چگونه می توان عشق را از احساس شیفتگی، عشق، اشتیاق، تحسین، دوستی، که شخص دوست دارد تشخیص داد: مقایسه، علائم، روانشناسی، آزمون. عشق و عاشق شدن چقدر طول می کشد و آیا عاشق شدن می تواند به عشق تبدیل شود؟

در این مطلب به تفاوت عشق و شیفتگی خواهیم پرداخت.

عشق، همدردی یا شیفتگی، و گاهی فقط اشتیاق - اینها احساساتی هستند که برای هر یک از ما آشنا هستند. خوب، ما اینگونه چیده شده ایم - قطعاً به سمت شخص دیگری کشیده می شویم و همیشه میل به دلبستگی به کسی خواهیم داشت. عشق و شیفتگی و همچنین دوستی و محبت دست به دست هم می دهند. بله، آنقدر نزدیک می ایستند و دست به دست هم می دهند که بسیاری از ما آنها را گیج می کنیم یا حتی به وجود هیچ احساسی مشکوک نیستیم.

چگونه عشق را از احساس عاشق شدن تشخیص دهیم: مقایسه، علائم، روانشناسی، آزمون

عشق و عاشق شدن بسیار است. نزدیک به هم هستند، آنها مشابه هستند و نمی توانند بدون یکدیگر وجود داشته باشند. به طور دقیق تر، چگونه می توان گفت، عشق بدون همدردی و شیفتگی قبلی به وجود نمی آید. بالاخره برای عشق بنابراین، این احساسات اغلب گیج می شوند. شاید این به این دلیل است که هر یک از ما می خواهیم عشق واقعی و یکسانی را پیدا کنیم. به هر حال، هنوز خیلی چیزها به شخصیت بستگی دارد. افرادی هستند که هر هفته عاشق یک شریک جدید می شوند. طبیعتاً در این مورد ما در مورد عاشق شدن صحبت می کنیم.

نشانه های عاشق شدن چیست. همه با این شورش‌های هورمون‌ها، پروانه‌ها در معده، احساس شادی آشنا هستند - همه اینها بخشی از جنبه عاطفی عاشق شدن است.

• همانطور که می گویند، "عشق در نگاه اول" یک افسانه است.فقط عشق می تواند بوجود بیاید. در اینجا او شما را غافلگیر خواهد کرد. و ما متأسفانه نمی توانیم انتخاب کنیم که چه کسی و چه زمانی اتفاق بیفتد.
• عشق در شخص مانند آنفولانزا شروع می شود. بله درست است. حتی برخی از دانشمندان وضعیت یک بیماری را به این احساس نسبت می دهند. فرد عاشق نوسانات خلقی، افزایش فشار و بی خوابی دارد و برخی حتی سردرد دارند.
• تمایل داشته باشید همیشه و بیشتر در کنار شخصی که دوست دارید باشید. بله، اکنون صحبت از آن جلسات «تصادفی» است.
• عاشقان می خواهند هر روز با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، صحبت کنند، عمل کنند و چیزهای جدیدی در مورد یکدیگر بیاموزند. و نکته اصلی این است که هیچ کسالت و یکنواختی وجود ندارد.
• اما شخص عاشق اغلب احساس بی توجهی، سردرگمی در افکار می کند (از اینجا اولین سخنرانی های هذیانی بیرون می آید). و عشق به چه اعمال بی پروا می کشد. اگر به زندگی خود در گذشته نگاه کنید، شرم آور می شود. بله، این نکته بیشتر در مورد نوجوانان صدق می کند، اما مرد عاشق در هر سنی مستعد ابتلا به آنها است.
• چگونه می خواهید خود را با بهترین کیفیت و نور نشان دهید. یعنی یک مرد عاشق به نظر می رسد که او هم همینطور است.

مهم: عشق خودخواهانه تر است، زیرا فردی در این حالت، اول از همه به خودش فکر می کند. او می خواهد نگاه کند، لمس کند و در اطراف باشد تا احساس خوبی داشته باشد. یک فرد عاشق به ندرت سوال می پرسد، اما به عنوان نیمه دوم. حتی در صورت بروز چنین افکاری (صرفاً برای عقل سلیم)، منافع و منافع شخصی همیشه در ترازو غالب است.

