چگونه یک خانواده در آستانه طلاق را نجات دهیم: مراحلی که باید طی کنیم تا خانواده را نجات دهیم - توصیه روانشناس
نابود کردن آن بسیار آسان است، اما بیایید سعی کنیم یک رابطه شکسته ایجاد کنیم و از تشکیل خانواده جلوگیری کنیم. از رسیدن به طلاق
در دوره معینی از رابطه، هر زوج متاهلی با مشکلاتی روبرو می شود. مشکلات در برقراری ارتباط و درک متقابل ایجاد می شود، در نتیجه شرکا اغلب تصمیمی عجولانه برای جدایی می گیرند.
مواقع دیگر به دلیل کمبود تجربه زندگی اتفاق می افتد و این اتفاق می افتد که همسران به سادگی یاد نگرفته اند که برای روابط خانوادگی بجنگند. در هر صورت، توصیه یک روانشناس اضافی نخواهد بود، که به درک مشکل و ایجاد یک سیستم فردی برای حفظ عشق و هماهنگی در خانواده کمک می کند.
نحوه نجات خانواده در آستانه طلاق: مراحلی که به حفظ روابط کمک می کند مراحل توسعه روابط هر مرحله ویژگی های خاص خود را دارد که بدون آن تشکیل بیشتر اتحادیه خانوادگی غیرممکن است.
برای یافتن یک رابطه هماهنگ و جلوگیری از اختلال در خانواده، باید مشخص شود که مشارکت در کدام مرحله از توسعه قرار دارد و توصیه های خاصی را دنبال کرد.
- مرحله عاشق شدن شرکا - دارای ویژگی های انتخاب طبیعی است. علم ثابت کرده است که انتخاب شریک زندگی در مرحله اولیه یک رابطه اغلب توسط فرآیندهای هورمونی و شیمیایی در بدن تعیین می شود و ارتباط چندانی با عقل سلیم ندارد. در چنین حالتی، فرد تمایل دارد موضوع تحسین را ایده آل کند و ناسازگاری ها و پیامدها را در پس زمینه رد کند. مرحله تاریکی واهی روان می تواند تا دو سال طول بکشد. در این دوره، شخص قادر به ارتکاب عجولانه ترین اعمال است که به نظر او بالاترین تجلی عشق به شریک زندگی است. عیب چنین روابطی ازدواج های عجولانه و تحت تأثیر احساسات است. برای جلوگیری از ناامیدی بیشتر از چنین اتحادیه ای، باید از تصمیم گیری های مهم در مدت زمان کوتاه خودداری کرد. توصیه می شود تسلیم سرخوشی نشوید، برای فکر کردن استراحت کنید - زمان به نظم بخشیدن به افکار و تصمیم گیری آگاهانه کمک می کند.
- مرحله عادت کردن در فرآیند آرامش عاطفی بین عاشقان به تدریج لحظه های نوسان و سرخوشی به درجه تعادل می رسد. تیزبینی احساسات از بین می رود و افراد شروع به ارزیابی واقع بینانه تری از چشم انداز روابط خود می کنند.در این مرحله، زندگی مشترک آنها می تواند با آرامش و بدون هیچ تغییر خاصی پیش برود: عاشقان بیشتر در مورد یکدیگر می آموزند - شخصیت های خود را مالش می دهند، یاد می گیرند در اختلافات خانگی سازش پیدا کنند، عادات مطالعه کنند و سعی کنند شیوه زندگی سابق را با فعلی ترکیب کنند. وضعیت. با توجه به این واقعیت که تماس روزمره به شما امکان می دهد هم مزایا و هم معایب را شناسایی کنید، نوعی کاهش ارزش شریک زندگی وجود دارد. روزمرگی جذابیت رمانتیسم را از بین می برد - روابط شکل معمولی به خود می گیرند. برای نجات خانواده، باید سعی کنید همچنان شریک زندگی خود را از بهترین طرف ببینید.
