نحوه درک اینکه شما در حال دستکاری هستید: انواع و تکنیک های دستکاری. نحوه مقاومت در برابر دستکاری: روش های مقابله با نفوذ پنهان دستکاری کننده، عبارات دفاعی

این مقاله به انواع دستکاری و روش های مقابله با آنها می پردازد.

مطالب

انواع و تکنیک های دستکاری
چه کسی می تواند یک دستکاری، و چه کسی می تواند قربانی دستکاری شود؟
آیا شما مستعد دستکاری هستید: تست
ما اغلب در زندگی روزمره با چه نوع دستکاری روبرو می شویم؟
چگونه یک دستکاری را تشخیص دهیم؟
چگونه از خود در برابر نفوذ یک دستکاری محافظت کنید و در برابر دستکاری مقاومت کنید؟
قوانین ضد دستکاری:
نمونه هایی از عبارات علیه دستکاری کننده
ویدئو: برقراری ارتباط با یک دستکاری کننده - چگونه مقاومت کنید؟

دستکاری انسان عبارتی است که ما اغلب می خوانیم، اغلب می گوییم، اغلب ناخودآگاه حتی از آن استفاده می کنیم. اما در این فرآیند، تعداد کمی از ما ماهیت آن را درک می کنیم. علاوه بر این، او نمی تواند اعتراف کند یا تشخیص دهد که در برخی موارد توسط افراد دیگر، بستگان نزدیک یا رسانه های جمعی دستکاری می شود و در برخی موارد به عنوان یک دستکاری عمل می کند. بیایید سعی کنیم بفهمیم این پدیده چیست، چگونه آن را تشخیص دهیم و چگونه قربانی آن نشویم.

انواع و تکنیک های دستکاری

کلمه "manipulation" منشأ لاتینی دارد (manus - hand, ple - to fill)) و در روانشناسی به عنوان تأثیر پنهان بر روان شخص دیگر با هدف کسب منفعت خاصی از او تعبیر می شود. اساساً هر عملی که مشمول این تعریف باشد، حتی به ظاهر بی گناه، می تواند چنین تلقی شود.

تعداد زیادی از انواع و تکنیک های دستکاری وجود دارد، آنها توسط متخصصان متفاوت طبقه بندی می شوند. ما از کودکی به برخی از آنها عادت کرده ایم و آنها را چنین نمی دانیم. شاید ما سعی می کنیم به طور شهودی از برخی اجتناب کنیم. و ما به راحتی می‌توانیم بدون اینکه متوجه آن شویم عاشق بعضی‌ها شویم.

ابتدا بیایید سعی کنیم ماهیت این مفهوم را تعریف کنیم

به یاد داشته باشید - هر گونه دستکاری به صورت مخفیانه انجام می شود و با هدف به دست آوردن کنترل بر رفتار شخص دیگر است. اهداف این می تواند بسیار متفاوت باشد، و همچنین تاکتیک های دستکاری.
به طور کلی پذیرفته شده است که کلمه «دستکاری» خود بار منفی دارد، اگرچه همیشه اینطور نیست.البته از نظر حقوق فردی، دستکاری در رفتار غیراخلاقی است، اما گاهی خوب است.
- به عنوان مثال، برای اهداف آموزشی. توصیه والدین خود را به خاطر بسپارید: "شما امتحانات را با رنگ های درخشان پشت سر خواهید گذاشت - بیایید یک کامپیوتر جدید بخریم." بالاخره این هم دستکاری است. یا در موارد بهبود کارایی زیردستان، زمانی که پاداش هایی به آنها پرداخت می شود که به نتایج کار بستگی دارد. بله بله این هم نوعی دستکاری است!
- تکنیک های کمتر دلپذیری وجود دارد، به عنوان مثال، عبارات شناخته شده ای که هر یک از ما زمانی از دیگران شنیده ایم - "آیا شما ضعیف هستید؟"، "اگر ما نیستیم، پس چه کسی؟" یا "من برای فهمیدن این موضوع مشکل دارم، شما باید در آن بهتر باشید." از قبل به نفع خود از نفوذ پنهان است.
دستکاری هایی که بر روابط افراد تأثیر می گذارد، که می تواند زندگی ما را بسیار پیچیده کند و گاهی اوقات آنها را تغییر دهد. نزاع بین همسران، اقوام، دوستان اغلب نتیجه دستکاری از طرف کسی است.
خوب، و البته، بزرگترین خطر با دستکاری هایی است که می تواند به طور قابل توجهی بر روان ما تأثیر بگذارد، زندگی ما را تغییر دهد، خانواده را نابود کند. این گونه دستکاری ها در واقع خشونت علیه یک فرد حداقل می توان گفت جرم است.

