتره معلم"

1. سه پایه با ورقه واتمن در وسط سالن با نمدهای چند رنگ همراه است.
2. کودکان به نوبت به سه پایه نزدیک می شوند.
3. هر یک از آنها جزئیاتی از پرتره معلم محبوب را ترسیم می کنند.
4. یک پرتره جمعی تولید می‌شود که بچه‌ها به‌عنوان یک گروه کامل کشیده‌اند.

مسابقه "این کیست؟"

1. بچه های گروه قبلاً با هم دوست شده اند، آنها یکدیگر را به خوبی می شناسند. آیا آنها می توانند حدس بزنند که معلم چه کسی را توصیف می کند؟
2. کودکان روی صندلی نشسته اند.
3. معلم در مرکز سالن موسیقی ایستاده است. او ظاهر کودک را توصیف می کند، اتفاقات جالب و خنده داری را که در مهد کودک برای او رخ داده است را یادآوری می کند.
4. به عنوان مثال: "این پسر بسیار شادی است که همیشه با تفنگ به مهد کودک می آمد. و یک بار بعد از پیاده روی، یک حشره ماه می را به گروه آورد! بچه ها پاسخ می دهند: "این میشا است!" یا: «او دختر بسیار مهربان و حساسی است. احتمالاً پزشک یا پرستار می شود. وقتی ساشا زانویش شکست، از او خواست که با او به مرکز پزشکی برود و از او التماس کرد که برایش سبزه شیک نخرد. بچه ها جواب می دهند: این میلان است!

مهم: چرا والدین و مربیان نیز نباید در مسابقات شرکت کنند؟ همه لذت خواهند برد!

"کلاس اول" - مسابقه ای برای والدین

1. جدولی در وسط تنظیم شده است. از سالن موسیقی وسایل مختلف مدرسه روی آن قرار داده شده است: کتاب، دفتر، مداد، خودکار، قلمدان و غیره. اسباب بازی های کوچک و وسایل کوچک خانگی نیز روی میز قرار می گیرند.
2. 3-5 والدین از بین مخاطبان انتخاب می شوند. به هر کدام از آنها کوله پشتی مدرسه داده می شود. والدین باید خود را کلاس اولی تصور کنند. آنها در مدرسه بیش از حد می خوابیدند و اکنون، به معنای واقعی کلمه در یک دقیقه، باید کیف های خود را ببندند. اما نه فقط مثل آن، بلکه با چشمان بسته جمع آوری کنید.
3. والدین چشم بسته هستند. در حالی که موسیقی در حال پخش است، آنها باید کیف ها را با لمس جمع کنند.
4. هنگامی که موسیقی به پایان می رسد، والدین باندهای خود را برمی دارند و نشان می دهند که کوله پشتی خود را با چه وسایلی برای درس های مدرسه پر کرده اند.

ویدئو:بازی با پدران در هنگام فارغ التحصیلی

بازی برای صبح فارغ التحصیلی در مهد کودک

هیچ صبحی در مهدکودک، از جمله فارغ التحصیلی، بدون بازی های موبایل کامل نیست. اما باید در نظر داشت که دختران و پسران در این مراسم شیک و شانه دار هستند. در طول بازی، غیرممکن است که آنها بسیار فعال باشند و لباس های خود را خراب کنند.اما هنوز باید کمی بازی کنید.

لباس برای بازی مدرسه

1. این بازی شامل 2-3 پسر است. آنها از قبل گرفته می شوند، به شورت و تی شرت تغییر می کنند.
2. صندلی هایی در وسط سالن موسیقی قرار می گیرد که تعداد آنها برابر تعداد شرکت کنندگان است.
3. لباس‌هایی که می‌توان در مدرسه پوشید، روی صندلی‌ها قرار می‌گیرد، به عنوان مثال، عناصر لباس مدرسه، پیراهن، کراوات.
4. آنها همچنین روی صندلی ها لباس هایی پهن می کنند که در آن امکان رفتن به مدرسه وجود ندارد: شلوار ورزشی، دمپایی، شورت ساحلی، کلاه حصیری، کلاه ایمنی برای غلتک یا دوچرخه و غیره..
5. از پسران دعوت می شود تا برای مدرسه برای موسیقی لباس بپوشند. من نمی دانم تصاویر آنها در پایان بازی چه خواهد بود؟