• شما نمی توانید 100٪ در مورد اشتیاق مطمئن باشید (مثلاً وجود ندارد، دختران اغلب در مورد عروسی و فرزندان آینده فکر می کنند)، اما داده های خارجی می توانند ایجاد احساسات (لبخند، چشم، راه رفتن).
• اتفاقاً وقتی منافع با هم برخورد می کنند، کاستی های یکدیگر ظاهر می شود که ممکن است ما آن را نپذیریم. برخی حتی موفق به تشکیل خانواده یا ایجاد ازدواج مدنی می شوند. و سپس، یک دسته گل کامل از نارضایتی شکوفا می شود.
• اگر نمی توانید نزدیک باشید، با چشمان خود نگاه کنید. بله، یک فرد عاشق تا آنجا که ممکن است (تقریباً دائما) به دنبال اشتیاق خود خواهد بود. به همین دلیل است که عاشقان اغلب با چشمان خود ملاقات می کنند.
• همچنین، هنگامی که ما شروع به صحبت با شخصی می کنیم که دوستش داریم، بی اختیار لحن صدا نرم می شود و آرام تر می شود.
​​

اما عشق قبلاً دارای ویژگی های کمی متفاوت است:

)

• اولین چیزی که می خواهم برجسته کنم زمان است. عشق به سرعت و خود به خود اتفاق نمی افتد. او به زمان و کار روی خودش (هر دو شریک) نیاز دارد. اما شما می توانید از طول مدت چنین احساسی برای چندین سال مطمئن باشید.
• اشاره کردیم که در یک فرد عاشق، احساسات فقط توسط داده های بیرونی ایجاد می شود و نقص ها می تواند به شدت آزار دهنده باشد. در حالت عشق، ما شخص را همانگونه که هست درک می کنیم. یعنی او را نه به خاطر چشمانش یا هدایای گرانقیمتش، بلکه به خاطر آنچه هست دوست دارند، او بهترین و تنها است.
• هیچ کس دیگری نباید وجود داشته باشد. یعنی یک نفر برای شما همه چیز می شود. به عنوان مثال، دختری به یک پسر خوش تیپ نگاه می کند و با خود فکر می کند: "ژاکت زیباست، باید برای شوهرم بخرم!". شما به دیگران توجه نمی کنید و حتی به ویژگی های مثبت آنها توجه نمی کنید.
• خیر، تماس با دوستان یا بستگان حفظ می شود. حتی بیشتر از دوران عشق. گفته می شود که هیچ کس دیگری چنین همدردی را بر نمی انگیزد.
• یک شخص می تواند به سادگی با یک عزیز سکوت کند. بله، افراد دوست داشتنی می دانند که چگونه با دید یا در سطح تله پاتیک ارتباط برقرار کنند. و با چنین شخصی احساس آرامش، امنیت و راحتی می کنید. بالاخره تو جای خودت هستی
• در عشق هیچ فکر جدایی (طلاق) وجود ندارد. حتی در طول دوره نزاع (آنها برای همه اتفاق می افتد - این نیز یک روند طبیعی و طبیعی است) ، یک فرد دوست داشتنی می فهمد که آشتی می کند ، سازش پیدا می کند و ادامه می دهد. و چگونه دیگر! به هر حال، اکنون آنها به نیمه های یک کل تبدیل شده اند.
• اتفاقاً عاشقان «مال من» و «مال تو» ندارند، بلکه با «ما» جایگزین می‌شوند. علاوه بر این، هر دو شریک نه تنها علایق مشترک دارند، بلکه عادات مشترک و حتی ویژگی های شخصیتی تا حدودی شبیه می شوند.
• نکته اصلی این است که همیشه روی خود کار کنید. هر دو شریک دارند. این می تواند شامل احساس بخشش نیز باشد. بله، شما باید همیشه در مورد مشکل صحبت کنید و یک مصالحه پیدا کنید.

مهم: یک فرد عاشق همیشه بیشتر نگران وضعیت شریک زندگی خود است. یعنی به سود و آسایش خود فکر نمی کند، بلکه به این فکر می کند که عزیزش خوب و راحت باشد.

و اکنون به جنبه روانشناختی آنها می پردازیم.