مهم: بیشتر دستکاری ها ناشی از تمایل به اجتناب از مسئولیت و بد به نظر نمی رسد! از این گذشته ، دستکاری کننده هیچ ربطی به آن ندارد - شما خودتان تصمیم گرفتید این کار را انجام دهید. و همچنین - این مهارت خودخواهانی است که موانع را نمی شناسند.

**شما می توانید در مرکز رویدادها باشید و در حاشیه بمانید!**

انواع اصلی و بدون حمایت زیر از دستکاری ها متمایز می شوند:

اغوا، عمل به اصل برآورده شدن خواسته ها;
فریب یا چاپلوسی آشکار نیز سلاح دستکاری است.
خشونت روانی شکلی آشکار از سرکوب اراده شماست.
جایگزینی نادرست مفاهیم. همچنین تغییر واقعیت برای تحقق نیات خود دستکاری است. ما کمی بیشتر در مورد آنها صحبت خواهیم کرد. از آنجایی که این گونه رایج ترین است و اشکال زیادی دارد. مثلاًدستکاری به دلیل دلسوزی یا عقده گناه، وظیفه و غیره;
فشار روی نقاط درد مانند "شما قول دادید (الف)"؛
توهین نیز نوعی دستکاری برای به دست آوردن آنچه می خواهید از طریق بخشش از شخص دیگری است.و به عنوان یک عذرخواهی، می توانید هدیه ای را که مدت ها انتظارش را می کشید بپذیرید.
حدس و گمان - زمانی که از ترس ها، خواسته ها یا عقده های شما برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند.
درخواست شخص ثالث در حضور او.
ترفندهای روانشناختی عمدی در حال حاضر از اصول مکانیکی خاصی علیه شما استفاده می کنند. خطرناک ترین شخصیت و قوی ترین تأثیر را دارد.

این با کل لیست فاصله زیادی دارد. اما ما معتقدیم که ماهیت این تکنیک ها از قبل برای شما روشن است. و عملا هر یک از ما هر روز با آنها روبرو می شویم.

چه کسی می تواند یک دستکاری باشد و چه کسی می تواند قربانی دستکاری شود؟

اول از همه، باید گفت که همه مردم به یک درجه یا دیگری یکدیگر را دستکاری می کنند یا سعی می کنند این کار را انجام دهند - این این چیزی است که روابط انسانی بر آن بنا شده است. فقط یک نفر این کار را به صورت حرفه ای و آگاهانه انجام می دهد و خودش را به حساب نمی آورد. کسی تمایل بیشتری به دستکاری افراد دیگر دارد و کسی نقش یک قربانی را. اگر چه تحت شرایط خاصی می توانند مکان خود را تغییر دهند.
در نقش فریبکاراننه تنها یک فرد نزدیک، شریک تجاری یا آشنا، بلکه یک سیاستمدار که تبلیغات پیش از انتخابات را انجام می دهد نیز می تواند عمل کند. یا یک مجری تلویزیونی درباره رویدادهای سیاسی جهان صحبت می کند، یک زن کولی فال می دهد، یا یک مدیر فروش محصولی را که شما به آن نیاز ندارید تبلیغ می کند.
نقش قربانیمی تواند هر فردی باشد که ماهیت دستکاری را درک نکرده و تحت تأثیر خارجی قرار دارد. اینها اغلب افرادی با عزت نفس پایین، شک به خود، مستعد ترس و ناتوان از اقدام قاطع هستند.

)آیا مستعد دستکاری هستید: تست

فقط پنج سوال وجود دارد که باید صادقانه به خودتان پاسخ دهید تا بتوانید میزان مستعد دستکاری را ارزیابی کنید.

