تفاوت یک بزرگسال با یک کودک: مقایسه داده های فیزیکی، رفتار، روان، دانش، تجربه زندگی، درجه آزادی، مسئولیت، استقلال، مهارت های اجتماعی. چگونه مرز بین کودکی و بزرگسالی را مشخص کنیم؟
مردان بالغ هیچ تفاوتی با کودکان کوچک ندارند. یک پسر بچه ماشین های اسباب بازی دارد و یک مرد بالغ ماشین شخصی دارد. اما نکته همان است. و حقیقت این است که تفاوت کودک و بزرگسال چیست؟
- تفاوت یک بزرگسال با کودک — ویژگی های فیزیکی: مقایسه، ویژگی های متمایز
- تفاوت یک بزرگسال با یک کودک در رفتار: ویژگی های متمایز
- تفاوت یک بزرگسال با یک کودک در دانش: ویژگی های متمایز
- مقایسه تجربه زندگی بزرگسالان و کودکان: ویژگی های متمایز
- مقایسه درجه آزادی بزرگسالان و کودکان: ویژگی های متمایز
- مقایسه مسئولیت بزرگسالان و کودکان: ویژگی های متمایز
- مقایسه استقلال بزرگسالان، کودکان و نوجوانان: ویژگیهای متمایز
- مقایسه مهارتهای اجتماعی بزرگسالان و کودکان: ویژگیهای متمایز
- چگونه افکار یک بزرگسال با یک کودک متفاوت است؟
- چگونه می توان مرز بین کودکی و بزرگسالی را تعریف کرد؟
- ویدئو: تفاوت بین یک بزرگسال و یک کودک
وقتی شخصی بالغ می شود، فکر می کند که بیشتر شده است. مطمئن تر، باهوش تر، قوی تر اما در زندگی همیشه اینطور نیست. هر بزرگسالی هنوز یک کودک کوچک در روح خود دارد. بر اساس هنجارهای بیولوژیکی و روانی، بزرگسالان با کودکان متفاوت هستند: دانش کسب شده، نحوه رفتار، فیزیولوژی، سطح رشد استقلال، احساس مسئولیت. بیایید هر نکته را با جزئیات در نظر بگیریم.
تفاوت بین یک بزرگسال و یک کودک چیست - ویژگی های فیزیکی: مقایسه، ویژگی های متمایز
رشد فیزیکی در بخش اول قرار داده شد. زیرا در میان سایر تفاوتها بین بزرگسالان و کودکان قابل توجهترین است. از نظر بصری، حتی نوجوانان بالغ از نظر قد، وزن بدن و سایر ویژگی های بیرونی با خرده ها متفاوت هستند. کودک موجودی شکننده است که بدن، سیستم ایمنی و اندام هایش تازه در حال رشد و رشد هستند.
نسل بزرگتر اشکال بزرگی دارند که در مقایسه با نسل جوان و قدرت آنها در جهت درست هدایت شده است.
کودک :
- هنوز هماهنگی نه تنها در پاها و دستها، بلکه در اندامهای بینایی نیز توسعه نیافته است.
- پوست کودکان بسیار نازکتر از اپیدرم بزرگسالان است. نوزادان بیشتر در معرض خطر از دست دادن رطوبت و گرما از طریق پوست هستند. آنها اغلب تحت تأثیر سمومی هستند که از طریق پوست نفوذ می کنند.
- سلول های نوزادان عملکرد فعال تری دارند که به لطف آن رشد می کنند. کودکان بیشتر مستعد تأثیرات پرتوهای رادیواکتیو هستند.
- سیستم ایمنی کودک هنوز به طور کامل شکل نگرفته است و بنابراین بیشتر از افراد مسن از کار می افتد.
مهم : دقیقاً بزرگسالان باید در قبال کودک مسئول باشند. زیرا کودکان نیاز به حمایت دارند.
تفاوت یک بزرگسال با یک کودک در رفتار: ویژگی های متمایز
اگر رفتار برخی از بزرگسالان را مشاهده کنید، آنگاه وجود دارد کمی است که با کودکان تفاوت دارد و با این حال، هنگامی که یک فرد بزرگ می شود، قالب ارتباط او با افراد دیگر شکل خاصی به خود می گیرد. شما نمی توانید مستقیماً مانند یک کودک در جامعه رفتار کنید. به عنوان مثال، از هیچ بگیرید و شروع به پریدن، دویدن، فریاد زدن، گریه کردن، خندیدن کنید.
شخصیت قبلاً بیشتر از یک کودک در مورد این زندگی آموخته است، بنابراین شما باید مسئولیت خاصی را در قبال خود، اعمال خود و کسانی که اکنون به شما وابسته هستند به عهده بگیرید.
بزرگسالان باید از مبانی اخلاقی جامعه پیروی کنند، آنها مانند کودکان در اعمال خود آزاد نیستند. شما نمی توانید قبل از زمان مقرر محل کار خود را ترک کنید، بسیار تکانشی، احساساتی باشید.