عاشق شدن:

1. همه ما می خواهیم نسل خود را ادامه دهیم. این توسط طبیعت و نه تنها در انسان، بلکه در هر موجود زنده روی این سیاره تعیین شده است. بنابراین، احساسی مانند عاشق شدن ظاهر می شود. بنابراین، یک چیز می توان گفت - بدن انسان به خودی خود احساسات عشق را القا می کند.
2. به هر حال، عشق اغلب فریبنده است. مردم درگیر داده های بیرونی بودند و ذهن و تخیل بقیه کار را انجام دادند. و سپس، زمانی که باید با واقعیت روبرو شویم، ناامید می شویم. به عبارت دیگر، ما یک شریک را ایده آل می کنیم.
3. انسان تحت تأثیر هورمون ها برمی خیزد، شادمان و سرحال می شود. علاوه بر این، احساس عاشق بودن نیز بر شخصیت ما تأثیر می گذارد. به هر حال، با یک شخصیت مثبت، همه چیز بسیار بالاتر از دیگران پیش می رود. بنابراین، عاشق شدن حتی برای بدن ما مفید است.
4. و نمی توان به عنوان والدین چنین جنبه ای را لمس نکرد. نه، اکنون در مورد عشق والدین و فرزندان صحبت نمی کنیم. احتمالاً بسیاری شنیده‌اند که ما در سطح ناخودآگاه شخصی را به عنوان شریک انتخاب می‌کنیم که با والدین خود مشابه باشد (اگر لحظات مثبت با والدین همراه باشد) یا برعکس (زمانی که والدین با خاطرات منفی همراه هستند) با والدین خود مشابه باشند.

و اکنون بیایید در مورد عشق صحبت کنیم:

1. عشق در طول سال ها پدید می آید - این یک واقعیت. اما برخی از انواع عشق نیز وجود دارد، مثلاً عشق مادری یا برادری، و همچنین عشق به همسایه، به وطن یا کار وجود دارد. و البته عشق جنسی، یعنی بین زن و مرد، بین همسران وجود دارد.
2. عشق هنوز اغلب با احساس دلبستگی یا ترس از تنهایی اشتباه گرفته می شود. اما در ادامه بیشتر در مورد آن. فقط می خواستم چند کلمه در مورد عشق بگویم - عاشق شریک زندگی خود را سرکوب نمی کند یا شرایط نامناسب زندگی برای او ایجاد نمی کند و سعی نمی کند به هیچ وجه خود را نشان دهد.
3. و نمی توان مراحل عشق را متذکر نشد. بله، آنها وجود دارند:
   • همدردی یا عاشق شدن دوره ای است که هورمون ها یک والس می رقصند و عینک های رز رنگ روی آن است.
   • اشباع بیش از حد یا نقطه اوج دوره ای است که تمام کاستی ها شروع به توجه می کنند. علاوه بر این، عینک برداشته می شود و ما واقعاً از این عادات شریک زندگی خود خوشمان نمی آید. و او (یا او) نمی خواهد آنها را رها کند یا آنها را تغییر دهد.
   • انکار یا میل به دست کشیدن از همه چیز به دنبال عینک های رز رنگ است. یافتن سازش دشوار است، شریک ادعاهای زیادی دارد و خودش هیچ کاری به خاطر رابطه انجام نمی دهد (و این همان چیزی است که هر یک از شرکا فکر می کنند). و سپس این افکار به وجود می آید که جدایی گزینه ایده آلی خواهد بود. متأسفانه این طولانی ترین دوره است و در اکثر زوج ها به جدایی ختم می شود.
   • آغاز عشق زمانی رخ می دهد که شرکای خود جرأت کنند با هم بمانند و شروع به کار روی خودشان کنند. بار دیگر، با ناامیدی یا احساس دلبستگی اشتباه نگیرید. در عشق، مراقبت و مهربانی برای یک عزیز حرف اول را می زند.
   • و عشق واقعی به عنوان مرحله پایانی. متأسفانه، تنها با شرکای بالغی که واقعاً هم شادی و هم غم را می شناسند، می توان به آن دست یافت. دوستی، اشتیاق، علاقه و صمیمیت نیز باید همراه با عشق باشد. البته، شرکا باید بتوانند در یک تیم کنار بیایند، نسبت به یکدیگر مسئولیت پذیر و وفادار باشند.