آیا در زندگی هدفی دارید و برای رسیدن به آن تلاش می کنید؟
آیا روز خود را برنامه ریزی می کنید؟
آیا نه گفتن به کسی که با درخواست چیزی برنامه های شما را مختل می کند برای شما آسان است؟
آیا برای شما آسان است که آنچه برای شما مهم است از دیگران بخواهید؟
آیا در روند دستیابی به هدف خود نسبت به نظر دیگران بی تفاوت هستید؟

اگر با اطمینان به همه سؤالات «بله» پاسخ دادید - می توانید آرام باشید، در معرض دستکاری دیگران نیستید، اما در در همان زمان شما مستعد دستکاری هستید. هر پاسخ "نه" به معنای منهای 20٪ از توانایی شما برای مقاومت در برابر نفوذ دستکاری است.

سد مخالف اعتماد به نفس ما را تعیین می کند

ما اغلب در زندگی روزمره با چه نوع دستکاری هایی مواجه می شویم؟

تمایل به دستکاری آسیب پذیری در روان شخص، در نظام ارزشی او، در جهان بینی او، در عزت نفس او است. نرمی شخصیت و ناامنی در خود. چگونه در زندگی خود را نشان می دهد؟ بیایید سعی کنیم نمونه هایی را در نظر بگیریم.

احتمالاً شما بیش از یک بار در نقش خریدار این یا آن محصول بوده اید، زمانی که برای اولین بار به شما گفته می شود در جزئیات در مورد آن، و سپس ارائه آن را احساس کنید، اندازه گیری و امتحان کنید. و حتی گاهی می توانند آن را برای استفاده کوتاه مدت بدهند تا بتوانید در عملیات ارزیابی کنید. به عنوان مثال، لوازم خانگی و اتومبیل اغلب فروخته می شود.
- و همین که با آن موافقت کردید سؤال می کنند: «آیا آن را پسندیدید؟». شخصی که احساس ناراحتی، ناراحتی، ناتوانی در گفتن مستقیم «نه» می کند، در حال حاضر یک خریدار بالقوه است، که بعداًخود را به خاطر یک خرید غیر ضروری سرزنش می کند،اما در این مرحله نمی تواند آن را رد کند.
مثال دیگر ایجاد تنش عاطفی است، زمانی که شما مجبور به تصمیم گیری فوری، با انگیزه این واقعیت هستید. که خیلی دیر خواهد شد و مهم نیست این تصمیم چه باشد، مهم این است که به شما حق تفکر و پذیرش آگاهانه داده نشود! و لذا -کنترل اوضاع را از دست می دهند.جای تعجب نیست که وقتی از یک دستکاری پیروی می کنید، اغلب تصمیمی می گیرید که برای شما مفید نیست.

دستکاری های بزرگ در زندگی ما، بر اساس ترس مردم. همه ما از چیزی می ترسیم: از دست دادن شغل، بیماری، خیانت شوهر، طلاق، از دست دادن کنترل بر کودکان در حال رشد. این ترس‌ها اغلب توسط دستکاری‌کنندگان استفاده می‌شوند و ما را مجبور می‌کنندتصمیم‌های نادرست و عجولانه بگیریم.علاوه بر این، اغلب والدینبه این «حیله‌ها» متوسل می‌شوند،که روح و روان فرزندانشان را مختل می‌کنند و پیوند نامرئی روابط هماهنگ را از بین می‌برند!
مفاهیمی مانند نظر جمعی و تکنیک تکرار وجود دارد که با کمک آنها آگاهی افراد به طرز ماهرانه ای دستکاری می شود. به عنوان مثال، تکرار مکرر همان عقیده در رسانه های جمعی، تشکیل یک "جامعه پلتفرم اجتماعی" با جامعه ای که خود را با آن همذات پنداری می کند.غالباً این با استفاده از مفاهیم و اصطلاحات پیچیده ترکیب می‌شود،که با کمک آن‌ها به افرادی که به‌خوبی در موضوع تبحر ندارند، تصور اهمیت و صحت اطلاعات داده می‌شود.
دستکاری آگاهی مردم در زندگی ما در همه جا وجود دارد - در تجارت، تبلیغات، تبلیغ برند، روابط عمومی شرکت های مختلف. امروزه بسیاری فنون پیش فرض را آموخته اند، هنگام پرسیدن سؤال از شخصی، توهم انتخاب را به او پیشنهاد می کنند. چه کسی این سوال معمولی یک فروشنده در یک مغازه کفش فروشی را درست پس از برداشتن یک جفت کفش نشنیده است: "شما چند سایز هستید؟". خود سؤال قبلاً حاوی بیانیه ای است که هیچ انتخابی باقی نمی گذارد - خرید یا عدم خرید.