کودکان به شدت به والدین خود وابسته هستند. آنها از حق کامل تصمیم گیری در مورد همه چیز برای خودشان محروم هستند. به همین دلیل است که بسیاری از نوجوانان رویای این را دارند که زودتر بزرگ شوند، مستقل شوند، بدون اینکه واقعیت های واقعی زندگی را درک کنند.
با گذشت سالها، یک فرد بالغ در درک خود از جهان چیزهای زیادی از دست می دهد. آدم کمتر حساس می شود، کمتر به داستان های شگفت انگیز اعتقاد پیدا می کند، فانتزی بدتر می شود. دیگر ساده لوحی کودکانه، بی واسطه بودن وجود ندارد. کودک دارای درجه بالایی از مکاشفه است، می تواند افکار خود را بدون پنهان کردن به اشتراک بگذارد. و آنها به لطف والدین خود، جامعه، جایی که باید دوران کودکی و جوانی خود را در آنجا سپری کنند، همانگونه که هستند بزرگ می شوند.
یک بزرگسال با تحصیلات خوب هرگز دروغ نمی گوید، سرزنش خود را به گردن دیگران نمی اندازد، دزدی نمی کند، از مسئولیت دوری می کند، افراد وابسته به او را به حال خود رها نمی کند.
افرادی که تمام لذت های دوران کودکی را پشت سر گذاشته اند، هرگز آرزوی بزرگ شدن ندارند. آنها قبلاً می توانند تعیین کنند که کجا خوب است و کجا شر است، چه تصمیمی عاقلانه است و کجا حماقت آشکار است. افراد می دانند چگونه چیزی را که برای دیگران ضروری است قربانی کنند.
در عین حال، نسل کودکان اغلب خود محور هستند و دارای ویژگی هایی مانند سرکشی، حداکثر گرایی، هوسبازی هستند.
بزرگسالان به تمام معانی کلمه، از قبل آماده اند تا شخصیت خود را مهار کنند و در صورت لزوم می توانند خود را در حدود مجاز محدود کنند تا به هدفی دست یابند.
تفاوت یک بزرگسال با یک کودک از نظر دانش: ویژگی های متمایز
طبق این معیارها است که بزرگسالان تفاوت های زیادی با فرزندان. دانش فقط در طول زمان به دست می آید. اگر کودکی آماده باشد که همه چیزهایی را که میگوید باور کند، بزرگسالان میتوانند برخی اظهارات را تحلیل کرده و زیر سوال ببرند. از این گذشته، دانش کودک با یک لوح تمیز آغاز می شود، با آزمون و خطا، کودکان اطلاعاتی را برای آینده برای آگاهی خود به دست می آورند.
مقایسه تجربیات زندگی بزرگسالان و کودکان: ویژگیهای متمایز
این تجربه با حجم عظیمی از کار برای به دست آوردن هر چیزی که برای هستی لازم است سنگین است. با تلاش زیاد به بزرگسالان داده می شود.
در دوران کودکی، تمام تجربیات با بازی یا دستورات والدین حاصل می شود. آنها اغلب سعی می کنند چیزی را در قالب یک بازی به بچه ها آموزش دهند.
نوزادان از قبل استعداد کسب مهارت های لازم را دارند. ماه به ماه بر حرکات جدید مسلط می شوند، صحبت کردن را یاد می گیرند، غذا می خورند و در سنین پایین تر شروع به لباس پوشیدن و حتی بستن بند کفش می کنند.
و در حال حاضر در دوران کودکی آنها قادر به تسلط بر بسیاری چیزها هستند، اما نه با سخت کوشی به عنوان بزرگسالان در برخی از مشاغل. آنها با موفقیت تفکر خود را توسعه می دهند، موقعیت های شکل گرفته را تجزیه و تحلیل می کنند، قضاوت هایی را بیان می کنند که قانع کننده هستند. علاوه بر این، آنها آماده هستند تا هر گونه مسئولیتی را در قبال آنچه اتفاق می افتد بپذیرند و پست های رهبری را در اختیار بگیرند، اگر این مورد مورد علاقه آنها باشد.
مقایسه میزان آزادی بزرگسالان و کودکان: ویژگی های متمایز
اگر کودکان از مسئولیت قانونی مبرا باشند، بزرگسالان مسئول هستند. اقدامات آنها از هجده سالگی شروع می شود همچنین تعدادی تفاوت در تعریف درجه آزادی بزرگسالان و کودکان وجود دارد:
- جدول سنی کودکان با تاریخ تولد او و روزی که هجده ساله می شود در این روز، جامعه تشخیص می دهد که او یک شهروند تمام عیار می شود.
- تا به حال، کودکان کاملاً به بزرگسالان وابسته هستند.
- کودکان نمی توانند به طور کامل همه مشکلات را به طور مستقل حل کنند، والدین از این امر مراقبت می کنند.
- بزرگان تجارت جدی را رهبری می کنند، کودکان در حین بازی در مورد جهان یاد می گیرند.