در نهایت حکم نهایی را تعیین کنید، ما به شما یک آزمایش کوچک پیشنهاد می کنیم:

1. به ظاهر خود توجه کنید.
   • یک مرد عاشق زیباتر می شود و سعی می کند تا حد امکان توجه خود را به خود جلب کند.روی گونه ها رژگونه است، چشم ها روشن است و لبخند روی صورت است.
   • عشق لباس های بلند و روشن را دوست ندارد. به طور کلی نامحسوس تر است و تغییرات ظاهری جزئی است.
2. شخصیت و گفتگو.
   • در دوران عشق سعی می کنیم بیشتر در نزدیکی منتخب خود باشیم و گفتگوها فقط درباره او می تواند باشد. آنها دائماً با سؤالات عذاب می روند: "آیا من را دوست داری؟" ، "آیا من خوب به نظر می رسم؟" ، "آیا به لباس من توجه کردی؟".
   • در عشق میل به بهتر کردن شریک زندگی وجود دارد تا او احساس خوبی داشته باشد. و نه تنها این، دیگران نیز تحت توزیع شادی و کمک قرار می گیرند.
3. چه احساساتی سرریز می شوند.
   • جهش و نوسانات خلقی - این چیزی است که از ویژگی های عاشق شدن است. گریه به این دلیل که به موقع تماس نگرفت یا در اولین استراحت ملاقات نکرد و سپس با مشاهده اشتیاق، همه چیز به خنده بلند و روحیه بالا تغییر کرد.
   • نقطه ضعف عاشقان نگاه است. دیگر آن پرش ها (آرام، با صدای بلند) وجود ندارد، احساسات پایدارتر و آرام تر هستند.
4. و تفاوت در رفتار چیست.
   • هنگام عشق، برخی ممکن است به شدت سرخ شوند، برخی دیگر ساکت شوند یا برعکس، شروع به برقراری ارتباط با صدای بلند و مشتاقانه کنند. و مواردی وجود دارد که نمایندگان خجالتی به سادگی فرار می کنند.
   • در عشق، همه چیز متفاوت است - با یک خویشاوند (در عشق او چنین می شود) احساس راحتی و آرامش می کنید. نه میل دارد و نه نیازی به نشان دادن خود از جنبه غیر طبیعی دیگر.

نحوه تشخیص عشق از محبت: مقایسه، علائم، روانشناسی، آزمون

ما در بالا به علائم و نشانه های احساسی مانند عشق اشاره کردیم. بنابراین، ما دیگر به آن نمی پردازیم. بیایید در مورد محبت صحبت کنیم که اغلب با عشق نیز اشتباه گرفته می شود. عاشق شدن بیشتر به دانش‌آموزان و نوجوانان مربوط می‌شود، اما محبت بیشتر مشخصه آن شرکای است که فرصت زندگی مشترک را داشته‌اند.

• به طور کلی، محبت احساس نزدیکی بر اساس همدردی یا همان شیفتگی است. همانطور که می بینید، همه این احساسات بسیار نزدیک به هم مرتبط هستند.
• در زوجی که عشق وجود دارد، همیشه یکی می دهد و دیگری می گیرد. یعنی یکی دوست دارد و دیگری گونه دیگر را می چرخاند.
• حملات حسادت نیز بیشتر با دلبستگی مرتبط است. تمایل به کنترل و مالکیت کاملاً شخصی شریک زندگی به هیچ وجه عشق نیست. بنابراین، کنترل بیش از حد ظاهر می شود. مطمئناً در عشق جایی برای اعتماد وجود دارد!
• ترس. این یک شاخص مهم است، زیرا فرد وابسته می ترسد شریک زندگی خود را از دست بدهد. علاوه بر این، آنها بیشتر نگران کیفیت های مادی هستند. از اینجا و توجه اضافی.
• همچنین، شایان ذکر است که هیچ گونه رشدی از شرکا به عنوان شخصیت وجود ندارد. یعنی افراد دوست داشتنی نه تنها با هم می توانند رشد کنند، بلکه هرکسی می تواند سرگرمی یا اشتیاق خاص خود را داشته باشد.
• همچنین محبت نیز مانند عشق مبتنی بر صفات ظاهری است.
• و در مورد فواصل نیز صحبت کنیم. دلبستگی می تواند ابتدا منجر به اشتیاق شود و سپس برعکس باعث احساس سبکی و آزادی شود.

بنابراین، شما به راحتی می توانید یک آزمون کوچک را پشت سر بگذارید:

1. مجدداً به آنچه در شریک زندگی خود دوست دارید توجه کنید
2. احساس خود را پس از یک هفته استراحت
3. قرار دادید علایق شما قبل از شریک یا برعکس؟

فقط صادقانه پاسخ دهید و از علائم فوق می توان نتیجه گرفت.

