کلمه SPLIT: ترجمه از انگلیسی به روسی با رونویسی. چه اسم ها و صفت ها و عباراتی را می توان از فعل انگلیسی تقسیم کرد؟
چند معنایی زبان انگلیسی میتواند حتی کسانی را که زبان را خوب میدانند گیج و مبهوت کند. امروزه واژه SPLIT و چند معنایی آن در دستور کار قرار گرفته است.
مطالب
- تقسیم کلمه: ترجمه از انگلیسی به روسی با رونویسی
- چه اسم ها و صفاتی را می توان از فعل انگلیسی Split تشکیل داد؟
- چه عباراتی را می توان از فعل انگلیسی تقسیم کرد؟
- ویدئو: MOST Youth SLANG به زبان انگلیسی توسط NigaHiga || Skyeng
کلمه SPLIT: ترجمه از انگلیسی به روسی با رونویسی
این مقاله رایج ترین معانی را ارائه می دهد. این کلمه. با این حال، در لغت نامه های بسیار تخصصی، مانند لغت نامه های ساخت، این کلمه ممکن است تفسیر کمی متفاوت داشته باشد. در ترجمه متون فنی به این نکته توجه کنید.
شکل اولیه: تقسیم کردن.
رونویسی: [splɪt].
رونویسی عملی: [تقسیم].
ترجمه:
- split,
- delaminate;
- تقسیم کردن.
- جدا شدن;
- درهم شکستن (نیروها);
- تقسیم;
- بیل (ها);
- شکستن;
- شکست.
ترجمه افعال عبارتی:
- تا تقسیم (بالا) به ← شکستن (به گروه ها، شرکت ها، جناح ها).
- تا از smb. ← از هم گسیختن، گسستن، قطع روابط (در رابطه با زن و شوهر).
- تا تقسیم از → تقسیم کردن
- جدا شدن از → جدا کردن، جدا کردن، جدا کردن، جدا شدن از کسی یا چیزی.
- برای تقسیم بر اسمت. ← عدم توافق بر چیزی;
- تا تقسیم کردن → تقسیم کردن؛
- to split up(on) smb. ← دق (به معنای گزارش، گزارش)، التماس;
- تا تقسیم با smb. ← نزاع با کسی.
ترجمه عبارات و عبارات متداول:
- let` s تقسیم ← یک عبارت بسیار مبهم، که ترجمه آن مستقیماً توسط بافت جمله تعیین می شود. بیشتر در معنای "پیچیدن" استفاده می شود.
- تا تقسیم یک بطری → نوشیدنی (یک بطری شراب);
- تا تقسیم با خنده → خندیدن.
- شکافتن موها ← وسواس در مورد چیزهای جزئی، اهمیت بیش از حد به جزئیات بی اهمیت.
- to split smb.' جمجمه → شکستن سر کسی;
- تقسیم من / نای من → رگهای اشک (به معنای تلاش زیاد).
چه اسم ها و صفاتی را می توان از فعل انگلیسی Split تشکیل داد؟
اسم اسم.
شکل اولیه: یک تقسیم.
رونویسی: [ə splɪt].
رونویسی عملی: [e split].
ترجمه:
- تقسیم;
- تقسیم;
- تقسیم (از جمله در روابط).
- شکست (از جمله روابط)؛
- شقاق، شکاف، شکاف;
- غذای دسر سنتی آمریکایی.
- پوست (پوست درختان یا الیاف گیاهی);
- وجه اریب (وجه) روی شیشه یا سنگ قیمتی.
- لایه نازکی از چیزی، مانند پوست;
- ریسمان (تمرین کششی);
- را می توان به صورت عامیانه برای اشاره به یک بطری کوچک آب یا نصف سهم الکل استفاده کرد.
صفت نام.
شکل اولیه: تقسیم.
رونویسی: [splɪt].
رونویسی عملی: [تقسیم].
ترجمه:
- تقسیم;
- تقسیم;
- تکه تکه شده و غیره.
چه عباراتی را می توان از فعل انگلیسی تقسیم کرد؟
ترجمه عبارات و عبارات متداول:
- a split bone ← استخوان شکسته؛
- یک احساس دوپارگی → احساسات مبهم;
- یک شکاف انتهای → دو شاخه شدن انتهای مو;
- یک تقسیم ثانیه → فاصله زمانی که مدت آن کمتر از یک ثانیه است.
- یک بلیط تقسیم شده → یک برگه رای مشترک برای نامزدهای بیش از یک حزب.
- let` s split → یک عبارت بسیار مبهم است که ترجمه آن مستقیماً توسط متن جمله تعیین می شود.. بیشتر در معنای "پیچیدن" استفاده می شود.
- شکافتن من / نای من → رگهای اشک (به معنای تلاش زیاد);
- کودک/ کودک از یک تقسیم خانه ← فرزند/فرزندان والدین مطلقه;
- شکافتن یک بطری → نوشیدن (یک بطری شراب);
- تا split smb.' s گوش ← کسى را از شنوایی محروم کن، کر;
- تا تقسیم با خنده → خنده;
- شکافتن موها ← وسواس در مورد چیزهای جزئی، اهمیت بیش از حد به جزئیات بی اهمیت.
- to split smb.' جمجمه ← شکستن سر کسی.