چگونه یک دستکاری را تشخیص دهیم؟

اولاً «دشمن را باید چهره به چهره شناخت»! یعنی داشتن ایده روشنی از نشانه های تکنیک های دستکاری که افراد می توانند از آنها استفاده کنند. و سپس سعی کنید با آن مبارزه کنید. جنبه های زیر را می توان به طور کاملاً کلی به چنین علائمی نسبت داد:

رفتار غیر طبیعی و شبیه سازی شده انسانی. می توان آن را با توجه بیش از حد، لحن های پیشگیرانه، دوستانه عمدی، لمس های سبک یا در آغوش گرفتن شانه ها بیان کرد.
تمایل به گوش دادن بیشتر و اجتناب از پاسخ. گاهی اوقات این می تواند از ناراحتی صحبت کند، اما اگر این کار در هر جلسه تکرار شود، ارزش آن را دارد که به زنگ های دیگر نگاه کنید. شاید کسی که با شماست غیر صادق باشد.
اما فصاحت آشکار به یک دستکاری خیانت می کند. واقعیت این است که سخنان او «آب» زیادی دارد تا شما را از موضوع گفتگو دور کند;
چاپلوسی با رنگ آشکاری از باطل و عدم صداقت. مثال بارز استفاده از عبارات «به تو امید دارم»، «می دانم که کمک خواهی کرد»، «بدون تو چه کار می کردم» است.
استانداردهای دوگانه. یک تکنیک رایج زمانی است که دستکاری کننده دلایل موجه زیادی برای چنین رفتاری داشته باشد، و "قربانی" "از همه مرزها عبور کند".
محرومیت از اختیار شما. دستکاری‌کننده می‌تواند به طرز ماهرانه‌ای نظر شما را تغییر دهد، مثلاً در مورد رفتن به سینما که مدت‌هاست برنامه‌ریزی کرده‌اید. بالاخره ایده بهتر است و کیفیت بالاتر است و شما اصلاً چیزی نمی فهمید.

دستکاری شما را از حق انتخاب محروم می کند!

ناهماهنگی قابل توجه بین کلمات، بیان چشم و حالات چهره. با استفاده از عبارات "من برای تو چقدر خوشحالم!"، "چقدر خوش شانس هستم که دوست دختر دارم!" با حالت چهره ای کاملا ناسازگار با این کلمات. این می تواند چشمان دویدن یا عدم صداقت آنها، یک لبخند غیر طبیعی و غیره باشد.
هیجانی بیش از حد در گفتگو. می توان آن را از طریق هیجان بیان کرد، یک اغراق قوی در معنای آنچه که یک شخص درخواست می کند.یا استفاده از علامت تعجب در عبارات: "اگر این اتفاق نیفتد دیوانه می شوم!"، "این برای من پایان دنیا خواهد بود!"؛
تصویری از تراژدی و نحوه قربانی. با استفاده از عبارات "تو من را دوست نداری"، "تو برای دوستی ما ارزشی قائل نیستی"، "من به تو اهمیتی نمی دهم" که معمولاً توسط افراد نزدیک به کار می رود، می آید. رسیدن به چیزی یا جلب توجه برای رسیدن به آنچه نیاز دارند؛
باعث می شود شما احساس گناه کنید. تا حدودی با نکته قبلی هماهنگ است، اما از تکنیک های متفاوتی استفاده می شود. دستکاری کننده همیشه بی گناه است، او هرگز مقصر نیست. اگر برای اشتباه او استدلال بیاورید، بلافاصله شما را به جاسوسی از زندگی شخصی و بی اعتمادی کامل متهم می کند. و بدون اعتماد، خانواده ای وجود ندارد. و بعد از آن در جهت خانواده و با بخشش تمام گرفتاری های کوچک انتخاب می کنید.
دستکاری عزت نفس شما. با استفاده از عبارات مرتبط زیر متمایز می شود: "تو چه نوع مردی هستی؟". بنابراین اغلب زنان یکی از نقش های اجتماعی اساسی یک عزیز را دستکاری می کنند و از آن برای اهداف خود استفاده می کنند.