چگونه عشق را از احساس اشتیاق متمایز کنیم: مقایسه، نشانه ها، روانشناسی، آزمون

کاماسوترا عشق را به شیوه خود تفسیر می کند. هر فرد دارای سه انگیزه است: ذهن، روح و بدن. در مورد اول، احترام متولد می شود، در دوم - دوستی، در سوم - میل (که آن هم شور و شوق است). عشق ترکیبی از هر سه ویژگی با هم است. ما به صورت دایره ای نمی چرخیم و خود را برای مدت طولانی تکرار نمی کنیم، بنابراین بلافاصله به سمت اشتیاق می رویم.

• باز هم فقط بر اساس جاذبه فیزیکی است.
• او مانند آتش جنگل شعله ور می شود. اما به همین سرعت محو می شود.
• اشتیاق اغلب مجبور می شود هر تعارضی را در رختخواب حل کند. به نحوه حل تعارضات توجه کنید. در عشق همیشه جایی برای گفتگوهای آرام وجود دارد، اما اشتیاق ذهن را تیره می کند.
• یک مرد دوست داشتنی هرگز شریک زندگی خود را توهین نمی کند، اشتیاق اجازه می دهد تا سنجاق و بی ادبی نسبت به نیمه دیگر.
• و یک معیار مهم! شور می تواند به چندین مورد اشاره داشته باشد. عشق تک همسری است (این را قبلاً در بالا ذکر کردیم).

اگر در مورد آزمون صحبت کنیم، کافی است پاسخ دهیم. سوالات نکته قبل صادقانه و سریع پاسخ دهید، و همچنین (که قبلاً اشاره کردیم) جنبه هایی مانند حل تعارض و معاشقه را ذکر کنید.

نحوه تشخیص عشق از احساس تحسین: مقایسه، علائم، روانشناسی، آزمون

برای تشخیص احساس تحسین از عشق، و درک کنید که این احساس شما را غرق می کند، فقط به سوالات زیر پاسخ دهید. احساس تحسین بسیار شبیه به عاشق شدن است، اما حتی می توان آن را مرحله اولیه نامید.

• طبیعتاً صادقانه پاسخ دهید که چه چیزی در یک شریک جذاب است. فقط چند نکته را می توان اشتیاق نامید.و فقط جنبه های بیرونی یا فیزیکی.
• هر چند وقت یکبار و برای چه مدت علاقه نشان داده می شود. اشتیاق به قدری زودگذر است (بله، عاشق شدن نیز در این موضوع ماندگارتر است) که انسان خیلی سریع به یک شی دیگر سوئیچ می کند. علاوه بر این، یک فرد خیلی سریع می میرد. او درگیر چیزهای دیگری است، تنها زمانی که یادآوری شود می تواند اشتیاق خود را به خاطر بیاورد.

• باز هم موضوع چگونگی حل تعارضات. البته با اشتیاق، همه راه ها به رختخواب منتهی می شوند، اما جذابیت با ادراک بیش از حد احساسی بیان می شود. بله، یک فرد شروع به واکنش بسیار تند به هر سخنی می کند. و هر نزاع به یک درگیری در سطح جهانی تبدیل می شود.
• و آیا به نیمه دیگر خود اهمیت می دهید؟ این نکته نقش مهمی دارد. بله، عشق به تدریج پدید می آید و طبیعتاً مردم با همدیگر آشنا می شوند. از سوی دیگر، تحسین ماهیتی خودخواهانه دارد و تنها به نفع شخصی است.
• و توجه به چنین جنبه ای - احساس زمینی یا آسمانی - لازم است. واقعیت این است که در رستاخیز فقط نیازهای زمینی مورد توجه است که در افکار، لذت ها و اعمال پیش پا افتاده بیان می شود. در عشق هیچ مانعی وجود ندارد و برای عاشقان قرب معنوی در درجه اول قرار دارد.

نحوه تشخیص عشق از احساس دوستی: مقایسه، علائم، روانشناسی، آزمون

گفته می شود که بین زن و مرد هرگز حس دوستی وجود ندارد. ما خیلی عمیق به این سؤال نخواهیم پرداخت، زیرا موضوعی "بیمار" و ابدی برای بحث است. شاید دوستی کسی تبدیل به عشق شود. یا شاید احساس همدردی با کسی، برعکس، یک دوستی را در چند سال از بین ببرد. ما مثالی را زمانی در نظر خواهیم گرفت که فقط نزدیکی معنوی (یعنی دوستی) وجود داشته باشد یا تمایل بدن (عشق) از قبل ظاهر شود.

