5 نشانه اینکه شوهر دیگر عاشق همسر خود نیست

آیا شوهر بی توجه ، تحریک پذیر یا بی تفاوت شده است؟چگونه بفهمیم مردی عاشق شد؟خانواده شما ممکن است دچار بحران شوند.اما همچنین ممکن است که احساسات او نسبت به شما محو شده باشد.مقاله ما را بخاطر علائمی که شخص دیگر شما را دوست ندارد ، بخوانید.

عشق و خانواده کلماتی هستند که توسط بسیاری از آنها مترادف تلقی می شوند.وقتی ازدواج می کنیم ، همه ما می خواهیم عشق و محبت برای همیشه ادامه یابد.با این وجود ، غالباً اتفاق می افتد كه در راه مشكلات و اضطراب های زندگی ، عشق دور می شود و جای خود را به مسئولیت ها و عادت می دهد.از بین رفتن احساسات بین همسران می تواند به بحران زندگی خانوادگی نسبت داده شود.اما نمی توان خود را با توهمات بیهوده تسکین داد.اگر عشق سرانجام و برگشت ناپذیر از بین رفت ، خیلی بهتر است بگذارید تا در صفحه جدید زندگی را آغاز کند.

شوهر دیگر عاشق همسرش نیست ، علامت می زند

برای درک اینکه شوهر دیگر شما را دوست ندارد بسیار دردناک است.اما اگر واقعاً چنین اتفاقی افتاده است ، باید با حقیقت روبرو شوید تا در وقت خود صرفه جویی نکنید که نمی توانید صرفه جویی کنید.در اینجا 5 نشانه وجود دارد که یک شخص دیگر شما را دوست ندارد.

1. مرد از شما دور می شود

عشق آرام می میرد.آغاز پایان ، فاصله عاطفی از یکدیگر است که در چیزهای کوچک آشکار می شود.به عنوان مثال ، یک مرد به ندرت تجربیات خود را با شما به اشتراک می گذارد ، وعده ها را فراموش می کند ، متوجه روحیه شما نمی شود.به تدریج ، چیزهای کوچک یک گلوله برفی جمع می شوند و در مقیاس قرار می گیرند.او نمی خواهد با شما وقت بگذارد ، نهبرای آینده برنامه ریزی کنید ، و تمام صحبت های شما به بحث در مورد وظایف خانگی یا نزاع ها می رسد.روزی متوجه خواهید شد که روزی مردی دلسوز و توجه به یک غریبه تبدیل شده است که به دلایلی نامشخص با شما در همان خانه زندگی می کند.مهم نیست که چگونه یک مرد تلاش کند ، قادر نخواهد بود کمبود عشق را پنهان کند.در کنار این احساس می میرد و علاقه به زندگی یک شریک زندگی دارد.

2. تحریک و تحقیر

درک اینکه عشق از بین رفته است نه تنها برای کسی که دوستش ندارد ، بلکه برای کسی که آن احساس را از دست می دهد دردناک است.از نظر روانشناختی ، فرد به گونه ای ترتیب داده می شود که مقصر دانستن کسی ، اما نه خودش ، بسیار آسان تر است.به همین دلیل است که انقراض عشق غالباً به عنوان یک سوزش برای یک شریک یک بار محبوب شناخته می شود.ممکن است برای مرد به نظر برسد که همه چیز مقصر این زن است و اگر در غیر این صورت عمل می کرد ، باز هم او را دوست می داشت.در زندگی ، چنین واکنشی در قالب توبیخ بی پایان ظاهر می شود.مردی که عاشقش نیست ، با هیچ دلیل و حتی بدون آن اذیت می شود.به عنوان مثال ، او به طور ناگهانی متوقف می شود که دوست دارید آشپزی کنید ، چگونه لباس بپوشید ، چگونه کودکان را بزرگ می کنیدبعضی اوقات به نظر می رسد که این مرد باعث درگیری و نزاع می شود.و این در واقع صادق است ، زیرا او به طور ناخودآگاه می خواهد شما اولین نفری باشید که عدم احساس او را قبول می کنید ، از این طریق مسئولیت یک خانواده ویران شده را از وی حذف می کنید.

3. مرد بی تفاوت شد

بی تفاوتی نشانه یقین عدم عشق است.او به شما گوش نمی دهد ، به امور شما علاقه ای ندارد ، سعی نمی کند ابتکار عمل کند.اگر می خواهید "از روی قلب" صحبت کنید ، او در حال ترک استگفتگوها ، گفتگوها در تضاد است.یک مرد می تواند مسئولیت های خانوادگی و زناشویی خود را انجام دهد ، اما شما احساس می کنید که این کار را بی تحرک انجام می دهد ، بدون آنکه هیچ تلاش عاطفی نشان دهد.بی تفاوتی نیز در بی توجهی به شما آشکار می شود.او غالباً تاریخهای مهم را فراموش می کند ، در مورد درخواست های شما نگرانی نمی کند.اگر چنین رفتاری ناشی از مشکلات جدی در زندگی مرد نباشد ، در اینجا چیزی برای حدس زدن وجود ندارد - او شما را عاشق کرده است.

4. مرد زندگی خود را می گذراند

مردی که دیگر عاشقش نیست به دنبال آزادی است.از زندگی به تدریج با دوستان ، دوستان ، تعطیلات عاشقانه در آخر هفته ، برنامه های تعطیلات همراه شوید.از این پس ، یک مرد وقت آزاد خود را به تنهایی می گذراند.نه تنهابا این حال ، او هیچ برنامه ای برای شما ندارد.فاصله عاطفی همچنین مستلزم فاصله در سطح جسمی است.او ناگهان به شما نزدیک می شود و تمام تلاش خود را می کند تا هرچه بیشتر زمان ممکن را بدون شما بگذراند.

5. عدم وجود تماس جسمی

عشق قطار در سطح عاطفی و جسمی است.این فقط مربوط به صمیمیت نیست.افراد دوست داشتنی خوشحال می شوند که یکدیگر را لمس کنند ، یکدیگر را حس کنند.اگر زن و شوهر هیچ گونه تماس جسمی به صورت لمس های غیرقابل تماشای ، بوسه ها و بغض ها نداشته باشند ، احساس عشق خسته می شود.و البته ، عدم عشق نیز در صمیمیت آشکار می شود ، که یکنواخت می شود ، و به تدریج به وجود می آید.