ظهور یک "قاضی" بر زندگی شما. دستکاری‌کنندگان همیشه به مربیان روحانی تبدیل می‌شوند که گام‌های شما را مورد انتقاد قرار می‌دهند، آن‌طور که درست است، توصیه‌های درستی می‌کنند و نه آن‌طور که شما می‌خواهید. بالاخره آنها تجربه بیشتری دارند! و بنابراین معلوم می شود که از نظر خود شما سقوط می کنید و نمی توانید بیشتر توسعه پیدا کنید.
ارجاع به سلامت روان. در موقعیت‌های بحث‌برانگیز، دستکاری‌کنندگان اغلب به جزئیات «صدای خود را بالا ببرید»، «کوبیدن روی میز» به عنوان بیان اختلالات روانی توجه می‌کنند. در عین حال تاکید بر آرامش و احتیاط اوست. در سطح ناخودآگاه، شما از قبل احساس ناخوشایندی دارید.
سرزنش ترجیحات و مواضع شما. ما همه افراد متفاوتی هستیم و هر یک از ما سرگرمی ها و ترجیحات خود را داریم که آنها را بدتر یا بهتر نمی کند. یک دستکاری، به خصوص یک فرد نزدیک، شما را به خاطر گوش دادن به گروه اشتباه یا تماشای فیلم اشتباهی که فکر می کند خوب است، تحت فشار قرار می دهد. اغلب این تکنیک از نظر سرگرمی استفاده می شود، به طوری که شما علایق خود را نداشته باشید.
ترس های شما می تواند توسط یک دستکاری نیز مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال، رئیس شما، که با علم به این که می ترسید جایگاه خود را در شرکت از دست بدهید، کار اضافی را روی شما خالی می کند. یا مثلاً معشوقه شما از ترس از دست دادن خانواده خود بیزار است.
دستکاری کننده فقط در صورتی کار خوبی می کند که به چیزی نیاز داشته باشد!

این تنها بخش کوچکی از علائم آشکار است، ممکن است موارد دیگری نیز وجود داشته باشد. نکته اصلی این است که به موقع تشخیص دهید که یک دستکاری در مقابل شما قرار دارد و از خود در برابر تأثیر منفی او محافظت کنید.

دستکاری کننده مسیر افکار شما را تعیین می کند

چگونه از خود در برابر نفوذ دستکاری محافظت کنید و مقاومت کنید دستکاری - اعمال نفوذ؟

قانون اصلی را به خاطر بسپارید - شما حق دارید! برای یک اشتباه، برای سلیقه، برای ابراز تمایلات یا احساسات، برای احترام متقابل.

و شما موظف نیستید تمام الزامات تحمیلی را برآورده کنید. بنابراین، بله، سلیقه شما و خود شما موظف به تطابق با خواسته یا دیدگاه دیگران نیستید.

اول از همه، روی خود و عزت نفس خود کار کنید! ما به شما چند نکته را پیشنهاد می کنیم که باید بر آنها تأکید شود:
- نباید برای رفتار خود بهانه بیاورید.
- ممکن است نظر خود را تغییر دهید و ذائقه شما تغییر کند;
- در عین حال فقط شما می توانید پاسخگوی زندگی خود باشید! پس از اشتباه کردن نترسید.
- شما حق دارید بگویید "نمی دانم"! این بی مسئولیتی نیست - فقط باید فکر کنید و همه چیز را بسنجید.
- اگر چیزی را نمی فهمید از صحبت کردن نترسید. شرمنده که سعی نکنیم بفهمیم.
- گذشته باید در گذشته باقی بماند. نه خود و نه افراد دیگر حق سرزنش وقایع گذشته را ندارند.
- ممکن است به برخی چیزها، دیدگاه ها یا حتی افراد اهمیت ندهید!