بازی "من یادداشت ها را در یک دفتر خاطرات جمع آوری خواهم کرد"

1. معلم به طور خلاصه توضیح می دهد به کودکانی که در مدرسه نمرات دریافت خواهند کرد (از 1 تا 5 یا از 1 تا 12). و هر چه امتیاز بالاتر باشد بهتر است.
2. حداکثر 5 نفر به طور همزمان در بازی شرکت می کنند. می توانید بازی را چندین بار تکرار کنید.
3. معلم چندین مجموعه علامت بریده شده از کاغذ را روی کف سالن موسیقی پراکنده می کند.
4. از بچه‌ها دعوت می‌شود تا «در دفتر خاطراتشان» برای موسیقی امتیاز جمع‌آوری کنند.
5. در پایان، همه نگاه می‌کنند تا ببینند کدام یک از شرکت‌کنندگان بهتر از دیگران «یاد می‌گیرند».

بازی "نخود ریاضی" (پیش بینی شده "سلام، سیاره عزیزم!" سناریوی صبح فارغ التحصیلی)

)
1. این بازی برای آزمایش دانش ریاضیات کودکان طراحی شده است.
2. 9 ورق کاغذ با غلاف نخود کشیده شده در وسط سالن موسیقی پهن شده است. در هر غلاف نخود - از 1 تا 9.
3. 9 کودک در نزدیکی دیوار صف می کشند، به آنها قرص هایی با اعداد 1 تا 9 داده می شود.
4. 9 نفر دیگر بچه ها به مرکز سالن بروید
5. موسیقی در حال پخش است. بچه ها باید 2 تا 3 دایره در اطراف سالن بدوند و سپس هر غلاف نخود را "بچینند"، تعداد نخودهای موجود در آن را بشمارند و در کنار کودک که علامتی با شماره مربوطه دارد، در کنار دیوار قرار بگیرند.
6. پس از تغییر مکان کودکان، بازی چندین بار ادامه می یابد تا همه فارغ التحصیلان جوان در آن شرکت کنند.

بازی "الفبای افسانه"

1. این بازی شبیه به بازی کلمات است.
2. ارائه دهنده نامه ای را نام می برد و بچه ها باید نام قهرمان افسانه را که با این حرف شروع می شود به خاطر بسپارند و نام ببرند.
3. تا آنجا که ممکن است نام های بیشتری را صدا بزنید.
4. کودکان به نوبت یا در گروه کر پاسخ می دهند.
5. همچنین می توانید گروه را به دو تیم تقسیم کنید و آنها را به ترتیب حروف صدا کنید.

مثال:

الف – آیبولیت، علی – بابا، آریل

ب – بابا یاگا، برف سفید، پینوکیو

V – وینی – پو، آب، گرگ

R – گنا – کروکودیل، کوتوله ها، گردا

)) ویدیو:بازی سرگرم کننده برای فارغ التحصیلی

رقص برای صبح فارغ التحصیلی در مهد کودک

مهمترین رقص در دوران فارغ التحصیلی البته مهدکودک ها والس دارند. بچه ها از قبل به جفت تقسیم می شوند. در هر کلاس موسیقی یا رقص، آنها مراحل والس را یاد می گیرند و رقص را تمرین می کنند. والس می تواند کلاسیک یا سریعتر باشد.

مهم: امروزه، موسیقی والس اغلب با آهنگسازی سریع ترکیب می‌شود، رقص در غیرمنتظره‌ترین مکان قطع می‌شود. اتاق بچه ها خیلی جالبه.

علاوه بر والس، ممکن است چندین رقص صحنه دار در سناریوی تعطیلات گنجانده شود.

در اینجا چند ایده جالب دیگر وجود دارد:

• رقص کودکان با والدین خود (مادران با پسران، پدران با دختران)
• رقص والدین (فقط والدین می رقصند)
• رقص با مربی

آخرین ایده با صدای بلند دریافت شد! حتی اگر "ماریا ایوانونا" بالای 60 سال داشته باشد، باید هزار بار با بچه ها رقص را تمرین کرده باشد و آنها را برای این و صبح های قبل آماده کرده باشد. وقت آن رسیده است که نشان دهد چه توانایی هایی دارد.