- مرحله تحمل - در نتیجه نشان دادن احتیاط و بلوغ رخ می دهد در روابط زوج ها همسران درک می کنند که هر یک از آنها یک فرد کامل است که حق دنیای درونی خود را دارد، یک نظر خاص. یک تصمیم هوشمندانه این است که با روشهای تهاجمی بر بیان خود شریک زندگی تأثیر نگذارید. این باعث می شود هر دو همسر در ازدواج خود احساس راحتی و اعتماد کنند. در چنین زوجی، موقعیت های درگیری به سرعت حل می شود - شرکا سعی می کنند کینه های طولانی مدت را طولانی نکنند، می دانند چگونه مذاکره کنند. همچنین هیچ تمایلی برای ایده آل سازی وجود ندارد: این اعتقاد وجود دارد که همه حق دارند اشتباه کنند و در لحظات سخت مهم است که از یک عزیز حمایت کنید نه محکوم کردن. تمایل به یادگیری اسرار بهبود پیوند ازدواج وجود دارد. این امر زوجین را به یک تمایل مشترک معنادار برای کار روی خود سوق می دهد: مطالعه انواع شیوه ها در این راستا، شرکت در مشاوره های روانشناختی، علاقه مند شدن به ادبیات مربوطه. بهتر است برای نجات خانواده باید سعی کرد در هر شرایطی شریک زندگی را درک کرد، نقاط ضعف و قوت این ازدواج را دید، نیازهای از دست رفته را برطرف کرد و پیوند را تقویت کرد.
تلاش برای تقویت اتحادیه - مرحله خیرخواهی - بر اساس از خود گذشتگی به خاطر یک عزیز علایق شخصی دیگر جایگاه اصلی را اشغال نمی کند و جای خود را به میل انجام کاری برای شریک زندگی می دهد. در این مرحله، هر دو ترجیح می دهند بیشتر روی رابطه سرمایه گذاری کنند تا اینکه از آن استخراج کنند. مراقبت و ایجاد عشق واقعی ظاهر می شود - این نشان دهنده احساسات بی خود است، نه وقف خودخواهی. رابطه اعتماد به اوج خود می رسد - هر دو به قدرت اتحاد خود اطمینان دارند و اعمال کنترل و فشار بر یکدیگر را متوقف می کنند. در عوض، نیاز به مراقبت از نیمه دیگر وجود دارد، انگیزه نیاز به نشان دادن عشق، راضی کردن، برای بودن فرد مناسب است. این امر درجه خاصی از پرسش و رضایت زوجین را به همراه دارد. گفتگوی صمیمانه با یکی از عزیزان در صورت بروز نزاع در این مرحله به نجات خانواده کمک می کند.
مراقبت آشکار می شود - مرحله دوستانه - تجربه متقابل، حل بسیاری از مشکلات زندگی، سنت ها و علایق مشترک، از جمله دستاوردهای مشترک. این به شما امکان می دهد واکنش های یکدیگر را در موقعیت های زندگی پیش بینی کنید. درک متقابل بین همسران حاکم است - بر اساس تجربه، خواسته های شریک به راحتی قابل حدس زدن است. زن و شوهر به اندازه کافی شخصیت، سلیقه، نحوه رفتار، ترس ها و تجربیات هر دو را مطالعه کرده و پذیرفتند - که باعث ایجاد روابط دوستانه در اتحاد آنها شد. به لطف این احساس، ازدواج رنگ یکپارچه تری به دست آورد. در صورت اختلاف در این مرحله، استراحت و سکوت کافی است. وقتی آرام شوید، متوجه خواهید شد که عزیزتان چقدر به شما اهمیت می دهد.
- مرحله عشق با درجه بالاتری از اتحاد بین همسران مشخص می شود. در این صورت رابطه زوجین عاری از خودخواهی و نیت مصرف گرایانه است. هر دو زوج از زندگی به نفع شریک زندگی خود بیشتر خوشحال هستند. علاوه بر مهربانی و مراقبت، همسران در ازدواج احساس اعتماد، اطمینان و آرامش مییابند. عشق واقعی در طول زمان به دست می آید - همسران قبل از رسیدن به آگاهی و هماهنگی باید مراحل رشد فوق را طی کنند. شرکا با هم بر هر مانع سرنوشت سازی غلبه می کنند، با نواقص شخصیت کنار می آیند، روی مزایا تمرکز می کنند و ارتباطات را گرامی می دارند. عاشقانه به سطح جدیدی می رود - به جای اشتیاق بیهوده، نیاز به با هم بودن، اشتیاق بی دغدغه و رضایت از زندگی وجود دارد. برای رسیدن به سطحی از درک متقابل در ازدواج، باید از همان ابتدا روی رابطه کار کرد. تلاش معنادار برای حل و فصل موقعیت های تعارض و مسئولیت حل آنها. مشکلات را روی دوش شریک زندگی خود قرار ندهید.
درک این نکته مهم است که ازدواج موفق کار متقابل است. در مورد اشتباهات، سخاوت در نیات، توانایی زیاده روی و تمایل به حفظ روابط. همسران باید از خوشبختی خود در مبارزه روزانه با آزمایشات دفاع کنند. فقط به لطف تجربه و دانش به دست آمده، می توانید یک رابطه هماهنگ و طولانی ایجاد کنید و همچنین یک ازدواج را در مرحله طلاق نجات دهید.