**شما حق دارید خودتان باشید، با همه مزایا و معایب!**

احساساتی که دستکاری کننده سعی در تحت تأثیر قرار دادن آنها دارد باید رد شوند و ذهن سرد باید شامل شود. این فرصتی را به شما می دهد تا سعی کنید بفهمید او واقعاً از شما چه می خواهد و سعی دارد برای برخی از اهداف شخصی خود استفاده کند. معمولاً به محض اینکه موفق به کنار آمدن با احساسات می شوید، مشخص می شود. برای انجام این کار، از خود بپرسید:
- آیا خواسته های او مانع از رشد شما می شود؟
- آیا مخاطب به شما احترام می گذارد؟
- آیا خواسته ها و نظرات موجه است؟
- چه سودی برای شما و همکارتان دارد؟ شاید یکی می دهد و دیگری برای دو می گیرد.
پس از آن سعی کنید بفهمید که چگونه علایق او با شما قابل مقایسه است! برای انجام این کار، از او سؤالات مستقیم در مورد نیاتش بپرسید. گاهی اوقات این برای دستکاری کننده کافی است که آنها را رد کند.و می تواند از سؤالات زیر لغزش کند:
- هنگام سؤال از من سؤال می کنید یا ادعا می کنید؟
- آیا نظری در این مورد/سوال دارم؟
- در مورد درخواست خود چه احساسی دارید - آیا منطقی است؟
- و من از این چه چیزی به دست خواهم آورد؟
- آیا این حکم برای من عادلانه است؟
- آیا فکر می کنید من به درخواست شما (تغییر تصمیم خود) عمل خواهم کرد؟

قدرت گفتن "نه" قاطع را پیدا کنید.

اگر هنوز خجالت می‌کشید، پس به خود (اول!) و همکارتان پاسخ دهید که چرا نمی‌توانید درخواست او را برآورده کنید.
راه حل هایی برای مشکل ارائه دهید و در موضع خود بایستید!

مهم: اگر "نه" گفتید، پس تحت هیچ شرایطی نمی توانید تسلیم شوید! در غیر این صورت به جای یک فرد ضعیف صحبت می کند که در آینده به راحتی قابل کنترل است!

سلاح اصلی دستکاری کننده زمان فکر کردن است! بنابراین هرگز در تصمیم گیری عجله نکنید!
نظر دیگری را رد کنید! سخنان دستکاری کننده را نادیده بگیرید و کلمات او را در ذهن خود بی ارزش کنید.

توجه - کار دوباره روی عزت نفس به رفع این مشکل کمک می کند. و اینکه چگونه یاد بگیریم به خود احترام بگذاریم، پیشنهاد می کنیم در مقاله ما "چگونه عزت نفس را افزایش دهیم؟" بخوانید.

اگر این شخص از بستگان نزدیک شما نیست، باید فکر کنید -آیا ارزش ادامه ارتباط با او را دارد یا خیر.جدا از ناراحتی شخصی، بعید است که چنین ارتباطی چیز مفیدی به همراه داشته باشد و امتناع از آن عزت نفس درونی شما را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد.

قوانین دستکاری شمارنده:

همیشه مؤدب و آرام باشید.
به طور خلاصه با استفاده از عبارات کلیشه ای پاسخ دهید. به عنوان مثال، "همه وکلا بد هستند" - "من به جای همه وکلا صحبت نمی کنم. این دوستمه!"؛
لبخند بزنید و سعی کنید تا حد امکان شوخی کنید. این به شما کمک می کند تا آرام شوید و دستکاری کننده را گیج کنید. در عین حال ، رد درخواست با استفاده از یک فرم طنز برای شما آسان تر خواهد بود.
متوسل به به عبارت مبهم و نامشخص. با شروع زیاد به صحبت کردن، ناخودآگاه در حال بهانه گیری هستید! بنابراین، شما می توانید "کلیک کنید"؛
از ضرب المثل ها و گفته ها یا عبارات ثابت به خوبی استفاده کنید.
از شکل غیرشخصی در گفتگو استفاده کنید .
از یک سرنخ پیروی نکنید - از بحث و گفتگو اجتناب کنید. حتی اگر حرفی برای گفتن دارید، گفتگو را قطع کنید وحرف آخر را به شما واگذار کنید;
از کنایه استفاده نکنید. استثناء، عکس العمل مناسب و اطمینان کامل به تواناییهای خود از حیث بحث است ;
پرخاشگری و خشم خود را مهار کنید. اگر احساس کردید که در حال «جوشیدن» هستید - گفتگو را ترک کنید.
هرگز بهانه نیاورید!