ویدئو:رقص مادران و پسران

ویدئو:رقص "پدر و دختر" فارغ التحصیلی در کودکان مهد کودک

ویدیو:والس در هنگام فارغ التحصیلی در مهد کودک

معماهای برای صبح فارغ التحصیلی در مهد کودک

در صبح فارغ‌التحصیلی، برای انواع فعالیت‌ها، می‌توان به کودکان پیشنهاد حل معماها را داد. موضوعات فعلی «مهدکودک من» و «مدرسه» هستند.

صحنه های جشن مهد کودک

برای تنوع، چندین صحنه و مینیاتور را می توان به فیلمنامه معرفی کرد. این امر باعث پویایی بیشتر صبح فارغ التحصیلی می شود و به همه کودکان امکان می دهد به طور مساوی در آن شرکت کنند، پتانسیل خلاقانه خود را آشکار کنند و هنر خود را نشان دهند. صحنه "کلاس اولی".

نقش ها: جعفری، مادر، پدر، مادربزرگ و پدربزرگ، فرزندان - راویان. 1 فرزند:

پتروشا الان تعطیلات دارد، پتروشای ما کلاس اولی است. او در خیابان راه می رود و همه مردم را شگفت زده می کند. فقط... پتیا تنها نیست، پتریک کیست؟ اجازه بدید ببینم.

فرزند دوم:

بزرگسالان و کودکان در حال تماشا هستند، و برای پتریک... قطار در حال حرکت است.

پسری خوش لباس بیرون می آید. این پتیا است. و بی سر و صدا توسط مادر، پدر (او یک کیف را می کشد)، مادربزرگ (او یک کیسه شفاف با کیک در دست دارد) و پدربزرگ (لنگ می زند و به چوبی تکیه می دهد) دنبال می شود.

1 فرزند:

چه کسی برای پتنکا عجله دارد؟

مادر:

مادر.

فرزند دوم:

چه کسی دنبال پتنکا می دود؟

پاپا:

پاپا.

فرزند سوم:

چه کسی بعد از پتریک لنگ می زند؟

مادربزرگ:

مادربزرگ.

فرزند چهارم:

چه کسی غر می‌زند، چه کسی جلو می‌آید؟

پدربزرگ:

پدربزرگ.

1 فرزند:

به ما بگویید چرا او را انتخاب می کنید؟ آیا پتیا لوکوموتیو است که واگن ها را آورده است؟

مادر به پتیا نزدیک می شود، قیف پیراهنش را درست می کند، آن را صاف می کند:

و چه کسی پیراهن را ببندد؟

فرزندان:

تنها!

پاپا به کیف اشاره می کند:

و چه کسی کیف را حمل خواهد کرد؟

فرزندان:

تنها!

مادربزرگ:

چه کسی نان را کره می کند؟

فرزندان:

سام.

پدربزرگ:

چه کسی بند کفش را خواهد بست؟

فرزندان:

سام.

مادر:

اما او هنوز کوچک است.

پاپ:

او هنوز ضعیف است.

مادربزرگ:

او خیلی پایین است.

پدربزرگ:

او خیلی دردناک است.

مادر:

حیف او، شاگرد اول من.

پاپ:

من خود را از کار معذور کردم تا از او مراقبت کنم.

مادربزرگ پایی را از کیسه بیرون می آورد و به پتیا می دهد:

نوه من در حال لاغر شدن است - به او می دهم. یک پای

پدربزرگ (به کفش‌های پیتی خم می‌شود):

به کلاس بروید - بند کفش‌هایش را می‌بندم.

1 فرزند:

این فقط مزخرف است، خوب نیست!

فرزند دوم:

او را از تو می گیریم، بگذار پتروش به کلاس برود.

فرزند سوم:

به زودی پتیا به همه چیز پاسخ خواهد داد: "من خودم هستم."

فرزند چهارم:

هر که داستان را آموخت، آن را زخمی کرد!

همه:

بچه ها شبیه پتیا نباشید.

ویدئو:صحنه شوخی "خانواده"