- بزرگسالان حقوق و تعهداتی دارند که توسط حقوق مدنی تنظیم شده است. توانایی های قانونی کودکان توسط نهادهای دولتی و سازمان های بین المللی تعیین می شود.
- بزرگسال موظف است فرزندان خود را تربیت کند.کودکان به نوبه خود فقط گاهی در نقش مربی عمل می کنند و معیار لازم برای مسئولیت فردی برای رفتار شخصی را تعیین می کنند.
مقایسه مسئولیت بزرگسالان و کودکان: ویژگی های متمایز
سطح مسئولیت بزرگسالان به طور قابل توجهی با آن تفاوت دارد. از کودکان
- از بدو تولد تا سال اول زندگی، کودکان نیازی به این ویژگی احساس نمی کنند، در سنین بالاتر خود را نشان می دهد. همه اینها با گذشت زمان اتفاق می افتد، زمانی که کودک می تواند اقدامات رفتاری را تجدید نظر کند.
- بزرگسالان مسئولیت کامل رفتار خود را دارند، فرد نیز مسئولیت کامل رفتار کودکان و حیوانات خانگی را بر عهده دارد.
مقایسه استقلال بزرگسالان، کودکان و نوجوانان: ویژگیهای متمایز
اگر شخصی دوران کودکی را ترک کرده باشد، درجه او استقلال به این معناست که فرد بتواند همه چیز لازم را برای خود فراهم کند و بتواند موقعیت ها را به درستی انتخاب کند. وقتی فردی به سن هجده سالگی رسید، حق ازدواج دارد، می تواند رانندگی کند و اجازه دارد دین خود را تغییر دهد.
کودکان و نوجوانان از چنین حقوقی برخوردار نیستند و تنها والدین و سرپرستان تصمیمات مهم زندگی را برای آنها می گیرند. هر چه بچه ها کوچکتر باشند، میزان استقلال آنها کمتر است.
مقایسه مهارتهای اجتماعی بزرگسالان و کودکان: ویژگیهای متمایز
خواستههای اجتماعی همیشه به راحتی برای کودکان مطرح نمیشوند. از آنجایی که بچه های کوچک معتقدند که آنها اصلی ترین افراد در جهان هستند، بنابراین در وهله اول باید علایق آنها تعیین شود. و این ترسناک نیست، این نظر در طول سال ها بسیار تغییر می کند.
کسب چنین مهارت هایی در طول آزمایشات زندگی، زمانی که کودک به مهدکودک، مدرسه می رود، اتفاق می افتد. تیم درک او از جهان را تغییر می دهد.
چگونه افکار یک بزرگسال با یک کودک متفاوت است؟
قبلاً در مورد تفاوت های اساسی بین کودکان و بزرگسالان بسیار گفته شده است. خیلی اوقات، بزرگسالان به هیچ وجه نسبت به نظر کودکان واکنش نشان نمی دهند و معتقدند که کودک هنوز بی تجربه است و نمی تواند به هیچ وجه بر اوضاع تأثیر بگذارد، حتی در زندگی خانوادگی. به همین دلیل به دیدگاه او گوش نمی دهند.
طبق قانون :
- کودکان حق دارند نظر خود را بیان کنند. حتی در سنین پایین اگر سوال مستقیما با شخصیت کودک مرتبط باشد.
- توجه به نیازهای کودکان زیر ده سال ضروری است.
- همه نظرات فرزندان فقط در صورتی مورد توجه قرار می گیرد که با منافع شخصی او (نه به ضرر خود او) منافات نداشته باشد.
- اگر شرایطی وجود داشته باشد که گوش دادن به شهادت در دادگاه ضروری باشد، کارمندان Themis موظفند به یک شرکت کننده کوچک در مناظرات دادگاه گوش فرا دهند.
چگونه می توان مرز بین کودکی و بزرگسالی را تعیین کرد؟
درجه بلوغ ویژگی های اخلاقی یک فرد به راحتی توسط توانایی های فردی او تعیین می شود. طبق معیارهای اروپایی، فرد در چهارده سالگی بالغ می شود و در سن هجده سالگی بالغ می شود. اما اکنون اغلب اتفاق می افتد که والدین در سن هجده سالگی فرزند خود را به بزرگسالی راه نمی دهند. یک فرد می تواند در عین حال بدون کار کردن در جایی، بدون داشتن منبعی برای زندگی عادی با والدین خود به زندگی ادامه دهد.
همه چیز به شخصیت، تحصیلات و تمایل به استقلال بستگی دارد. برای بسیاری، شکل گیری بزرگسالی با همه معیارها بسیار دیرتر از سن تعیین شده اتفاق می افتد. بنابراین، ترسیم یک خط مشخص برای همه در این زمینه بسیار دشوار است، برای هر فردی متفاوت است.
بزرگسال بودن همیشه آسان نیست. اما، با وجود این، برخی تلاش می کنند تا هر چه زودتر در مسیر زندگی مستقل قرار گیرند تا به کسی وابسته نباشند و در عرصه های مختلف جامعه به موفقیت های بزرگی دست یابند. زیرا آنها به سمت رویاهای خود می روند.