1. چگونه رفتار می کنید. اگر آسان و گاه به گاه است، نمی ترسید خود را از جنبه های خنده دار نشان دهید، پس فقط دوستی بین شما وجود دارد. نه، هیچ کس در عشق نیز تنش را احساس نمی کند، اما این تنش با سال ها به وجود می آید. ارتباط به سطح دیگری می رود و با همه روابط دوستانه دیگر متفاوت است.
2. حسادت نباید جایی در دوستی داشته باشد. شما به راحتی می توانید با اشتیاق یک دوست ارتباط برقرار کنید یا می توانید به سادگی در مورد فردی که دوست دارید صحبت کنید. و بدون منفی. یعنی شخص به طور خاص نمی خواهد اشتیاق خود را در نور بدی آشکار کند. البته اگر واقعا شرایط اقتضا نکند.
3. مراقبت. نه، دوستان نیز از یکدیگر مراقبت می کنند، اما عاشقان این کار را متفاوت انجام می دهند. شما نمی توانید به یکی از عزیزان خود اجازه دهید که غذای ناسالم یا ناسالم بخورد (یا مقدار زیادی الکل بنوشند)، اما شخص با شما به چنین وعده غذایی می نشیند.
4. زمان را جداگانه تجزیه و تحلیل کنید.چند وقت یکبار به کسی فکر می کنید، اما به این فکر کنید که او با چه کسی است و چه می کند. دوستان چنین سوالی ندارند. آنها زندگی خود را می کنند.
5. و در مورد انتقاد شخص از شما چه احساسی دارید؟ به عنوان یک قاعده، یک فرد عاشق می خواهد خود را از بهترین طرف نشان دهد. البته هنوز خیلی زود است که در مورد عشق عمیق صحبت کنیم، اما مرحله اولیه آن به شما اجازه نمی دهد به سرزنش ها یا حتی پین های طنز آمیز گوش دهید. درک کلمات یک نفر آسان تر است، علاوه بر این، حتی می توانید با هم به آنها بخندید.

البته می توان نمونه هایی از عشق و دوستی را بی پایان در نظر گرفت. اما برای درک احساسات خود، پنج نکته بالا کافی است.

چگونه عشق را از احساسی که شخص فقط دوست دارد تشخیص دهیم: مقایسه، نشانه ها، روانشناسی، آزمون

ما راه نخواهیم رفت. از آنجایی که ما چندین گزینه را در نظر گرفتیم، همدردی ساده شبیه شیفتگی یا تحسین معمولی است. تنها تفاوت این است که ما می توانیم نمایندگان زیادی را دوست داشته باشیم. یک نفر که دوست دارید چشمان زیبایی دارد، دیگری لبخند دارد و نفر سوم شوخی خوبی دارد. ولی! همه آنها جنبه های منفی دارند که من و شما بلافاصله متوجه آنها می شویم.

• یعنی ما فقط یک یا دو ویژگی از شخصی را که دوست داریم مشخص می کنیم.
• و این لزوماً یا داده های خارجی یا به سادگی نوعی رفتار است.
• هیچ تمایلی به بودن همیشه در اطراف وجود ندارد. شما می توانید زندگی خود را داشته باشید و فقط در مواقع لزوم به علایق خود اشاره می کنید.
• وقتی شخصی را دوست داریم، همیشه احساس خجالت و ناراحتی می کنیم.
• و همدردی می تواند خیلی سریع محو شود و به طور کلی با ناپایداری آن مشخص می شود. اگر کسی با چشمان زیباتر بود، توجه به او معطوف می شد.

عشق واقعی چه تفاوتی با احساسات دیگر دارد: روانشناسی

ما به ویژگی های اصلی هر کدام اشاره کرده ایم. احساسات و نحوه تشخیص آنها بنابراین، ما خودمان را تکرار نمی کنیم، بلکه به سادگی اطلاعات را خلاصه می کنیم.

• عشق احساسی است که به تدریج و پس از مدت معینی پدید می آید.
• مردم در تصویر کلی، بله، برای روح او دوست دارند (همانطور که اغلب می گویند). نه، داده های خارجی نیز مهم هستند، اما نه در وهله اول.
• عشق شامل دوستی، اشتیاق و نزدیکی معنوی است.
• عشق مانند سایر احساسات ایده آل نمی شود. مردم با تمام جوانب مثبت و منفی درک می شوند. و آنها او را برای این واقعیت دوست دارند که او به سادگی آنجا و در نزدیکی است.
• عشق مستلزم حضور دائمی (مانند عاشق شدن)، کنترل (وابستگی) نیست، اما در فاصله یا در طول زمان نمی گذرد و محو نمی شود (شیفتگی).

• در عشق، یکی همیشه نیمه دیگر خود را بالاتر از سرگرمی ها، راحتی ها و حتی شادی های خود قرار می دهد. به طور دقیق تر، برای یک فرد دوست داشتنی، ایجاد احساس خوب در شریک زندگی است.
• ممکن است سرگرمی ها، سرگرمی ها و حتی دوستان متفاوتی داشته باشید. اما این دلیلی برای حسادت و درگیری در این زمینه نمی شود. عشق یعنی همین
• همچنین توجه به دیگران را فراموش نمی کنیم. در عشق، همه به زمان، توجه و حتی بخشی از شادی شما نیاز دارند. احساسات دیگر به سادگی بر روی یک فرد تثبیت می شوند تا زمانی که از بین بروند. یا تا زمانی که به چیزی بزرگتر و بالاتر تبدیل شوند.
• و بار دیگر به موضوع تعارضات خواهیم پرداخت. در عشق، نزاع در طول زمان به یک پدیده نادر تبدیل می شود. بله، دلیل این امر این است که شما شریک زندگی خود را به طور کامل و کامل و با تمام ایرادات درک می کنید. علاوه بر این، حل آنها نیز آسان تر است. مکالمات آرام‌تر است و سازش آسان‌تر است.

آیا عشق بدون عاشق شدن وجود دارد؟

خیر، نمی تواند. یک عاشق باید تمام این مراحل همدردی را طی کند. علاوه بر این، عشق به دوستی و احترام متقابل نیز نیاز دارد. واقعیت این است که طبیعت همه چیز را تا آخرین جزئیات اندیشیده است.

• اگر هورمون ها و سرخوشی عاشق شدن نبود، هیچ زوجی بیش از یک هفته با هم زندگی نمی کردند.
  • به شما یادآوری می کنیم که درگیری ها عادی هستند. بالاخره دو نفر متفاوت روی ترازو ایستاده اند. اگر همه شروع به تنظیم ترازو از سمت خود نکنند، آنگاه به برتری و نوسان ادامه خواهند داد.
• سپس عادت را شامل می شود. بله، نقش او هم مهم است. نیازی نیست فقط بر اساس عادت یا دلبستگی زندگی کنید، فقط در آن لحظه حساس که می خواهید همه چیز را دور بریزید و فرار کنید، دقیقاً این وابستگی است که سرعت شما را کاهش می دهد.

• و تنها پس از آن، زمانی که شما می خواهید از "هفت دایره مشکلات خانوادگی" عبور کنید، یاد بگیرید که شریک زندگی خود را همانطور که هست آشتی دهید و بپذیرید، سپس عشق شروع به ظهور می کند.
• و برای توسعه آن، باید دائماً روی رابطه خود کار کنید.

عشق و شیفتگی چقدر طول می کشد و آیا شیفتگی می تواند به عشق تبدیل شود؟

می گویند "عشق 3 سال طول می کشد". این در عین حال درست و نادرست است. این دوره عشق است. وقتی پروانه های شکمت ناپدید شدند و با چشمی هوشیار شروع به نگاه کردن به دنیا کردی. به هر حال، برای برخی، این دوره متفاوت است - از 6 ماه تا 4 سال. عشق برای مدت طولانی متولد می شود و زمان خاصی ندارد. آنها می گویند که او ابدی است. بله، عشق واقعاً می تواند یک عمر دوام بیاورد.

عشق و شیفتگی: مَثَل

مَثَلی بسیار آموزنده، آموزنده و تأثیرگذار است. اصل مَثَل این است که عشق چیزهای زیادی را می بخشد و تحمل می کند، جز بی تفاوتی.

)

ویدیو: عشق چیست و چگونه آن را از عاشق شدن تشخیص دهیم؟ نحوه برخورد صحیح با روابط